بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِى عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ
ترجمه :
2. بلكه، كسانى كه كافر شدند در سركشى و خلافورزى هستند.
تفسير :
(بَلِ) اضراب است كه ما قرآن را نازل كرديم براى تذكر و پندگيرى و بيدارى تو و قوم تو (الَّذِينَ كَفَرُوا) اعم از مشركين و يهود و نصارا و مجوس[1] و صابئين[2] ومنافقين و مبدِعين و منكرين ضرورى دين و جاحدين[3] و طبيعيّين[4] و ساير فرق كفار (فِى عِزَّةٍ). گفتيم عزيز به معنى غالب و قاهر و مقتدر و مسلط و امثال اينهاست. در اينجا به معنى سركشى و سرپيچى و زير بار نرفتن است كه تو را به پيغمبرى بپذيرند و از قرآن بهرهبردارى كنند و به خود بيايند و متذكر شوند به احوال گذشتگان كه در مخالفت انبيا به چه عقوبتها هلاك شدند و به ياد آورند عالم آخرت و عذابهاى آن را. كأنّه پنبه غفلت گوش آنها را پر كرده و هوا وهوس چشم بصيرت آنها را كور كرده، ظلمت جهل و عُجْب و كبر، قلب آنها را تاريك كرده، معاصى دل آنها را سياه كرده، خود را غالب و قاهر مىدانند و غافل از اينكه در جنب قدرت خدا همه ذليل و خوار هستند كه فرداى قيامت بفرمايد : (خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ * ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ * ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ)[5] .
(وَ شِقاقٍ) به زبان ما، كافرماجرايى، معجزات را سحر پندارند، قرآن مجيد را مفتريات شمارند، پيغمبر را مجنون و ساحر و كذاب بخوانند و در مقام لجاج و محاجّه و مخالفت برآيند، با اينكه حق از هر جهت براى آنها مثل آفتاب تابان روشن و واضح است، ولى عناد و هواى نفس و حب شهوات مانع است.
* * *
[1] . مختصرى از شرح حال مجوس در همين تفسير، ج16، ص403، ذيل تفسير آيه 9 سورهروم گذشت.
[2] . ر.ك: همين تفسير: ج13، ص488، پاورقى(1).
[3] . جاحدين : كسانى كه منكر ضروريات دين مىشوند، مثلاً مسئله امامت را منكر مىشوند.
[4] . طبيعيّين : كسانى كه به اصالت ماده و طبيعت اعتقاد دارند و وجود خدا را منكر هستند.
[5] . او را بگيريد و به ميان دوزخش بكشانيد . آنگاه از عذاب آب جوشان بر سرش فروريزيد . بچش كه تو همان ارجمند بزرگوارى. سوره دخان: آيات 47 ـ 49.
آیه 2 «بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِى عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ»
- بازدید: 960