در اینجا لازم است برای شناخت بهتر خوارج خصوصیات و سابفه آنها را مطالعه کنیم.
اصولاً در برخورد با هر عقیدهای، گروهی راه افراط و عدهای دیگر راه تفریط را در پیش میگیرند. انسان با کمک عقل باید راه اعتدال و میانه روی را بپیماید. در امور زندگی نیز برخی جانب افراط و بعضی تفریط را میگیرند. دین اسلام دین میانه و راه راست است خداوند میفرماید: و کذالک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس (117) (این چنین شما را امت میانه رو و معتدل قرار دادیم تا گواه بر سایر مردمان باشید) این دین پا بر جا و مستقیم نه به راست گرایش دارد و نه به چپ چنانچه علی علیه السلام میفرماید:
چپ و راست روی موجب گمراهی است تنها راه صحیح میانه روی است. (118)
در امور زندگی هم انسان باید معتدل عمل نماید. در خوردن، خوابیدن، ورزش، تفریح، مطالعه، کار، معاشرت و حتی عبادت، جانب افراط و تفریط هر دو مضر و گاهی خطرناک است. علی علیه السلام فرمودهاند:
نادان یا زیاده روی میکند یا کم روی (119)
در برخورد با اسلام نیز عدهای از آغاز تا امروز دچار این افراط و تفریط شدهاند که خوارج از آنهایند. بسیاری از آنها قاری و حافظ قرآن بودند در حالیکه قاری قرآن در آن زمان متخصص همه علوم اسلامی بود چون غیر از قرآن و علم قرآن، علم دیگری نبود و قاریان آنروز مثل فقهای امروز بودند.(120)
و با توجه با اینکه در زمان حکومت خلفا نقل حدیث پیامبر ممنوع و قرآنهای همراه تفسیر که مصاحف نامیده میشد جمع آوری و سوزانده شده بود، اینان تنها ظواهر قرآن را میفهمیدند و از معانی آن بیاطلاع بودند و بجای رجوع به مفسر واقعی قرآن - حضرت امیر علیه السلام - بفهم خود اعتماد کرده و تفسیر به رأی مینمودند.
از خصوصیات دیگر خوارج این بود که بیش از اندازه به ظواهر دین و انجام عبادات پرداخته از اصل و هدف دین دور بودند و روح آنرا نادیده میگرفتند. بعضی از آنها بقدری نماز خوانده و سجده کرده بودند که پیشانی و سر زانوهایشان از سجده پینه بسته بود. اینها در عاقبت معاویه را رها کرده و با علی علیه السلام جنگیدید.(121)
در مورد تفسیر به رأی نیز نکتهای قابل ذکر است و آن اینکه پیامبر اکرم صلیاللّه علیه و آله فرمودند:
هر کس قرآن را به رأی خود تفسیر کند، جایگاه خود را آتش جهنم قرار داده است.(122)
لکن کسانی بدون داشتن تخصص و رجوع به متخصص تنها با خواندن کمی ادبیات عربی، قرآن را به رأی خودشان تأویل و تفسیر میکنند. اینها خودبینی و غرور دارند و به فهم خود اعتماد مینمایند. شاید چنین کسانی یک صفحه متن عربی را درست نتوانند بخوانند.
این مشکل در ایران بیش از همه کشورهای اسلامی است. بعضی تحصیل کردههای اروپا بجای اینکه اسلام را از روحانیون عالی مقام و فضلای حوزه های علمیه بیاموزند، از خود تقسیر قرآن و حدیث میگویند و درس اسلام شناسی میدهند و به قدری خود را بزرگ می دانند که نظر همه علما را نادیده میگیرند و آنها را تخطئه میکنند. حتی فکر ناقص خود را در عرض نظر معصوم علیه السلام قرار می دهند. یکی از اینان در تفسیر آیه ای از قرآن میگفت:
حضرت امیر علیه السلام در این مورد رأیی داشت اما رأی من اینست.(123)!
این نحوه تفکر مانند تفکر آن ملای وهابی است که به من گفت: محمد مردی مثل من بود، مرد (نعوذ باللّه).
تفکر خوارج هم این گونه بوده است، لذا زیر بار امام زمانشان نمی رفتند. این غرور و استکبار همان خصیصه شیطان است که برای امام زمانش - حضرت آدم - سر فرود نیاورد و این جریان شیطان همیشه در تاریخ ادامه داشته و دارد.
جنگ نهروان با خوارج
- بازدید: 603