جعفر بن عبدالحمید نقل می کند: در جایی جمع بودیم، شخصی گفت: علی (علیه السلام) وصی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود. دیگران گفتند: این گونه نیست. آمدیم پیش ابوحمزه ثمالی و جریان را به او گفتیم، ابوحمزه خشمگین شد و گفت: علاوه بر انسان ها، اجنه نیز بر جانشینی او گواهی داده اند.
ابو خیثمه تمیمی به من گفت: زمانی که قضیه حکمیت بین معاویه و علی (علیه السلام) اتفاق افتاد، با خودم گفتم، نه با علی همراهی می کنم و نه علیه او کاری انجام می دهم. بالاخره به روم رفتیم. وقتی که در ساحل رود میافارقین(1) عبور می کردم، صدایی از پشت سرم شنیدم که می گفت:
یا ایها الساری بشط فارق ----- مفارق للحق دین الخالق
متبع به رئیس مارق ----- ارجع الی وصی النبی (2) الصادق
برگشتم ولی چیزی ندیدم پس گفتم:
انا أبوخیثمة التمیمی ----- لما رأیت القوم فی الخصوم
ترکت أهلی غازیاً للروم ----- حتی یکون الامر فی الصمیم(3)
باز شنیدم که گفت:
اسمع مقالی وارع قولی ترشدا ----- ارجع الی علی الخضم الصیدا
أن علیاً هو وصی أحمدا(4)
ابو خمیثه می گوید: پس پیش علی (علیه السلام) برگشتم.(5)
**************************************
1) میافارقین، شهری در دیار بکر است.
2) یعنی: ای کسی که از کنار رود فارق عبور می کنی و از دین حق کناره گرفته ای! پیروی می شود در آن دین، رییس با نفوذ به سوی وصی پیامبر راستگو برگرد.
3) یعنی: من ابو خیثمه تمیمی هستم. و هنگامی که قوم خود را در دشمنی با یکدیگر دیدم. خانواده ام را ترک کردم و به روم آمدم تا این که کار آن ها اصلاح شود.
4) یعنی: سخنم را بشنو و به سوی علی که سخاوتمند و صاحب ملک است، برگرد. چون علی، جانشین احمد است.
5) بحار: 39/167، حدیث 7.
19- گواهی جنیان بر وصایت علی (علیه السلام)
- بازدید: 655