معرفى سوره[1]
[1]. سوره مباركه قلم شصت و هشتمين سوره در قرآن كريم و به ترتيب نزول، دومين سورهاى است كه
در مكه مكرّمه، بعد از سوره علق و قبل از سوره مُزّمّل بر پيامبر گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله نازل شد. اين سوره مكى است، البته از ابن عباس و قتاده نقل شده كه برخى از آيات اين سوره مكى و برخى مدنى است. سوره قلم 52 آيه دارد و بنا بر آنچه در تفسير خازن نقل شده، 300 كلمه و 1206 حرف دارد. از نظر حجم، جزء مُفصلات قرآن و از سورههاى ممتحنات نيز مىباشد. به جهت اينكه با حروف مُقطّعه شروع شده، از سورههاى مُقطّعات است. اين سوره تنها سورهاى است كه با حرف مُقطّع «ن» آغاز شده و آخرين سوره از سورههاى بيست و نه گانه قرآن كريم است كه با حروف مُقطّعه شروع مىشود.
انتخاب نام «قلم» براى اين سوره به تناسب نخستين آيه آن است. بعضى نيز نام آن را سوره «ن» ذكر كردهاند. از بعضى روايات كه در فضيلت اين سوره آمده، استفاده مىشود كه نام آن «ن وَالْقَلَمِ» است. سبب نزول اين سوره تسليت پيغمبر بوده، زيرا به آن حضرت نسبت جنون مىدادند. اين مطلب سبب شده، مطالب بعدى نيز مرتبط با آن بيايد.
در اين سوره، خداوند نخست به دو موضوع از مهمترين مسائل زندگى بشر، يعنى قلم و آنچه با قلم مىنويسند قسم ياد مىكند و پيامبر را از تهمتى كه مشركان به او نسبت مىدادند، يعنى نسبت جنون مبّرا مىنمايد و اجر عظيم و هميشگى را به ايشان وعده مىدهد. سپس به ذكر قسمتى از صفات ويژه رسول خدا صلىاللهعليهوآلهمخصوصاً اخلاق برجسته آن حضرت مىپردازد و آن را با قسم مؤكدى تأكيد مىكند و به پيامبر وعده مىدهد كه به زودى همه حقايق روشن خواهد شد[1 ـ 7].
سپس قسمتى از صفات زشت و اخلاق نكوهيده دشمنان او از قبيل عيبجو و سخنچين بودن، تجاوزگر و گنهكار بودن، پرخور و بدنام بودن را بازگو مىنمايد تا در يك مقايسه، فاصله ميان اين دو كاملاً روشن شود و در آيه 14 پيامبر را از اطاعت از آنها به علت اينكه داراى مال و فرزندان هستند، منع مىكند[8 ـ 16].
در بخش ديگرى، داستان أصْحابَ الْجَنَّةِ؛ صاحبان باغ يا مزرعه را ذكر مىكند كه در حقيقت هشدارى است به مشركان زشت سيرت كه براى ما توضيح مىدهد كه چگونه كسى كه به خدا سوگند ياد مىكند و «إن شاء اللّه» نمىگويد و يا مانع رسيدن خير به مستمندان مىشود، گرفتار سرنوشت سياهى مىگردد كه به هيچ عنوان به ذهنش خطور نمىكرده است [17 ـ 32]. در آيه [33 ]يك نتيجهگيرى كلى درباره عذاب الهى از اين داستان مىگيرد.
در آيه [34] به سرنوشت مؤمنان در قيامت اشاره مىكند و سپس مسئله عدم تساوى مؤمنان و مشركان در روز قيامت را بيان مىكند و به دنبال آن، به بازپرسى از مشركين درباره نحوه داورى آنها درباره سرنوشت انسانها و دلايل آنها بر اين داورى مىپردازد و گوشهاى از سرنوشت آنها را در قيامت نشان مىدهد[35 ـ 47].
در ادامه به پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله دستور مىدهد كه در برابر دشمنان استقامت و صبر نشان دهد و به او دستور مىدهد كه مانند حضرت يونس در مجازات قوم خود عجله نكند؛ و بعد به ذكر رحمت الهى در رابطه با حضرت يونس مىپردازد[48 ـ 50].
سرانجام در پايان سوره نيز از عظمت قرآن و دو بار نام بردن آن به ذكر و توطئههاى مختلف دشمنان و بغض و كينه بر ضد پيامبر سخن به ميان آورده است[51 و 52].
معرفى سوره
- بازدید: 1004