ما سَمِعْنا بِهذا فِى الْمِلَّةِ الاْخِرَةِ إِنْ هذا إِلّاَ اخْتِلاقٌ
ترجمه :
7. ما نشنيديم به اين دعوت به توحيد در آخرين ملّتها ]= در آيين اخير عيسوى[. نيست اين مگر دروغبافى.
تفسير :
]ادعاى مشركين بر نشنيدن دعوت توحيد[
يعنى تا كنون، حتى ]در ميان[ آخرين ملل حق يا باطل اسم توحيد جايى نبوده، اما ملّت آبائى و اجدادى ما كه اصنام را آلهه مىدانستند و تا كنون به ما رسيده، اما نصارا كه قائل به تثليث[1] هستند، يهود كه براى او پسرانى قائلند، مجوس[2] كه يزدان و اهرمن مىگويند، احدى قائل به توحيد نشده، سرتاسر دنيا از قديم الايام الى كنون مشرك بودند. اين يك نفر تازه درآورده توحيد را و با تمام ملل و تمام دنيا مخالف شده، نيست اين مگر دروغ درآوردن.
(ما سَمِعْنا بِهذا فِى الْمِلَّةِ الاْخِرَةِ).
جواب:
اولاً، نشنيدن دليل بر نبودن نيست و ثانياً، تمام انبيا و اوصياى آنها و مومنين به آنها ولو در طرف اقليّت واقع شدند، اولين دعوت آنها توحيد بوده و ثالثاً، شما خود معترف هستيد به وجود الله و اُلوهيت او و اينكه خالق آسمان و زمين و ماه و خورشيد و خالق خود شماها اوست، پس اُلوهيت او را احدى جز طبيعى منكر نيست. شما بايد اُلوهيت اصنام خود را ثابت كنيد. چه نفعى از آنها به شما رسيده و چه ضررى را از شما دفع كردهاند؟
(إِنْ هذا إِلّاَ اخْتِلاقٌ) بايد بگوييد: إن هذا إلّا الحقُ المبين[3] ، به علاوه در امورِ ضرورىِ بديهى اگر تمام عالم منكر و مخالف شوند نبايد قبول كرد، مثلاً اگر در نصف النهار[4] تمام عالم بگويند شب است، نبايد باور كرد يا بگويند خورشيد سياه و ظلمانى است نبايد پذيرفت و مسئله توحيد از ضروريات و بديهيات اوليه است، حتى در حيوانات و نباتات و جمادات.
برگ درختان سبز در نظر هوشيار هر ورقش دفترى است معرفت كردگار
و في كُلِّ شَيءٍ لَهُ آيةٌ تَدُلُّ عَلى أنّهُ واحِدُ[5]
[1] . ر.ك: همين تفسير: ج16، ص142، ذيل تفسير آيه 47 سوره قصص.
[2] . ر.ك: همين تفسير: ج16، ص403، ذيل تفسير آيه 9 سوره روم.
[3] . نيست اين ادعا مگر حق و آشكار.
[4] . وسط روز.
[5] . در هر چيزى براى آن نشانهاى است كه دلالت مىكند بر اينكه خدا يكتاست. المجازاتالنبوية: ص221؛ دلائل الإمامة: ص8 و بحارالأنوار: ج81، ص184، ضمن ح17.
آیه 7 «ما سَمِعْنا بِهذا فِى الْمِلَّةِ ..»
- بازدید: 743