25 «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ»
ترجمه:
25. به درستى كه كسانى كه برگشتند و رو به پشت خود كردند از بعد از آنكه
براى آنها مُبَيَّن شده هدايت، شيطان زينت داد بر آنها خطاهاى آنها را و آمال
و آرزوهاى آنها را[1].
تفسير:
[در اقسام ارتداد و انواع مرتد و احكام آنان]
«إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ»[2] از ايمان به كفر اُولى كه مرتد شدند
و بدترين اقسام كفر، ارتداد است و دو قسم مرتد داريم: فطرى و ملى.
فطرى آن كسى است كه در حين انعقاد نطفؤ او اَبَوين او يا يكى از آن دو مسلم
باشند كه نطفؤ او منعقد شده در اسلام، و احكام مرتد: نجاست بدن است و جدايى
عيال بدون طلاق كه بايد عِدّؤ وفات بگيرد و شوهر كند و سلب مالكيت اموالش كه
تمام به وارث مسلمش مىرسد تا به امام كه «وارِثُ مَنْ لا وارِثَ لَهُ»[3] است و قتل آن،
و در قبولى توبهاش اختلاف است و حق اين است كه قبول مىشود و پس از قبول
مىتواند عيالش را به عقد جديد، ازدواج كند و اگر مالى پس از توبه پيدا كرد، مالك
مىشود يا ورثه به او بخشيدند و بدنش پاك مىشود. و اما قتل او اگر قبل از ثبوت نزد
حاكم توبه كند، برداشته مىشود و اما پس از ثبوت برداشته نمىشود.
و مرتدّ ملى آن كه نطفؤ او در كفر منعقد شده، سپس اسلام آوَرَد. پس از آن،
برگشت به حالت كفر، و احكام كفر بر او بار مىشود.
و مسئلؤ ديگر آنكه مرتد فقط كسى نيست كه منكر اسلام شود. اگر يكى از
ضروريات دين را منكر شد، بلكه اگر شيعه بوده و يكى از ضروريات مذهب را منكر
شده، يا به يكى از مقدسات دين اهانت كرده، يا خروج بر امام زمانش نموده يا نصبِ
عداوت كرده، مثل خوارج نهروان و ناصبىها، مرتد مىشود، و امروز اين قسم مرتد
در ميان جامعؤ شيعه بسيار است. وَلَو اسمِ اسلام و تشيع روى خود گذارند.
[در معناى «سَوَّل» و زينت شيطان]
«مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى» كه از هر جهت حجت بر او تمام شده.
«الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ»[4] معناى «سَوّلَ» بعضى گفتند كه: زينت داده شيطان در نظر او
افعال و اعمال و هواهاى نفسانيه او را[5]، بعضى گفتند: آنها را به مقاصد باطلؤ خود
سوق داده[6]. «وَ أَمْلى لَهُمْ» «آمال» و آرزوهاى آنها را طول داده و زياد كرده و
دور و دراز نمود.
[1] . ترجمه ديگر: بىگمان، كسانى كه پس از آنكه راهِ هدايت بر آنان روشن شد به حقيقت پشت
كردند، شيطان آنان را فريفت و به آرزوهاى دور و درازشان انداخت.
[2] . ارتداد: اصطلاحى قرآنى است به معنى خروج فرد مسلمان از دين اسلام و در لغت به معنى رجوع و بازگشتن است. اين اصطلاح در آياتى از قرآن به كار رفته است: از جمله آنها آيه 54 سوره مائده؛ آيه فوق و آيه 217 سوره بقره است كه در آيه اخير با تفصيل بيشترى به موضوع پرداخته و مجازات مرتد را در آخرت، حبط اعمال و عذاب جاودان دانسته است.
اسلام، شهادت بر توحيد خداوند و رسالت محمد بن عبداللّه رسول گرامى صلىاللهعليهوآله داده است و هر كس كه يكى از اين دو اصل را انكار نمايد و يا هر امر ديگرى را كه نهايتاً و ضرورتاً به انكار اين دو اصل مىانجامد، كه به آنها ضروريات دين مىگويند، منكر شود، مرتد خوانده مىشود. و براى آنها مجازاتهايى در فقه پيش بينى شده است. ر.ك: دانشنامه قرآن، مدخل «ارتداد».
[3] . امام وارث كسى است كه وارث ندارد. كافى: ج7، ص169، ح3 و وسائل الشيعة: ج26، ص248، ح5.
[4] . تسويل: در لغت به معنىِ تزيين نفس آنچه را كه دوست دارد انجام دهد و به عبارتى ديگر، زشتى را به صورت زيبا نشان دادن است. اين واژه و مشتقات آن 4 مرتبه و در 3 سوره قرآن به كار رفته است. گرچه واژه تزيين كه با عبارتهاى زيّنَ له سوء عمله، زُيِّنَ، زَيَّنَهُ و اين قبيل نيز به معناى همان تسويل است و در قرآن بارها به كار رفته است. در سوره يوسف آيه18 آمده است، پس از اينكه برادران يوسف عليهالسلامپيراهن آغشته به خون گوسفندى را نزد پدرش يعقوب آوردند، حضرت يعقوب عليهالسلامفرمود: «قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً»؛ (يعقوب گفت: ولى نفس امارهتان به دست شما كار داد) يا اينكه كار زشتى را زيبا جلوه داد. پس از اين مورد كه در آيه 18 قرار داشت، در آيه 83 آمده است، پس از اينكه برادران يوسف عليهالسلام بنيامين را نزد يوسف گذارده و به نزد پدر بازگشتند، باز حضرت يعقوب عليهالسلامهمان جمله را تكرار فرمود. مورد ديگر تسويل در سوره طه آيه 96 است كه حضرت موسى عليهالسلام از سامرى سؤال مىكند: اى سامرى، كار و بار تو چيست؟ سامرى مىگويد: من چيزى را ديدم كه ديگران آن را نديده بودند، و مشتى از خاكِ پاى جبرئيل برگرفتم و آن را در خمير مايه گوساله انداختم «و كذلك سوّلت لى نفسى»؛ (و بدينسان بود كه نفسم بدى را به من آراسته جلوه داد). ر.ك: دانشنامه قرآن، مدخل «تسويل».
[5] . ر.ك: معانى القرآن «نحاس»: ج6، ص483؛ تفسير سمرقندى: ج3، ص289 و تفسير التبيان: ج9، ص303.
[6] . ر.ك: تفسير التبيان: ج9، ص303 و مجمع البيان: ج9، ص175.
آیه 25 «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا..»
- بازدید: 408