6 «ذلِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالُوا أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا
فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَ اسْتَغْنَى اللّهُ وَ اللّهُ غَنِىٌ حَمِيدٌ»
ترجمه:
6. اين عقوبات دنيوى و اين عذاب اَليم اُخروى براى اين است كه به اينكه آمد
آنها را رسولان آنها با معجزات باهرات و ادلؤ واضحات. پس گفتند: آيا بشرى هدايت
مىكند ما را؟ پس كافر شدند و اعراض كردند و خود را بىنياز ديدند از خداى متعال و
حال آنكه خداوند بىنياز است از ايمان و عبادت آنها و حميد است به جميع محامد،
ذاتاً و صفتاً و افعالاً[1].
تفسير:
[اِتمام حجت خداوند از طريق ارسال رُسُل]
«ذلِكَ» اشاره به آن عقوبات دنيوى آنها و عذاب اخروى آنهاست كه سبب
اين عذابها براى اين است كه: «بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ» كه خداوند در هيچ
زمانى زمين را خالى از حجت نگذارد. انبيا و رُسُل و حجج الهيه آمدند و حجت را بر
بندگان تمام كردند و راه عذر را بر همه بستند «بِالْبَيِّناتِ»معجزات باهرات و بيانات
كافيه و راه سعادت را نشان دادند و بشارت به فوايدش دادند و راه شقاوت را تحذير[2]
كردند و انذار نمودند. مع ذلك اين كفار خيرهسر از روى تكبّر و نخوت زير بار نرفتند
و نپذيرفتند. «فَقالُوا أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا» اين رُسُل هم يك بشرى مثل ما هستند. چه
امتيازى دارند كه در تحت اطاعت آنها درآييم و آنها را بر خود مقدم داريم با اين
عظمت و دولت و رياست و بزرگى كه ما داريم؟
«فَكَفَرُوا» به انبيا و رُسُل، و آنها را ساحر و مجنون و كذاب و مُفتَرِى گفتند
و هر چه توانستند به آنها اذيت كردند و نسبتهاى ناروا دادند «وَ تَوَلَّوْا» از آنها
اعراض كردند و رو برگردانيدند و پشت كردند و بىاعتنايى نمودند.
[بى نيازى خداوند از مخلوقات]
«وَ اسْتَغْنَى اللّهُ» و خود را بىنياز دانستند از خدا، منكر عذاب قيامت شدند و از
بلاهاى نازله حتى از روى سخريه و استهزا گفتند به هود: «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ
الصّادِقِينَ»[3]، به صالح گفتند: «ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»[4]. و هكذا نسبت
به ساير انبيا چنانچه امروز، هم نه خوفى از بليات دنيوى و نه ترسى از عذاب اخروى
دارند و اهل دين و علما را مسخره مىكنند.
«وَ اللّهُ غَنِىٌّ حَمِيدٌ»
گر جملؤ كاينات كافر گردند
بر دامن كبرياش ننشيند گرد
نه ايمان و اطاعت آنها خَردَلى بر خدايى الهى افزوده مىشود و نه به كفر
و عصيان ذرهاى از خدايى او كاسته مىشود: «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِى الْكُفْرِ إِنَّهُمْ
لَنْ يَضُرُّوا اللّهَ شَيْئاً يُرِيدُ اللّهُ أَلاّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِى الاْخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ * إِنَّ الَّذِينَ
اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالاْءِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ * وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما
نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِى لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ»[5]، «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا
وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى لَنْ يَضُرُّوا اللّهَ شَيْئاً وَ
سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ»[6].
[1]. ترجمه ديگر: اين بدفرجامى از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان مىآوردند ولى
آنان مىگفتند: «آيا بشرى ما را هدايت مىكند؟» پس كافر شدند و روى گردانيدند و خدا بىنيازى نمود، و خدا بىنياز ستوده است.
[2]. تحذير: بر حذر داشتن؛ گوشزد كردن.
[3]. اگر راست مىگويى، آنچه را به ما وعده مىدهى براى ما بياور. سوره اعراف: آيؤ 70.
[4]. آنچه را به ما وعده مىدهى براى ما بياور. همان: آيؤ 77.
[5]. و كسانى كه در كفر مىكوشند، تو را اندوهگين نسازند؛ كه آنان هرگز به خداوند هيچ زيانى نمىرسانند. خداوند مىخواهد در آخرت براى آنها بهرهاى قرار ندهد، و براى ايشان عذابى بزرگ است. در حقيقت، كسانى كه كفر را به بهاى ايمان خريدند، هرگز به خداوند هيچ زيانى نخواهند رسانيد، و براى آنان عذابى دردناك است. والبته نبايد كسانى كه كافر شدهاند تصوّر كنند اينكه به ايشان مهلت مىدهيم براى آنان نيكوست؛ ما فقط به ايشان مهلت مىدهيم تا بر گناه خود بيفزايند، و آنگاه عذابى خفّتآور خواهند داشت. سوره آل عمران: آيات 176 ـ 178.
[6]. كسانى كه كافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه راه هدايت بر آنان آشكار شد،
با پيامبر خدا در افتادند، هرگز به خدا گزندى نمىرسانند؛ و به زودى خدا كردههايشان را تباه خواهد كرد. سوره محمد صلىاللهعليهوآله: آيؤ 32.
آیه 6 «ذلِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ..»
- بازدید: 481