آيات (4 ـ 5)
يَوْمَ يَكُونُ النّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ
وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ
ترجمه :[1]
تفسير :
]سردرگمى مردم در روز قيامت[
](يَوْمَ يَكُونُ النّاسُ)[ روزى كه جميع افراد انسان مبعوث مىشود، ](كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ)[ مثل جراد منتشر پراكنده مىشوند، چنانچه در جاى ديگر مىفرمايد : (يَخْرُجُونَ مِنَ الاَْجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ)[2] . و تشبيه به جراد و فراش براى اين است
كه يك مرتبه آنى و فورى تمام، مثل مور و ملخ پراكنده از قبرها بيرون مىريزند در صحراى محشر كه مىفرمايد: (وَ ما أَمْرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ)[3] . و راه به
جايى ندارند. از اين طرف به آن طرف مىدوند، چنانچه ملخ و مورچه از هر طرفى مىروند و برمىگردند به طرف ديگر كه معنى مبثوث و منتشر است.
(وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ) عهن پنبه و پشم است كه ]توسط [دُمِ جَكِ حلاج، ريز ريز شده باشد، با اينكه كوهها از هم پاشيده شدند، اشجار و عمارات و پستىها و بلندى زمين به طريق اولى از هم پاشيده مىشود كه مىفرمايد: (يَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّى نَسْفاً * فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً * لا تَرى فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً)[4] ،
وعِوَج و اَمْت، پستى و بلندى است.
* * *
[1] . ر.ك: تفسير ابن زمنين: ج5، ص157؛ تفسير بغوى: ج4، ص519.
[2] . و همانا كه آندر كتاب اصلى] = لوح محفوظ[ به نزد ما سخت والا و پر حكمت است.سوره زخرف: آيه 4.
[3] . كسانى كه ـ به رو افتاده ـ به سوى جهنم رانده مىشوند، آنان بدترين جاى و گمترين راه را دارند.سوره فرقان: آيه 34.
[4] . ترجمه ديگر: و تو چه دانى كه آن چيست؟
آیات 4 و 5
- بازدید: 510