آيه (2)
(يَهْدِى إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَداً)
ترجمه و توضيح :
2. بعد جهتِ تعجبِ خود را بر ساير طوايف بيان مىكنند كه اين قرآن هدايت مىكند بندگان را به سوى رشد و سعادت و رستگارى، پس ما ايمان آورديم به اين قرآن و هرگز شرك نمىآوريم به پروردگار خود احدى را[1] ، چنانچه مىفرمايد: (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ
يَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَمُ)[2] ، و تعبير به «أقوم» دليل بر اين است كه «أقوم» از اين نيست، بلكه
مثل و مشابه اين هم نيست.
تفسير :
]مهجور بودن قرآن در ميان مسلمانان[
(يَهْدِى إِلَى الرُّشْدِ) ارشاد به اطاعت خدا و رسول و متابعت عقل و تكميل اخلاق حميده و افعال حسنه و راهنمايى به سعادت و رستگارى كه صراط مستقيم است
و خَردَلى انحراف و اعوجاج ندارد. بسيار تعجب است از كسانى كه معتقد به اين قرآن هستند و از جانب خدا مىدانند، ولى بسيارى از دستورات آن را بر خلاف صلاح مىدانند، مثل باب حدود. تا كنون كدام شارب الخمر را هشتاد تازيانه زدند؟ بلكه مغازههاى شرابفروشى آزادانه شراب مىفروشند. كدام زانيه و زانى را صد تازيانه يا رجم يا قتل ]كردند؟[ از كدام قتل خطا اتخاذ ديه كردند؟ معاملات ربوى رسميت تمام پيدا كرده. كدام اهل بدعت يا مرتد را كشتند؟ آيا به دستور حجاب و نماز و زكات رفتار كردند؟ امروز مصداق همان آيه شريفه هستند: (وَقالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً)[3] .
]معناى ايمان آوردن به قرآن[
(فَآمَنّا بِهِ) پس ما ايمان آورديم به اين قرآن. ايمان به قرآن آن است كه از باء بسمله تا سين و الناس كلام حق است و از ميان دو لب مبارك پيغمبر9 خارج شده و چيزى بر او زياد نشده و از او كم نشده و تغييرى در الفاظ داده نشده. اگر چنين است پس اختلاف قرّاء سبعه يا عشره[4] چه معنى دارد؟ قائلين به تحريف چه مىگويند؟ بلى
ترتيب نزول مسلّماً به اين نحو نبوده.
]اقسام شرك به پروردگار[
(وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَداً) شرك به پروردگار اقسامى دارد، شرك ذاتى منسوب به
ابن كمونه[5] كه :
هويتان بتمام الذات قد خالفتا بابن الكمونة استند[6]
شرك صفاتى منسوب به عامه كه قائل به صفات زائد شدند. شرك تركيبى كه مجسّمه گفتند[7] كه ذى اجزاء دانستند. شرك افعالى كه امر خلق و رزق و ساير افعال
الهى را نسبت به غير خدا دادند. شرك عبادتى كه غير او را پرستش كردند. شرك نظرى كه در امور، نظر و توجه آنها به غير خداست يا به مال و اولاد و قبيله و عشيره و اتباع و روساست يا به كوكب و خورشيد و ماه كه در تقاويم ثبت شده يا به قوه و قدرت خود يا به طبيعت و روزگار و امثال اينها يا به پيشامد و خوشبختى و بدبختى.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: كه به راه راست هدايت مىكند. پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريكپروردگارمان قرار نخواهيم داد.
[2] . قطعاً اين قرآن به آيينى كه خود پايدارتر است راه مىنمايد. سوره إسراء: آيه 9.
[3] . و پيامبر خدا گفت: «پروردگارا، قوم من اين قرآن را رها كردند». سوره فرقان: آيه 30.
[4] . قرّاى قرائتهاى دهگانه عبارتند از: ابوعمرو بن علاء بصرى، عبدالله بن كثير مكّى، نافع بنعبدالرحمان، عبدالله بن عامر دمشقى، عاصم بن ابى النجود كوفى، حمزة بن حبيب، على بن حمزهكسائى، يزيد بن قعقاع مدنى، يعقوب بن اسحاق حضرمى، خلف بن هشام بزاز بغدادى. علماى علمقرآن، علاوه بر ده نفر ياد شده، قرائتِ چهار نفر ديگر را ذكر كردهاند كه متمّم اين ده نفر بوده وقرائت آنها شاذ مىباشد كه عبارتند از: حسن بصرى، ابن محيصن، يحيى بن مبارك يزيدى ومحمد بن احمد شنبوذى.
[5] . مختصرى از زندگىنامه وى، در همين تفسير: ج2، ص243، پاورقى(2) گذشت.
[6] . واجب الوجود (خداوند)، دو هويت دارد كه به تمام ذات با هم اختلاف دارند واين به ابن كمونهاستناد داده شده است. شرح المنظومه «سبزوارى»: ج2، ص513.
[7] . مختصرى از شرح حال فرقه مجسمه در همين تفسير: ج15، ص297، پاورقى(4) گذشت.
آیه 2 «يَهْدِى إِلَى الرُّشْدِ..»
- بازدید: 417