وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالاً كُنّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الاَْشْرارِ
أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الاَْبْصارُ
ترجمه :
62. و مىگويند اين مخالفين كه در عذاب جهنم مىسوزند: چه شده كه ما نمىبينيم كسانى را كه ما آنها را از اشرار مىشمرديم.
63. گرفته بوديم آنها را سخريه مىكرديم نيستند در جهنم يا چشم ما آنها را نمىبيند[1] .
تفسير :
]بشارت ائمّه به شيعيانِ خود[
اخبار بسيارى داريم از كلينى[2] در كافى و شيخ مفيد[3] در اختصاص و شيخ طوسى[4] در امالى و از عياشى[5] از جابر جعفى[6] و از محمد بن الحسن الصفار[7] و از على بن ابراهيم[8] و غير اينها از اكابر علما، تمام مسنداً از ائمه اطهار : كه جماعتى از اكابرِ اصحابِ ائمّه خدمت آنها شكايت مىكردند كه اين عامه مخالفين، ما را شريرترين ناس[9] مىدانند، حتى از مشركين و كفار و ما را رافضى مىگويند. ائمه اطهار : براى آنها قسم ياد مىكردند و در بعض اخبار غضبناك مىشدند و مىفرمودند قسم به خداوند كه ده نفر از شما شيعيان در جهنم نمىرويد و كم مىكردند تا يك نفر از شما در جهنم وارد نمىشويد. ما گنهكاران شما را شفاعت مىكنيم و بهشت مىبريم. شما در بهشت متنعم هستيد آنها در جهنم پى شما مىگردند. سپس، تمسك به اين آيات مىفرمودند[10] و اين اخبار چون مفصل است از نقلش خوددارى كرديم و اغلب اينها متقارب المضمون است و خلاصه آن را تذكر داديم.
[1] . ترجمه ديگر: و مىگويند: ما را چه شده است كه مردانى را كه ما آنان را از زمره اشرارمىشمرديم نمىبينيم؟ 62 آيا آنان را در دنيا به ريشخند مىگرفتيم يا چشمهاى ما بر آنهانمىافتد؟ 63
[2] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج9، ص487، پاورقى (3) گذشت.
[3] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج1، ص86، پاورقى (2) گذشت.
[4] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج1، ص88، پاورقى (1) گذشت.
[5] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج9، ص487، پاورقى (2) گذشت.
[6] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج9، ص181، پاورقى (3) گذشت.
[7] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج3، ص154، پاورقى (1) گذشت.
[8] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج15، ص318، پاورقى (4) گذشت.
[9] . به تعبير ديگر : شرورترين مردم.
[10] . كافى: ج8، ص78، ح32؛ الإختصاص: ص106؛ امالى طوسى: ص295، ح28؛ تفسير قمى :ج2، ص213؛ دعائم الإسلام: ج1، ص74 و مجمع البيان: ج8، ص755. در بصائر الدرجات«محمدبن حسن الصفار» يافت نشد. يادآور مىشود، آنچه از كتاب شريف تفسير عياشىدر دسترس مىباشد شامل تفسير قرآن از سوره حمد تا پايان كهف است. واثرى ازقسمتهاى بعدى آن بدست نيامده است.
آیات 62 و 63
- بازدید: 791