تفصیل مجملی است که در اول خطبه فرموده است: انا الذی عندی مفاتیح الغیب می فرماید که: چون کواکب آثار اسماء سبعه اند که مفاتیح غیب و ائمه اند و آن اسماء نزد من است هم از روی تخلق و هم از جهت اشتمال حقیقت من آنرا، پس من صاحب کواکبم. یعنی در ظهور آثار اسماء از ایشان و هم به معیت من آثار اسمائی اند پس ازاله دولت جمالی لطفی و تلبس به تاثیرات جلالی که مستند بر ادوار کواکب است آن نسبت به من دارد از روی حقیقت.
و هر اثری که از عالم از سفلیات ظاهر می شود همه به استصحاب و علیت من است پس زلزله که در نشأة جزئی انسانی زمین استعدادش را می لرزاند و کوه قابلیتش را می شکافد تا به ینابیع معارف و علوم و معادن حکم و حقایق ظاهر می شود و هم چنین در نشأة کلی مراتب و نشئات که بر همین منوال واقع است تمام به معیت و آلیت من است.
و رجفها و منایا که هلاکها است خواه در روز لمن الملک و خواه در باقی ایام الهی و ربانی و ملکوتی و مثالی و دورات مذکور است در همین حکم اندراج من اند و چون خبر از مرتبه ولایت خویش می فرماید و ولایت خویش می فرماید و ولایت را توحید و احدیت و جلال و قهر و قیامات غالبست منتسب امور جلالی را ذکر فرموده تا بهمین مرتبه مقید در توهم نیاید به مرتبه اطلاق و برزخیت خود نیز اشاره کرد که من صاحب فصل الخطابم که فرق و امتیاز میان ادوار جمالی و جلالی و تمام افراد متقابلین از من است.