می فرماید: که من از جهت بشریت حجة الله ام بر ملا اعلی زیرا که با وجود لوازم بشریت و ظلمت هیولائی جسمانی، و لوازم وجود عنصری در نوارانیت و تجرد روحانیت علم و عمل، و عصمت و قرب الهی، و آداب عبودیت و ادای حقوق ربوبیت، و معرفت اسرار الوهیت و شناخت حقایق، و حدود اشیاء و خصوصا ملا اعلی، و تعیین مراتب ایشان و علو مرتبه در توحید کثرت که در شأن من است، و در دوام شهود جمال وجود مطلق(239) از مرائی تغییرات(240) و تحقق در اعلی مراتب کمال وجودی، بر همه مقدمم. تقدم اصل بر فرع و هم چنین حجة الله منم بر هر چه بالای زمینها است زیرا که(241) هیچ یک از آنها را چیزی از موقوف علیه کمال وجودی نیست که(242) نتواند آن را از من اقوال من افعال و احوال من فرا (گیرد)(243)، والله اعلم.
239) رض: شهود کمال مطلق.
240) رض: تقیید است.
241) رض: هیچ یک را چیزی.
242) د: بتواند.
243) رض: گرفت، نسخه ثانی، گرفته.