آيه (5)
وَ أَنّا ظَنَنّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الاِْنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى اللهِ كَذِباً
ترجمه :
5. و به درستى كه ما چنين گمان مىكرديم كه اين مزخرفات كه جن و انس نسبت به خدا مىدادند صدق است و باور نمىكرديم كه دروغ باشد، لذا متابعت آنها را مىكرديم و حال كه استماع قرآن كرديم، فهميديم كه تمام آنها باطل و دروغ است[1] .
تفسير :
]جايز نبودن تقليد در اصول دين[
از اين آيه شريفه استفاده مىشود كه همين نحو كه مقاله كفار و مشركين بود كه مىگفتند: (إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ)[2] و مىگفتند: (إِنّا وَجَدْنا
آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ)[3] در طوايف جن هم بوده و حال آنكه در
باب اصول عقايد بايد متابعت دليل و برهان قطعى كرد، آن هم به حد يقين، و ظن كافى نيست كه مىفرمايد: (وَ ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلّا يَظُنُّونَ)[4] .
مسئله:
تقليد در فروع دين به دليل قطعى و نصوص اخبار ثابت شده، آن هم در غير ضروريات و اجماعيات و قطعيات، آن هم مخير بين تقليد و احتياط است، آن هم بر غير مجتهد.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: و ما پنداشته بوديم كه انس و جنّ هرگز به خدا دروغ نمىبندند.
[2] . «ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و ما هم با پىگيرى از آنان، راه يافتگانيم». سوره زخرف :آيه 22.
[3] . «ما پدران خود را بر آيينى و راهى يافتهايم و ما از پى ايشان راهسپريم». همان: آيه 23.
[4] . ولى به اين مطلب هيچ دانشى ندارند و جز طريق گمان نمىسِپرند. سوره جاثيه: آيه 24.
آیه 5 «وَ أَنّا ظَنَنّا..»
- بازدید: 411