مطلبی که در کنار موضوع نباختن روحیه قابل طرح می باشد، این است که باید بررسی و محاسبه کرد که در جنگی که اسلام آن را تجویز و بر آن صحه گذاشته است؛ در نبردی که برای نابودی ظلم و ستم و جایگزین نمودن عدل و داد، صورت می پذیرد؛ در پیکاری که به جهت براندازی طاغوت و حاکمیت الله شکل می گیرد؛ در جهادی که به خاطر ریشه کن کردن فساد، بی بند و باری و قطع زنجیر اسارت انسان انجام می پذیرد؛ در درگیری که با انگیزه ای دفاع از کشور، ناموس، شرف و حثیت خویش و جامعه تحقق می یابد و پوزه ممتجاوز را به خاک مذلت می مالد تا برای همیشه چنین طمع و آرزو را نکند و این گونه خیال خام را در مغز و اندیشه اش خطور ندهد؛ و در مبارزه ای که هدفش حمایت از محرومین و به دست آوردن حقوق مستضعفین است، آیا شکست معنی دارد تا با پیش آمدهای ناگوار روحیه را از دست داد؟ حتماً پاسخ منفی است.
زیرا چنین جنگی که شرکت در آن افتخار و مصداق فرموده امام علی علیه السلام: اغزوا تورثواابنائکم مجداً (جهاد کنید و به بازماندگانتان عظمت و افتخار به ارث بگذارید) و هدف و انگیزه اش رضایت الله و انجام رسالت و مسوولیت است، که چه بکشد و چه کشته شود، جز نفع متصور نیست، و در هر صورت به احدی الحسنیین می رسد، آیا می توان شکست تصور کرد؟
پس در صحنه نبرد حق و باطل، شرک و ایمان و اسلام و کفر و... هر شخص را که سعادت یاری کند و لیاقت، شایستگی و اهل بیت مقام و منزلت مجاهد فی سبیل الله را ادارا گردد و در میدان رزم شرکت جوید، شرکت نمودنش عبادت، کشتن و به هلاکت رساندن دشمنانش که دشمنان خدا و بندگان است دارای اجر و ثواب، و کشته شدنش شهادت که درجه و مرتبه اش را خدا می داند چون عند ربهم یرزقون است.
امام علیه السلام زمانی که در میدان جنگ صفین تصمیم به جنگ می گیرد، در سخنانی که از خدا کمک و یاری می جوید، و سپس لشکریانش را به جهاد تشویق می نماید، این مطلب را ضمن دعا و نیایش باز گو می فرماید:
اللهم رب... ان اظهرتنا عدونا فجنبنا البغی، و سددنا للحق، و ان اظهرتهم علینا فارزفنا الشهاده و اعصمنا من الفتنه (193)
ای پروردگار... اگر ما را بر دشمنان غلبه دادی و پیروز نمودی ستمگری و ظلم را از ما دور گردان، و به راه حق و درستکاری استوارمان فرما، و اگر دشمنان را بر ما مسلط کردی شهادت را روزی و نصیب ما گردان و از تباهکاری و فساد حفظ و نگاه مان دار.
بنابراین، که پیروزی در دو سوی قضیه قابل تحقق است، که چه با نابودی دشمن، در ظاهر پیروز شود، و چه به حسب ظاهر از دشمن شکست خورد ولی در واقع دشمن را شکست دهد، چرا یک رزمنده و جهادگر از شرکت در میدان رزم و جهاد در راه خدا واهمه و هراس به دل راه دهد؟ که غیر از پیروزی شکست مفهوم ندارد، و غیر از برد، باخت راه ندارد، و غیر از نفع متصور نیست.
193) نهج البلاغه، خطبه 170، فیض الاسلام، ص 552