بدون شک لفظ «علی»بر وزن «فعیل»، از نگاه علمِ صَرف، ذاتاً صفت مشبهه است. امّا با توجه به این که گوینده از بیان آن شخص خاصی را قصد کرده باشد یا نه، دو معنای متفاوت به خود می گیرد. این مشکل، نه تنها فقط مربوط آیه ی پنجاهم سوره مریم نیست، بلکه حتی منحصراً مربوط به لفظ «علی»هم نیست. به عبارت دیگر، در زبانِ عربی، در بسیاری از جملاتی که صفت مشبهه به کار می رود، دقیقاً همین مشکل وجود دارد. جمله ی ذیل منظور متن را بهتر می رساند: هو سعیدٌ .
همانطور که ملاحظه می شود، «سعید»بر وزن فعیل، صفت مشبهه است. اما همواره این امکان وجود دارد که گوینده از لفظ «سعید»در این جمله، شخصِ خاصی را که «سعید»نام دارد، قصد کرده باشد. پس برای این جمله «فی حد نفسه»، همواره دو معنا محتمل است:
1.او خوشبخت است. (اگر «سعید»را صفت مشبهه بدانیم.)
2.او «سعید» است. (اگر «سعید»را اسم عَلَم بدانیم.)
جالب است بدون ضمیمه شدنِ شواهدِ خارج از متن، هیچگاه به طور قطعی نمی توان یکی از دو احتمال فوق را بر دیگری ترجیح داد. این وضعیت برای صفاتِ مشبهه ای که کاربرد عَلَمیِ برجسته ای دارند، بیشتر بروز و ظهور می یابد. لفظِ «علی»نیز دقیقاً با چنین وضعیتی روبرو است. برای نمونه حدیث معروفِ نبی مکرم اسلام(ع)کمک خوبی به فهم این قضیه خواهد کرد:
«...أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ،وَ عَلِيٌ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْمَدِينَةَ مِنْ بَابِهَا...»[1]
در این روایتِ مشهور نیز که گاهی با لفظ «مدینه الحکمه[2]» و گاهی با لفظ «مدینه الجنه[3]آمده است،بسته به این که «علی»اسم عَلَم باشد، یا صفت، دو معنای متفاوت از آن فهمیده می شود. اگر «علی»را اسم عَلَم فرض کنیم، آنگاه ترجمه عبارت این است: «من شهر علم هستم و علی(ع)دروازه ی آن است».و چنانچه این لفظ را صفت مشبهه بدانیم، آنگاه اینگونه معنا می دهد: «من شهر علم هستم در حالی که دروازه ی آن بلنداست[4]».
این سؤال بسیار اساسی است که چگونه می توان یکی از این دو معنا را بر دیگری به طور قطعی برتری داد. به عبارت دیگر، آیا شاهدی در خودِ متن روایت وجود ندارد که بتوان گفت قطعاً منظور متکلم از کاربرد لفظ «علی»، شخصی به نام علی بوده است؟ آیا شواهدی خارج از متن می توان برای ترجیح یکی از این دو معنا دست وپا کرد؟
با توجه به یکسان بودنِ مسئله ی مطرح شده در خصوص این روایت با مسئله ی مذکور در خصوص آیه ی پنجاه از سوره مریم، و نیز به سببِ شبیه بودنِ راهِ حلّ هر دو مسئله، شواهد و دلایلی را که ثابت می کند در این روایت، منظور از لفظِ «علیٌ»علی بن ابیطالب، یک به یک مرور می نماییم:
[1] عيون أخبارالرضاعليه السلام،ج1 ،ص233 ،23 باب ذكر مجلس الرضا عند المأمون فيالفریقبن العترة و الأمة ..... ؛
الخصال،ج2 ، ص 574 ،باب: لأميرالمؤمنين (ع) سبعون منقبة لشركته فيها أحد من الأئمة .....؛
الأمالي (للطوسي)، ص559 ؛ [20] مجلس يوم الجمعة السادس و العشرين من المحرم سنة سبع و خمسين و أربع مائه ؛
[2] الأمالي (للطوسي) ص 483 المجلس السابع عشر
[3] أَنَا مَدِينَةُ الْجَنَّةِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْجَنَّةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا. الأمالي (للطوسي) ص 309، المجلس الحادي عشر
[4] در این جا «و علی بابها» جمله ی حالیه در نظر گرفته شده است. بدیهی است که می توان آن را عاطفه نیز معنا کرد.
ریشه یابیِ مسئله، و روشِ حل آن
- بازدید: 564