مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولئِکَ هُوَ يَبُورُ
ترجمه :
10. كسى كه اراده دارد عزت پيدا كند، پس تمام عزت اختصاص به خداوند متعال دارد. به سوى او صعود مىكند كلم الطيّب پاك پاكيزه، و عمل صالح او را بالا مىبرد و كسانى كه مكر مىكنند معاصى و سيئات را براى آنها عذاب شديد است و مكر آنها از بين مىرود و هلاك مىشوند[1] .
تفسير :
]تمامى عزتها از آنِ خداست[
(مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً) بسيارى كه طالب عزت هستند تصور مىكنند به اينكه تحصيل عزت به ظلم وتعدى وتجاوز ومكر وحيله وتزوير مىشود واين خيال فاسدى است. تمام عزت به دست خداوند است، هر كه را اراده كند ذليل مىشود. در قرآن مىفرمايد: (وَللهِِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُوْمِنِينَ)[2] بايد خداوند، عزت عنايت فرمايد.
]معناى «الكلم الطيب»[
(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ) كلم جمع كلمه است وهر جمعى كه مفردش ها باشد، هاء منقوطه، هم ضمير مذكر به او برمىگردد مثل همين آيه يصعد وهم مونث. ومراد از كلم الطيب بعض مفسرين گفتند: مراد طاعات وعبادات است كه ملائكه بالا مىبرند[3] ، چنانچه مىفرمايد: (إِنَّ كِتابَ الاَْبْرارِ لَفِى عِلِّيِّينَ) الى قوله تعالى: (يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ)[4] بعضى گفتند: كلمه توحيد است[5] ، بعضى گفتند: اذكار شريفه است مثل تكبير وتسبيح وتحميد وتعظيم وتهليل[6] لكن اولاً، كلم طيب از مقوله كلام است نه از مقوله افعال واعمال. وثانياً جمع محلّا به الف ولام است، عموم دارد، خصوص اذكار مذكوره نيست، ولكن اخبار زيادى از ائمه اطهار داريم كه مستفاد از مجموع آنها اقرار به جميع عقايد حقه از توحيد ونبوت وامامت ائمه اثنى عشر وعدل ومعاد وجميع ما جاء به النبى 9[7] وآنچه ائمه اطهار فرمودهاند وجميع ضروريات دين ومذهب[8] .
لذا ما كتابى كه مشتمل بر جميع آن عقائد باشد از اين آيه اقتباس كرديم ونام نهاديم[9] . ومراد از صعود الى الله مورد قبول واقع مىشود؛ يعنى دين اسلام، چنانچه مىفرمايد: (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الاِْسْلامُ)[10] ومىفرمايد: (وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِْسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ)[11] .
]رابطه بين الكلم الطيب با عمل صالح[
(وَالْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ) بعضى گفتند: جمله مستقله است يعنى عمل صالح را خداوند بالا مىبرد. ]عمل[ غير صالح، مردود است[12] . بعضى گفتند :
ضمير فاعل در يرفعه كلم الطيب است كه او اعمال صالحه را بالا مىبرد ومورد قبول مىشوند[13] ، چنانچه شرط كليه عبادات ايمان است. بعضى گفتند: عكس است، يعنى عمل صالح، كلم الطيب را بالا مىبرد[14] .
و ما مىگوييم ايمان كه كلم الطيب باشد، موجب صحت وقبولى اعمال مىشود واعمال صالحه هم موجب حفظ ايمان وقوّت ايمان مىشود ونيز ما كتابى كه راجع به اعمال صالحه وتقواى باطن وظاهر از قسمت اخلاق واعمال بود، به نام عمل صالح نام نهاديم. اميد است مورد قبول الهى باشد. ]اين كتاب [در آخر كلم الطيب طبع شده.
(وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ) مشركين ومنافقين كه مكرها وحيلهها داشتند با پيغمبر اكرم وضالّين از بنى اُميه وبنى العباس وخلفاى سهگانه با ائمه اطهار وكسانى كه با مسلمين ومومنين وعلماى دين مكرها دارند.
]معناى مكر واقسام آن[
(لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ) مكر به معنى خدعه وحيله وپلتيك وتقلب وتزوير ونفاق وغش وامثال اينهاست؛ يعنى كارى كند كه به صورت ظاهر خوشنما باشد ودر باطن ضرر وخسارت است وامروز اسم خوبى روى آن گذاردهاند به نام سياست واين مكر با اهل حق از انبيا وائمّه ومومنين داراى بسيارى از معاصى بزرگ است: ظلم، اذيت، اضرار، نفاق وغير اينها ودر قرآن بسيارى از مواضع آن بيان فرموده، ولى با كفار ومعاندين ممدوح است، مثل مكر الهى كه به آنها مال ومنال وعزت ورياست وسلطنت مىدهد. آنها بسيار خشنود وخُرسند مىشوند، ولى همينها باعث شدت عذاب آنها مىشود، چنانچه مىفرمايد: (وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لاَِنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِى لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ)[15] ومىفرمايد: (وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ)[16] ومىفرمايد: (وَمَكَرُوا مَكْراً وَمَكَرْنا مَكْراً وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ)[17] .
(وَمَكْرُ أُولئِکَ هُوَ يَبُورُ) مكر اينها به خود آنها بر مىگردد واز بين مىرود وبه عكس نتيجه مىدهد وبى نتيجه مىماند.
[1] . ترجمه ديگر: هر كس سربلندى مىخواهد سربلندى يكسره از آنِ خداست. سخنانپاكيزه به سوى او بالا مىرود وكار شايسته به آن رفعت مىبخشد وكسانى كه با حيله ومكركارهاى بد مىكنند، عذابى سخت خواهند داشت ونيرنگشان خود تباه مىگردد.
[2] . ولى عزت از آنِ خدا واز آنِ پيامبر او واز آنِ مؤمنان است. سوره منافقون: آيه 8.
[3] . ر. ك: تفسير جوامع الجامع: ج3، ص116 ومجمع البيان: ج8، ص628.
[4] . در حقيقت، كتاب نيكان در علّيّون است... مقربان آن را مشاهده خواهند كرد. سورهمطففين: آيات 18 ـ 21.
[5] . تفسير السمرقندى: ج3، ص95؛ الكشاف زمخشرى: ج3، ص302؛ الأمثال فى القرآن :ص36؛ تفسير غريب القرآن: ص521 وبحارالأنوار: ج66، ص19.
[6] . ر. ك: تفسير مقاتل بن سليمان: ج3، ص470؛ تفسير الثعلبى: ج8، ص101 والكشافزمخشرى: ج3، ص302.
[7] . تمام آنچه كه پيامبر 9 آن را آورده است.
[8] . ر. ك: تفسير امام حسن عسكرى 7: ص328؛ تفسير قمى: ج2، ص183؛ كافى: ج1،ص430، ح85 وبحارالأنوار: ج24، ص357، ضمن ح75.
[9] . مراد مؤلف 1 كتاب الكلم الطيب است كه در جاى جاى اين تفسير به آن اشاره كردهاست.
[10] . در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است. سوره آل عمران: آيه 19.
[11] . وهر كه جز اسلام، دينى ديگر جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود. همان: آيه 85.
[12] . ر. ك: تفسير النسفى: ج3، ص337؛ مجمع البيان: ج8، ص629؛ تفسير رازى: ج25، ص 34وعمدة القارى: ج25، ص118.
[13] . تفسير البغوى: ج3، ص567؛ مجمع البيان: ج8، ص629 وتفسير رازى: ج25، ص34.
[14] . تفسير مجاهد: ج2، ص531؛ تفسير ابن ابى حاتم: ج10، ص3174؛ مجمع البيان: ج8،ص629 وتفسير القرطبى: ج14، ص331.
[15] . والبتّه نبايد كسانى كه كافر شدهاند تصوّر كنند اينكه به ايشان مهلت مىدهيم براى آناننيكوست؛ ما فقط به ايشان مهلت مىدهيم تا بر گناه خود بيفزايند، وآنگاه عذابى خفّتآورخواهند داشت. سوره آل عمران: آيه 178.
[16] . ودشمنان مكر ورزيدند، وخدا در پاسخشان مكر در ميان آورد، وخداوند بهترينمكرانگيزان است. همان: آيه 54.
[17] . ودست به نيرنگ زدند وما نيز دست به نيرنگ زديم وخبر نداشتند. سوره نمل: آيه 50.
آيه 10 «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ...»
- بازدید: 1035