آيه (11)
نارٌ حامِيَةٌ
ترجمه :[1]
تفسير :
]انسانها در قيامت سه دسته مىشوند[
](نارٌ حامِيَةٌ)[ آتش سوزنده است؛ حاره است، آن هم شديدة الحراره. خلاصة الكلام اينكه اصحاب محشر سه دستهاند كه مىفرمايد: (وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً)[2] .
يك دسته مومن صالح متقى كه داراى ايمان بوده و كوتاهى در واجبات نكرده و آلوده به معاصى نشده كه تمام موازين او ايماناً و علماً و خلقاً و عملاً ثقيل است. اين دسته در عيشه راضيه هستند كه قبل الموت ملائكه بر او نازل مىشوند در حال احتضار و بشارت مىدهند او را به تفضّلات الهى و جاى او را در بهشت به او نشان مىدهند كه مىگويد: «الاْن طابَ لِي الْمَوتُ»[3] و تا اجازه ندهد ملك الموت قبض روح او را
نمىكند، و وجود مقدس حضرت رسالت و ائمه اطهار : بالاى سر او مىآيند و به او بشارت مىدهند كه مىآيى نزد ما و با ما محشور مىشوى و ملك الموت به راحتى و آسانى قبض روح او را مىكند، مثل گُلى به دست او بدهند استشمام مىكند روحش قبض مىشود، ملائكه با تحف و هدايا او را استقبال مىكنند و روحش را در وادى السلام كه بهشت عالم برزخ است و ارواح انبيا و اوليا در آنجا جمع هستند مىبرند، و قبرش به قدر مدّ بصر[4] گشاد مىشود، و درى از بهشت به قبرش مفتوح مىشود و روح
و ريحان داخل او مىشود كه فرمودند: «الْقبرُ إمّا روضَةٌ مِن رِياضِ الْجَنّة ...»[5] .
و دائماً ملائكه بر او نازل مىشوند با تحف و هدايا، و روز بعث با حُلى و اَلبسه بهشتى او را مىپوشانند و مىبرند در طرف راست صحراى محشر پاى منبر وسيله[6]
پيغمبر و زير لواى حمد[7] امير المومنين 7 كنار حوض كوثر، و نامه عملش به دست
راستش داده مىشود ]در حالتى[ نورانى، كه مىگويد: (هاوُمُ اقْرَوُا كِتابِيَهْ * إِنِّى ظَنَنْتُ أَنِّى مُلاقٍ حِسابِيَهْ * فَهُوَ فِى عِيشَةٍ راضِيَةٍ * فِى جَنَّةٍ عالِيَةٍ)[8] .
دسته دوم، غير مومن، يعنى كسانى كه بىايمان از دنيا رفتند اينها (خَفَّتْ مَوَازينُهُم)[9] هيچ عمل صالحى ندارند، وَلَو يك عمر عبادت داشته باشند كه
مىفرمايد: (وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ)[10] . اينها مصداق (اُمُّهُ هَاوِيَه) هستند. از
حال احتضار ملائكه عذاب مىآيند و جاى او را در جهنم نشان مىدهند و به سختى قبض روح او مىكنند كه مىفرمايد: (وَ لَوْ تَرى إِذِ الظّالِمُونَ فِى غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ)[11] . مثل بسيارى از ابناى نوع امروزه. و قبرش تنگ
مىشود و درى از جهنم در قبرش باز مىشود، و قبرش مَمْلو ]= پُر[ از آتش مىشود و روحش را در برهوت جهنم عالم برزخ مىبرند با همگنان[12] خود محشور، و روز بعث
ملائكه عذاب بالاى قبرش با غُلها و زنجيرهاى آتشى خطاب مىرسد: (خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِى سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ * إِنَّهُ كانَ لا يُوْمِنُ بِاللهِ الْعَظِيمِ)[13] الآيات.
دسته سوم، مومنِ آلوده به ترك بعض واجبات و فعل محرّمات و معاصى كه مورد آيه شريفه مىشوند كه مىفرمايد: (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)[14] .
اينها اگر معاصى باعث زوال ايمان آنها نشود و باايمان از دنيا بروند، خداوند به يك نحوى تدارك معاصى آنها را مىفرمايد. يا توفيق توبه پيدا مىكنند، يا به اعمال صالحه كفاره گناهان آنها مىشود، يا دعاى مومنين و طلب مغفرت آنها يا به خيرات و مَبَرّات بر آنها، يا به شفاعت شفعاى يوم القيامة، يا به سعه رحمت و مغفرت و عفو الهى نجات پيدا مىكنند كه در آيه مذكوره فرمود: (عَسَى اللهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)[15] و عسى از خداوند تخلف پيدا نمىكند، بالاخره داخل در (مَنْ ثَقُلَتْ
مَوازِينُهُ)[16] مىشوند و نائل به (فَهُوَ فِى عِيشَةٍ راضِيَةٍ)[17] مىشوند و داخل در اصحاب
يمين مىگردند كه مىفرمايد در سوره واقعه در چهارده آيه از قوله تعالى: (وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ) الى قوله تعالى: (وَ ثُلَّةٌ مِنَ الاْخِرِينَ)[18] .
* * *
هَذَا ما عِندي في تَفسيرِ هَذِهِ السُّورَةِ، وَ سَيَأتِي ـ إنْ شاءَ اللهُ
بِحَوْلِهِ وَ قُوَّتِهِ ـ تَفسيرُ بَقِيَّةِ السُّورِ، مِنْ سُورَةِ التَّكاثُرِ إلى
سُورَةِ النّاسِ. وَالْحَمْدُ للهِِ، وَالصَّلاةُ عَلَى نَبِينا وَآلِهِ شُفَعائِنا
وَأولِيائِنا، وَاللَعنُ عَلَى أعْدائِنا. وَأنا العبدُ السَّيِّدُ عَبدُالْحُسَينِ الطَّيِّبُ[19] .
[1] . و كاش ستمكاران را در گردابهاى مرگ مىديدى كه فرشتگان به سوى آنان دستهايشان راگشودهاند و نهيب مىزنند: جانهايتان را بيرون دهيد، امروز به سزاى آنچه به ناحق بر خدا دروغبستيد و در برابر آيات او تكبّر مىكرديد، به عذاب خواركننده كيفر مىيابيد. سوره انعام: آيه 93.
[2] . همگنان، هم گنان: شبيه به هم.
[3] . ]گويند :[ «بگيريد او را و در غُل كشيد. آنگاه ميان آتشش اندازيد. پس در زنجيرى كه درازى آنهفتاد گز است وى را در بند كشيد. چرا كه او به خداى بزرگ نمىگرويد. حاقه: آيات 30 ـ 33.
[4] . و ديگرانى هستند كه به گناهان خود اعتراف كرده و كار شايسته را با كارى ديگر كه بد است درآميختهاند. اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد، كه خدا آمرزنده مهربان است. سوره توبه: آيه 102.
[5] . اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد، كه خدا آمرزنده مهربان است. همان.
[6] . هر كه سنجيدههايش سنگين برآيد. همين سوره: آيه 6.
[7] . پس وى در زندگى خوشى خواهد بود. همين سوره: آيه 7.
[8] . و ياران راست... و گروهى از متأخران. سوره واقعه: آيات 27 ـ 40.
[9] . اين آن مقدار چيزى بود كه من در تفسير اين سوره داشتم و إن شاء الله با كمك و يارى او تفسيربقيه سورهها از سوره تكاثُر تا سوره ناس مىآيد، و سپاس مخصوص خداست و صلوات برپيامبرمان و خاندان او كه شفيعان و موالى ما هستند، و لعنت بر دشمنانمان. بنده خدا سيدعبدالحسين طيّب.
[10] . سوره مباركه تكاثُر يكصد و دومين سوره از قرآن مجيد در ترتيب فعلى مصحف شريف و بهترتيب نزول، شانزدهمين سورهاى است كه در مكه مكرّمه بعد از سوره كوثر و قبل از سوره ماعونبر پيامبر نازل شد. (البته برخى احتمال دادهاند كه اين سوره مدنى باشد و اين به دليل شأن نزولىاست كه در برخى از روايات وارد شده است). اين سوره داراى 8 آيه، 28 كلمه و 120 حرف استو از نظر حجم، جزء قِصارِ الْمُفصلات است.نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شده و در برخى از منابع اهل سنت، سوره «الهكم» ناميدهشده است. وجه ارتباط اين سوره با سوره قبل آن است كه چون خداى متعال سوره قبل را باتوصيف جهنم به پايان رسانيد، در اين سوره به بيان عوامل غفلت از قيامت پرداخته كه موجبگرفتار شدن به آتش جهنم است.درباره شأن نزول اين سوره، مفسران معتقدند كه سوره تكاثُر درباره قبايلى نازل شد كه بريكديگر تفاخر و با كثرت افراد و جمعيت يا اموال و ثروت خود بر همديگر مباهات مىكردند؛ تاآنجا كه براى بالا بردن آمار جمعيت قبيله خود، به گورستان مىرفتند و قبرهاى مردگان هر قبيله رامىشمردند. البته برخى آن را ناظر به دو قبيله بنى سهم بن عمرو و بنى عبدمناف از قبايل قريش درمكه مىدانند، و بعضى دو قبيله از قبايل انصار در مدينه و بعضى تفاخر يهود را بر ديگران. مورداخير باعث شده تا برخى از احتمال مدنى بودن اين سوره سخن بگويند.در اين سوره حالت مردمانى ترسيم شده كه همه همّ و غمشان زراندوزى و افزونطلبى است،همه قوايشان در راه تحصيل ثروت و پول به تحليل مىرود و هر قدر به دست آورند، قانعنمىشوند، و مانند جهنم پيوسته هَلْ مِنْ مَزيدٍ مىگويند. در نتيجه معنويات، مواسات و تهذيباخلاقى در بين آنان جايگاهى ندارد. آنان اين اعمال زشت را تا هنگام مرگ ادامه مىدهند و باحسرت از دنيا مىروند.سوره تكاثُر مردم را به شدت توبيخ مىكند بر اينكه با تكاثُر ورزيدن و مسابقه گذاشتن در جمعمال و اولاد و ياوران با يكديگر از خداى تعالى و از سعادت واقعى خود بى خبر مىمانند و ازتبعات و آثار سوء خسران آور اين سرگرمى غفلت مىورزند. در ابتدا با لحنى ملامتبار از تفاخر ومباهات عدهاى بر ديگران و شمردن قبور مردگان براى اين تفاخر سخن مىگويد ]1 ـ 2[.سپس آنها را تهديد مىكند و به آنها مىگويد كه به زودى در قيامت نتيجه آثار سوء اينتفاخر را خواهند ديد و جمله را سه بار تكرار نموده ، تا مطلب را تأكيد كرده باشد و علت اين كارهارا علم نداشتن به قيامت و عدم ايمان به آخرت بيان مىكند ]3 ـ 5[.سپس براى تهديد و انذار بيشتر به مسئله جهنم مىپردازد و به آنها مىگويد كه آنها جهنم رادر دنيا با علم يقين (چشم بصيرت) ديدهاند. و در آخرت با ورود به آن، آن را با عين يقين خواهندديد. ]6 ـ 7[.در آخرين آيه نيز به مسئله حسابرسى و بازخواست از مردم در روز قيامت و سؤال از نعيم ،مطلق نعمتها، يعنى هر چيزى كه كلمه نعمت بر آن صادق باشد، اشاره مىكند كه خداوند دراختيار انسانها گذاشته است ] 8[.
[11] . پيامبر خدا 9 فرمود: هر كه سوره ألهكم التكاثر را هنگام خواب بخواند از فتنه و امتحان قبرحفظ مىشود. ر.ك: كافى: ج2، ص456، ح14 و ثواب الأعمال: ص155.
[12] . كسى كه سوره تكاثُر را در نماز واجب بخواند، خداوند ثواب و پاداش صد شهيد را براى اومىنويسد. و كسى كه آن را در نماز مستحب بخواند، خداوند ثواب پنجاه شهيد را براى او مىنويسدو در نماز واجبش چهل صف از فرشتگان با او نماز مىخوانند ان شاء الله. ثواب الأعمال: ص155 وتفسير البرهان: ج8، ص272، ح2.
[13] . مختصرى از زندگى نامه وى در همين تفسير: ج17، ص266، پاورقى(1) گذشت.
[14] . اگر قارى سوره تكاثُر را بخواند در ملكوت آسمانها ندا مىدهند: اين كسى است كه حق شكرخدا را به جا آورده است. ر.ك: تفسير البرهان: ج8، ص372، ح5. به نقل از بستان الواعظين.
[15] . هر كه اين سوره را بخواند خداوند نعمتهايى را كه در دنيا به او ارزانى داشته، مورد محاسبه قرارنمىدهد. ر.ك: همان: ح3، به نقل از خواص القرآن.
[16] . ترجمه ديگر: تفاخر به بيشتر داشتن، شما را غافل داشتƒ 1 تا كارتان ]و پايتان[ به گورستانرسيدƒ 2.
[17] . انتهاى نواهى: دست كشيدن از گناهان و امورى كه خداوند نهى كرده است.
[18] . بر پايه مطالعات و اكتشافات دانشمندان علم هيئت، سياره مريخ بسيار كوچكتر از خورشيداست. اطلاعات دقيقتر در پاورقى بعدى خواهد آمد.
[19] . مريخ: چهارمين سياره نزديك به خورشيد. بسيار كوچكتر از زهره يا زمين است. مريخ اندكى گلابى شكل است. نيمكره شمالى آن پست و هموار است ولى نيمكره جنوبى آن به دشت شيارداراست. ميانگين فاصله آن از خورشيد 9/277 ميليون كيلومتر، قطر استوانى آن 780/6 كيلومتر،دوره چرخش آن 24 ساعت و 37 دقيقه و سال آن برابر با 687 روزِ زمينى است. جو مريخمتشكل از 95 درصد دى اكسيد كربن، 3 درصد نيتروژن، 5/1 درصد آرگون، و 15/0 درصداكسيژن است. علت روشنايى صورتى رنگ آسمان آن غبار سرخ جوّى است كه بادهايى با سرعتمتغيرى تا 450 كيلومتر در ساعت آن را به هوا بلند مىكند. مريخ دو قمر كوچك با نام فوبوس وديموس دارد. دماى ثبت شده مريخ از منهاى 100 درجه تا صفر درجه سانتى گراد تغيير مىكند.مريخ مىتواند تا 7/54 ميليون كيلومترى به زمين نزديك شود. ر. ك: دانش نامه دانش گستر :مدخل «مريخ».
آیه 11 «نارٌ حامِيَةٌ»
- بازدید: 567