آيه (1)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحابِ الْفِيلِ
ترجمه :[1]
تفسير :
(أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ) به رويت قلبى و درك علمى نه به رويت بصرى و عينى، زيرا پيغمبر در همان سال عام الفيل على المشهور به دنيا آمد و متولد شد و قضيه اصحاب فيل ميان اهل حجاز، بلكه ممالك ديگر معلوم و مشهور و مورد مذاكره بود و حضرت مىدانست.
(كَيْفَ فَعَلَ رَبُّکَ) «كَيْفَ» اشاره به شدت و سختى عقوبت آنهاست. «فَعَلَ رَبُّکَ» نسبت فعل به خداى متعال براى اين است كه ابابيل مأمور به امر او و ارسال او بودند و در تحت مشيّت و اراده او بودند، مثل معجزاتى كه به دست انبيا جارى مىشد، فعل خدا بود به دست آنها ظاهر مىشد. موسى فقط اِلقاى عصا مىكرد، ولى خدا آن را حيه و افعى مىكرد و سِحرِ سَحَره را مىبلعيد، و ضرب عصا مىكرد و خدا دوازده چشمه از سنگ جارى مىكرد[2] و دوازده جاده در دريا احداث مىفرمود[3] ، عيسى
فقط «قُمْ بِإِذْنِ اللهِ»[4] مىگفت و خدا مرده را زنده مىفرمود و هكذا و اَبابيل فقط اِمطارِ
حجاره مىكردند، ولى خدا آنها را «كَعَصْفٍ مَأكُول»[5] مىنمود.
(بِأَصْحابِ الْفِيلِ) مراد اين نيست كه صاحبان فيل بودند، بلكه مراد كسانى كه همراه فيل آمده بودند كه لشكر ابرهه بودند كه صاحب به معنى همراه است و همصحبت و اينكه عامه افتخار مىكنند به اينكه ابا بكر صاحب رسول الله 9 است دليل بر مقام ابى بكر نيست، چه بسا مومن با كافر و منافق همصحبت و همراه مىشود، چنانچه در قرآن مىفرمايد: (وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً رَجُلَيْنِ) الى قوله: (وَ ما كانَ مُنْتَصِراً)[6]
كه كافر و مومن با هم مصاحب بودند.
* * *
[1] . مورچهاى به زبان خويش گفت: «اى مورچگان، به خانههايتان داخل شويد، مبادا سليمان وسپاهيانش شما را پايمال كنند». همان: آيه 18.
[2] . و گفت: از چيزى آگاهى يافتم كه از آن آگاهى نيافتهاى... اين نامه مرا ببر. همان: آيات 22 ـ 28.
[3] . ر.ك: الخرائج و الجرائح: ج1، ص159 و مناقب آل ابى طالب: ج1، ص126.
[4] . ر.ك: الخرائج و الجرائح: ج1، ص43؛ مناقب آل ابى طالب: ج1، ص130 و عمدة القارى: ج16،ص309.
[5] . ر.ك: الأمان من أخطار الأسفار: ص142.
[6] . ر.ك: مناقب آل ابى طالب: ج1، ص134 ـ 135. در اين منبع معجزه پيامبر درباره شتر آمده، لكننامى از شاهزاده خراسانى نيامده است.
آیه 1 «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ..»
- بازدید: 561