بیان تفصیل کلیت خویش در نشأة شخصی عنصری می فرماید و هرگاه که از قطرات بحر او این اشراف و کلیه بظهور آید و خبر از حال خویش دهند چنانکه منقول است از شبلیرحمه اللهکه گفت: در شب تیره ظلمانی اثر قدم موری که بر بالای سنگ سیاه سخت رود از من پوشیده ماند(446) دانم که از مرتبه خود نازل شده ام.
پس اگر از محیط علم و عرفان این رشحه به ساحل رسد چه شگفت، و سر این آنستکه هر کامل که آینه وجود شد و با علم اتحاد کلی یافت هم دلها در اوست و همه خاطرها خاطر او، تمام حواس مشاعر او، و همیشه در برابر عالم آینه دار است و هر چه در عالم می گذرد در او منطبع است و ظاهر و باطن و دنیا و آخرت و غیب و شهادت نزد او یکسان است و این دولت موهبتی(447) است نه کسبی، و از خزانه (و اصطنعتک لنفسی)(448) بهر کسی که خواهند می دهند و خزانه دار این نقود و جواهر در هر مرتبه و نشأة نیست مگر علی بن ابیطالب - علیه جمیع(449) سلام النشات و الدورات - و بشنو که ابن عباس - رضی الله علیه- در هر آسمانی(450) و زمینی از مکه(451) محمدی خبر می دهد - صلوات الله وسلامه(452) علی نبینا وآله أینما کانوا او حیثما کانوا وحسبما کانوا وعلی اخوانه من النبیین واصحابه اجمعین-.
اکنون می فرماید که: من آن کسم که می دانم هر شان حادث در آن حاضر از تجلیات کدام اسم است از اسماء الهی و سلطنت و غلبه از کدام اسم است و انطباع آن شان متجلی در هر آن در آئینه های اعیان موجودات کلیا و جزئیا می دانم و بر علم من پوشیده نیست که آن شان از مرکز ظهور تجلی خود بر دلها و خواطر چه پرتوی می اندازد بحسب قابلیت آن مظاهر و در هر شی ء چه اثر از تجلی آن حاصل می شود و موجب کدام تجلی لا حق می گردد و خطرات القلوب و لمح العیون و مخفیات الصدور چون تمام در تحت اثر آن شان مندرجست پس همه بر من ظاهر باشد، هم از جهت مشاهده آن شان و هم از ظهور و حضور مظاهر آن شان نزد علم من، و الله اعلم
445) اشاره است به آیه 40 سوره غافر.
446) رض: نماند.
447) رض: وهبی.
448) طه / 41.
449) د: ابیطالب (علیه السلام) آن نشات علیه جمیع النشات سلام و عاری از کدوارت است.
450) رض: و در هر زمینی.
451) رض: و محمدی ابن عباس.
452) د: و سلامه علیه علی نبینا محمد و آله.