می فرماید که: منم آخرت هر مرتبه و هر مقام و هر نشأة و دوره، و هر امر که آنرا آخرتی باشد چه آخرت هر چیز بازگشت آن چیز است به اصل خود، و این بازگشت اثر مرتبه ولایت است و من حقیقت مطلقه ولایتم و اولی نیز منم یعنی نقطه اول و آخر هر دائره که در تعینات وجودی واقع است منم به حسب حقیقت و از این جهت ابداء و اعاده نقاط هر دائره از من است چه نقاط دائره تعینات نقطه اولی است که به نقطه آخر کمال دوری یافته و امثال این کلام مذکور شد.
و زیتون همان زیتون است که در آیه نور که از قرآن مجید مذکور شده و از جمله تأویلاتش که جایز الاخذ است، این است که مشکوة روح حیوانی باشد، و زجاجه روح انسانی و مصباح روح قدسی و شجره مبارکه قابلیت مطلق و زیتون اطلاق که نه شرقی صفات جمال است و نه غربی صفات جلال. و این اطلاق به تقاضای اسماء ذاتیه چنان قریب الضیاء است که هنوز نار مشیت به آن نپیوسته است به مجرد پرتو آن روشن می شود(527)، اکنون می فرماید (علیه السلام) که: من شاخه ای و فرعی از شاخها و فروع زیتون(528) اطلاقی ام که هر جا زجاجه نبوت یا ولایت ظرف مصباح وجودی قدسی شده از آن شاخ و فرع که منم زیت(529)، یافته که کنت مع الانبیاء سرا و من قندیلی از قندیلهای نبوتم به حسب حقیقت نبوت و ولایت که به تعینات انبیاء و اولیاء روشنی یافته فی الحقیقة قنادیل انبیاء تعینات قندیل حقیقت مطلقه نبوت است و من به آن متحدم، والله اعلم.
526) اشاره است به سوره مریم / 29.
527) این جمله مشروحا در تألیف پرفیض میرزا ابوالقاسم راز توضیح آن بیان شده مراجعه فرمائید.
528) د: زیتونی.
529) نور / 35.