می فرماید که: من اسمی ام از اسماء حسنی که اسم الاسماء الهی است و اعظم اسماء است بحسب احاطت(495) و اطلاق و اندراج اتمام اسماء در آن. و بدان که اسم عبارت است از تعین ذات به صفتی از صفات و برای هر تعینی در شرع لفظی مقرر شده که اسم آن تعین است پس اسمی که عین مسمی است، آن تعین است و اسمی که غیر مسمی است این الفاظ است که اسماء اسماءاند، و هر نوع از انواع موجودات و هر شخصی کلی از اشخاص مظهر و مطلع آثار(496) اسم الاسماء است که اعظم اسماء الهی است.
و معنی جامعیت انسان مر اسماء الهی را نیست مگر که آن مظهر اسم اعظم است و مظاهر به حسب ظهور متفاوتند و اکمل مظاهر جمعی که صاحب اطلاق ذاتی و جمع الجمع است محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است و حاملان سر او، و از جمله حاملان آن که امام و اقدم و بعینیت اقربست علی بن ابیطالب (علیه السلام) است که بلاواسطه و نفس واسطه است، و الله اعلم.
495) د: اطاعت.
496) د: آثار و تجلیات یک اسم اند، مگر انسان که مطلع اسم اعظم است و مظاهر