64- احضار ابلیس ابلیسیان و فرعون فراعنه

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

اصبغ بن نباته روایت کرده روزی من با مولایمان، امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودم که چند نفر از اصحابش داخل شدند، از آن جمله ابوموسی اشعری، عبدالله بن مسعود، انس بن مالک، ابوهریره، مغیرة بن شعبه، حذیفه بن یمان و غیر ایشان.
گفتند: ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)، چیزی از معجزات را به ما بنمایان که خداوند تو را بدان مخصوص گردانیده است.
فرمود: شما را به این مسایل چه کار؟ و چرا سؤال می کنید از چیزی که بدان راضی نمی شوید. خداوند تعالی می فرماید: به عزت و جلال و عظمت مقامم، کسی را از آفریده هایم عذاب نخواهم کرد، مگر با حجت و برهان و علم و بیان، زیرا رحمت من بر غضبم سبقت گرفته است و رحمت را بر خودم لازم گردانیده ام، پس من رحم کننده و مهربانم و دوست برترم. من منان بزرگم و عزیز کریمم. هنگامی که رسولی بفرستم، به او برهانی عطا کنم و بر او کتابی نازل نمایم، پس هر کس به من و رسولم ایمان آورد، آنان کامیاب و رستگارند و هر کس به من و رسولم کفر ورزد، آنان زیانکارانند که مستحق عذاب من هستند.
گفتند: ای امیرالمؤمنین، ما به خدا و رسولش ایمان آوردیم و به خداوند توکل کردیم. علی (علیه السلام) فرمود: پروردگارا شاهد باش بر آن چه که می گویند و من دانا و خبیرم به آن چه که می کنند. سپس فرمود: به نام خدا و برکاتش برخیزید. راوی گوید: همراه آن جناب برخاستیم تا این که ما را به جبانه (صحرا) آورد و در آن جا (سابقاً) آبی نبود. نگاه کردیم ناگاه باغی سرسبز دارای آب دیدیم. آن گاه در میان باغ برکه های آب و در درون برکه ها ماهی های (زیادی) دیدیم، گفتیم: به خدا قسم این دلایل امامتند، پس یا امیرالمؤمنین، معجزات دیگری به ما بنما و الا ما قسمتی از آن چه که خواستیم دریافتیم. فرمود: خدا برای من کافی است و او کفایت کننده خوبی است. آن گاه با دست دیگر خود به طرف صحرا اشاره فرمود: ناگاه کاخ های زیادی که با در و یاقوت و جواهر مزین شده بودند و درهایشان از زمرد سبز رنگ بود و در میان قصرها دختران سیاه چشم و پسران زیباروی و درختان و پرندگان و گیاهان فراوانی وجود داشت، نمایان شد و ما در تحیر و تعجب فرو ماندیم. کنیزان و پسران زیبارویی که مانند درّ در صدف بودند می گفتند: یا امیرالمؤمنین، شوق ما به شما و شیعیان و دوستان شما فراوان گشت و حضرت با دست ایشان را اشاره به سکوت فرمود.
سپس پای بر زمین زد، زمین گشوده شد و منبری از یاقوت سرخ ظاهر گردید. آن گاه بر فراز آن رفته، حمد و ثنای خدا نموده و بر پیامبرش درود فرستاده و سپس فرمود: چشم هایتان را بر هم نهید. ما چشم بر هم نهادیم و در آن زمان صدای بال های فرشتگان را همراه با گفتن تسبیح و تهلیل و تحمید و تعظیم و تقدیس می شنیدیم. سپس در مقابل حضرتش ایستاده و گفتند: امر کن ما را به هر چه فرمان توست ای امیرالمؤمنین و ای خلیفه رب العالمین، صلوات خدا بر تو باد. فرمود: ای فرشتگان پروردگارم، هم اکنون ابلیس ابلیسان و فرعون فراعنه را برایم بیاورید. راوی گوید: به خدا قسم کمتر از یک چشم به هم زدن او را نزد آن جناب حاضر کردند، پس فرمود: چشم هایتان را بگشایید. چشم گشودیم در حالی که نمی توانستیم از شدت شعاع نور ملایکه نگاه کنیم. گفتیم: یا امیرالمؤمنین از خدا بترس در مورد چشم های ما (مبادا به آنها آسیبی برسد) زیرا ما از شدت نور، چیزی را نمی بینیم. صدای زنجیرها و به هم خوردن غل ها را شنیدیم. در این حال، بادی سخت وزید و ملایکه گفتند: ای خلیفه خدا لعنت این ملعون را زیاد و عذابش را دو برابر فرما. گفتیم: یا امیرالمؤمنین، از خدا در مورد چشم ها و گوش های ما بترس (که آسیبی به آنها نرسد). به خدا قسم نمی توانیم این سرّ و این قدر (بار) را تحمل کنیم.
راوی گفت: هنگامی که او را به سختی در مقابل آن حضرت کشیدند، برخاست. و گفت: واویلا از ظلم به آل محمد، واویلا از گستاخی من بر ایشان. سپس گفت: ای سرور من به من رحم فرما، من نمی توانم این عذاب را تحمل کنم. حضرت (علیه السلام) فرمود: خداوند به تو رحم نکند و تو را نیامرزد ای پلید نجس خبیث ناپاک شیطان. آن گاه متوجه ما گردیده فرمود: شما این شخص را با نام و قیافه می شناسید؟
گفتم: بله ای امیرالمؤمنین.
فرمود: از او بپرسید تا به شما خبر دهد کیست.
گفتند: تو کیستی؟
گفت: من ابلیس ابلیسان و فرعون این امت هستم. من کسی هستم که با سرور و مولایم، امیرالمؤمنین (علیه السلام) و خلیفه پروردگار جهانیان جحد ورزیدم و نشانه ها و معجزات او را انکار کردم. سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: چشم هایتان را به زیر اندازید و ما چشم به زیر انداختیم. آن گاه تکلم فرمود به کلامی آهسته تر و به ناگاه خود را در جای قلبی که در آن بودیم یافتیم که نه قصری و نه آبی و نه برکه ای و نه درختی در آن جا بود.
اصبغ بن نباته (رضی الله عنه) گفت: به خدایی که مرا به دیدن این دلایل و معجزات گرامی داشت، این قوم متفرق نشدند، مگر این که دچار شک و تردید شدند و بعضی از آنها گفتند: سحر و کهانت و دروغ بود. پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: همانا بنی اسراییل دچار عقوبت و مسخ نشدند، مگر بعد از این که درخواست آیات و دلایل نمودند و آن گاه عقاب خدا بر آنان فرود آمد و الان لعنت خدا بر شما فرود آمد و عقاب او بر شما خواهد بود.
اصبغ بن نباته گوید: من یقین کردم که عقوبت بر آنان به خاطر تکذیب آنها نسبت به دلالت ها و معجزاتی (که مشاهده نمودند) نازل شد.(1)
**************************************
1) علی (علیه السلام) والمناقب، ص 150 - 146.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page