یکی از ثقات نقل کرد که چندی قبل از این، در کاشان مردی بود به نام آقا محمد علی، که شغلش مباشر صنف عطار متوجه امور دیوانی بود. ایشان قدغن کرده بود که دیگر به هیچ وجه اجناس عطاری خرید و فروش نشود، شخص سید فقیری به قدر یک من سریشم خریده و آن را به شخص دیگری فروخت. آن مرد ظالم مطلع شد در بازار به او برخورد کرد و دشنام بسیاری به او داد و چند سیلی به رویش زد و آن بیچاره رفت در حالی که می گفت: جدم سزای تو را بدهد، وقتی آن ظالم این جمله را شنید برگشت و غلام خود را گفت: آن سید را برگردانید و چند پشت گردنی به او زده و گفت: حال برو و به جدت بگو : کتف مرا بیرون آورد. روز دیگر آن ظالم تب کرد و در شب کتف های او درد گرفت و روز دوم ورم شدید کرد، دوا به کتف های او مالیدند، روز چهارم جراحان تمام گوشت های کتف او را تراشیدند به طوری که سرهای کتف او نمایان شد و روز هفتم مُرد. با آل علی (علیه السلام) هر که درافتاد ورافتاد(1)(2)
**************************************
1) خزائن نراقی.
2) گناهان کبیره، ج 2، ص 43.
286- با آل علی (علیه السلام) هر که درافتاد ورافتاد
- بازدید: 545