شدت مبارزه

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 معاویه مشغول مجادله و گفت و گو با آن جماعت بود که لشکرها به حرکت در آمدند، امیرالمؤمنین علی علیه السلام علم را به دست هاشم بن عتبة بن ابی وقاص (76) داد و فرمود:
ای هاشم! به جنگ دشمن قرآن حزب شیطان برو.
هاشم زرهی فراخ پوشید و دستاری بر پیشانی بست و در میدان قتال آمد و مبارز خواست.
جوانی از لشکر معاویه بیرون آمد در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام را دشنام و ناسزا می گفت.
هاشم گفت: از خدا بترس و علی علیه السلام را دشنام نده، زیرا بازگشت تو به سوی خداست او تو و کلام تو بازخواست خواهد شد.
مرد شامی گفت: چگونه شما را دشنام نگویم در حالی که به من گفته اند تو و امیر تو علیه السلام نماز نمی گذارید.
هاشم گفت: این چه سخنی است که می گویی، در بین ما احدی نیست که نماز را طرفه العینی به تأخیر اندازد. اما گفتار تو درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام که نماز نمی گزارد، همه مهاجر و انصار می دانند نخستین مردی که همراه رسول خدا نماز را به جماعت خواند او بود، به خدا سوگند علی بن ابی طالب علیه السلام فقیه ترین مردم در دین، و مقرب ترین کس به رسول الله صلی الله علیه و آله و حافظ قرآن، عالم به حدود الله است. زینهار از سخن این شقاوت پیشگان فریب نخوری و به سبب دوستی معاویه خویشتن را در ورطه ضلالت و هلاکت نیندازی.
مرد شامی گفت: عجب نصیحتی در دین برایم آوردی، اگر توبه کنم و از میان لشکر معاویه بیرون روم، آیا توبه من قبول است؟
هاشم گفت: بلی، توبه تو قبول شود. هو یقبل التوبة عن عباده مرد شامی اسب را تازیانه زد و به خدمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام رسید، و همراه آن حضرت تا پایان جنگ باقی ماند.
هاشم علم به دست گرفته جولان داد و مبارز خواست، چون کسی به نبرد او رغبت نکرد، اسب تاخت و به لشکر معاویه حمله کرد.
جمع کثیری را کشته و عده ای را زخمی کرد آن گاه به موضع خویش برگشت، و ساعتی استراحت کرد. دوباره مبارز خواست، مردی از یاران معاویه به نام حمزة بن مالک همدانی در حالی که خود را می ستود و فخر می کرد بیرون آمد، هاشم او را مجال نداد و با نیزه به خاک انداخت تا جان داد. هاشم همچنان گرم مبارزه بود تا جمعی از اهل شام او را محاصره کرده و او پیوسته می جنگید تا شهید شد. رحمة الله علیه
در آن هنگام شقیق بن ثور عبدی از اصحاب علی علیه السلام بر اهل شام حمله کرده و آنان را از هاشم بن عتبه دور کرد تا مبادا آن قوم، سلاح و علم هاشم را ببرند و او را برهنه کنند، پس علم را برگرفت، و با آنان پیکار کرد تا شهید شد. رحمة الله علیه
سپس پسر هاشم بن عتبه علم پدر را گرفت و پیوسته حمله می کرد. سپس ابوطفیل عامر
بن واثلة کنانی به میدان آمد و بر اهل شام حمله کرد و چند نفر را هلاک و چند نفر را زخمی کرد، پس به موضع خویش برگشت و ایستاد.
عبدالله بن بدیل ورقاء خزاعی همانند شیر خشمگین به میدان آمد و در حالی که رجز می خواند یک بار بر میمنه و یک بار بر میسره لشکر معاویه حمله کرد، و هر کسی که پیش او می آمد کشته می شد.
معاویه فریاد زد، ای اهل شام! این شیری از شیران خزاعه است، او را محاصره کنید، گروهی از مبارزان گرد او را احاطه کردند، عبدالله با کشتن چندین نفر دیگر به شهادت رسید.
معاویه خوشحال شد و گفت: بنی خزاعی دشمنان ما هستند، اگر زنان آنها اجازه داشتند مثل مردانشان با ما می جنگیدند!
عمرو بن حمق خزاعی در حالی که رجز می خواند به میدان آمد، آن گاه به لشکر معاویه حمله کرد و پس از کشتار عظیم به موضع خویش به سلامت برگشت.
اهل شام با دیدند رشادت و دلاوریهای امیرالمومنین به غیرت آمده و در جنگیدن مصمم شدند، یکی از بزرگان اهل شام به نام حوشب بن ذوالعظیم به میدان آمده و جولان داده، مبارز خواست، سلیمان بن صرد خزاعی از صف علی علیه السلام به او حمله کرده و نیزه ای بر سینه او زد، حوشب از اسب افتاد و جان سپرد، معاویه از هلاکت حوشب به شدت دلتنگ شد بانگ زد ای اهل شام مردانه بجنگید، سلیمان بن صرد را دستگیر کنید تا او را بکشیم.
از سوی دیگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام لشکر خود را برای مبارزه با مخالفان تحریض می کرد.
جماعت انصار بر لشکر شام، مردانه حمله کرده، آنان را منهزم و پراکنده کردند تا به حریم معاویه رسیدند، در آن حمله، افراد زیادی از آن جماعت را کشتند. از جمله ذوالکلاع حمیری در این میان به خاک افتاد.
معاویه از هلاکت ذوالکلاع بیشتر از مرگ حوشب مضطرب و پریشان شد.
اصحاب امیرالمومنین علیه السلام به قلب لشکر معاویه که معارف اهل شام و خود او در آن جا بودند حمله کردند. اسب معاویه لغزیده و او از اسب سقوط کرد، اصحاب امیرالمومنین قصد کردند تا او را اسیر کنند، لشکر شام گرد او جمع شدند و مانع از دسترسی یاران امیرالمومنین علیه السلام به معاویه شدند.
با فرا رسیدن شب دو لشکر از هم جدا شدند و آن روز، روز کار زار و نصر و پیروزی لشکر امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود و از یاران معاویه جمع زیادی از معروفان شجاعان کشته شدند به طوری که معاویه سراغ هر یک از نامداران شام را می گرفت می گفتند، کشته شد، تا از حال حارث بن مؤمل که از سران اعیان اهل شام بود، پرسید، گفتند: کشته شد، پرسید چه کسی او را کشت.
گفتند: عبدالله بن هاشم. معاویه گفت: مگر عبدالله بن هاشم مجروح و زخمی نبود؟
گفتند: بلی؟ با همان حال جراحات به میدان آمد و حارث بن مؤمل را با نیزه به خاک انداخت تا جان داد.
معاویه گفت: اگر بر عبدالله بن هاشم دسترسی پیدا کنم، او را سخت تنبیه می کنم.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page