آيه 50 «يا أَيُّهَا النَّبِىُّ إِنّا أَحْلَلْنا...»

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

 يا أَيُّهَا النَّبِىُّ إِنّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللّاتِى آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَما مَلَكَتْ يَمِينُکَ مِمّا أَفاءَ اللهُ عَلَيْکَ وَبَناتِ عَمِّکَ وَبَناتِ عَمّاتِکَ وَبَناتِ خالِکَ وَبَناتِ خالاتِکَ اللّاتِى هاجَرْنَ مَعَکَ وَامْرَأَةً مُوْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِىِّ إِنْ أَرادَ النَّبِىُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُوْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِى أَزْواجِهِمْ وَما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْکَ حَرَجٌ وَكانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً)
 
ترجمه :
50. اى نبى محترم، محققاً ما حلال كرديم براى تو زوجات تو را، آن‌هايى كه مهر آن‌ها را به آن‌ها عطا فرموده‌اى و آن زن‌هايى كه به ملك يمين مالك شده‌اى از آن زن‌هايى كه خداوند در جهاد فىء تو قرار داده و دختر عموهاى تو و دختر عمه‌هاى تو و دختر دايى‌هاى تو و دختر خاله‌هاى تو، آن زن‌هايى كه با تو هجرت كرده‌اند و زن مومنه كه نفس خود را به شما هبه كرده بدون مهر اگر نبى هم اراده نمود اينكه آن را به زوجيت خود در آورد و اين حكم مختص به توست غير از مومنين كه به هبه نمى‌توانند ازدواج كنند[1] .
       
تفسير :
]جايز بودن ازدواج‌هاى متعدد بر پيامبر[
كلمات مفسرين واخبار بسيارى در باب ازدواج نبى داريم، لكن اولاً، مهم نيست بر ما كه تكليف پيغمبر را معيّن كنيم كه چه زنى را مى‌تواند ازدواج كند وچه زنى را كه حرام است بر او ونمى‌تواند، زيرا خود تكليف خود را مى‌داند وعمل مى‌كند وثانياً، آنچه از مجموع اخبار استفاده مى‌شود اينكه بر حضرت او جايز بود هر مقدار از زن‌ها كه بخواهد ازدواج كند غير از زن‌هايى كه در سوره نساء حرام فرموده ودر چند آيه بعد هم اشاره دارد.
 
]نام ومشخصات همسران محترم پيامبر  9[[2]
     و طريق ازدواج آن‌ها هم سه نحو بوده: يكى نكاح با مهر، يكى به ملك يمين، يكى به هبه كه مختص به اوست[3] .
وابسط[4]  اخبار در اين باب خبرى است كه ابن بابويه مسنداً از حضرت صادق 7 روايت كرده كه حضرت پانزده زن اختيار كرد ودو از آن‌ها را تصرف نفرمود: عمرة وشنبأ بودند وسيزده نفر آن‌ها را نزديكى فرمود: خديجه كه مادامى كه ]رسول الله [زنده بود زن ديگرى اختيار نكرد، سوده، ام السلمه، عايشه، حفصه، زينب بنت خُزَيمه، اُمّ حبيبه بنت ابى سفيان، زينب بنت جحش، ميمونه بنت الحارث، زينب بنت عميس، صفيه بنت حى بن اخطب كه هبه كرد نفس خود را به حضرت، ماريه قبطيه وريحانه كه اين دو اخيره سَريّه[5]  بودند  وموقعى كه حضرت رحلت فرمود نه زن داشت: عايشه، حفصه، ام السلمه، زينب بنت عميس، ميمونه، اُمّ حبيبه، صفيه، جويريه، سوده[6] .
 (يا أَيُّهَا النَّبِىُّ إِنّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللّاتِى آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ) كه به عقد نكاح در آورده‌اى (وَما مَلَكَتْ يَمِينُکَ مِمّا أَفاءَ اللهُ عَلَيْکَ) كه ماريه وريحانه باشند (وَبَناتِ عَمِّکَ وَبَناتِ عَمّاتِکَ) از قريش (وَبَناتِ خالِکَ وَبَناتِ خالاتِکَ) از بنى زهره.
(اللّاتِى هاجَرْنَ مَعَکَ) اين حكم بعد الهجرة بوده به قرينه «معک» واما خديجه قبل الهجرة بوده (وَامْرَأَةً مُوْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِىِّ إِنْ أَرادَ النَّبِىُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها) كه صفيه بوده.
(خالِصَةً لَکَ) اين از احكام مختصه به آن حضرت است (مِنْ دُونِ الْمُوْمِنِينَ) كه بايد با مهر باشد، چه عقد دايمى وچه انقطاعى، چه مهر المسمى وچه مهر المثل يا به ملك يمين به يكى از اسباب مُمَلِّكه: بيع صلح، ارث، غنايم دار الحرب، تحليل مالک، وامثال اين‌ها.
(قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِى أَزْواجِهِمْ) كه زايد بر چهار زن دايمى نمى‌توانند بگيرند وآن هم بدون مهر نمى‌توانند اختيار كنند. آن هم مشروط بر اينكه بتوانند به عدالت با آن‌ها رفتار كنند والّا يك زن بيشتر نمى‌توانند بگيرند، چنانچه مى‌فرمايد: (فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَثُلاثَ وَرُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً)[7] .
 (وَما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْکَ حَرَجٌ وَكانَ اللهُ غَفُوراً) به تحقيق ما مى‌دانيم آنچه واجب كرديم بر مومنين در زوجات آن‌ها وآنچه به ملك يمين مالك شدند براى اينكه نبوده باشد براى شما حرجى وهست خداوند، آمرزنده مهربان.
(وَما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ) از اماء[8]  كه از كفار جزء غنايم به دست مى‌آورند يا به بيع وصلح وارث وساير اسباب مُمَلِّكه مالك مى‌شوند.
 
]تفاوت احكام ازدواج پيامبران با ساير مردم[
(لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْکَ حَرَجٌ) كه شخص پيغمبر مى‌تواند هر مقدار ]زن[ اختيار كند واين از مختصات انبياست، چنانچه حضرت سليمان سيصد زن اختيار كرد وحضرت داوود قريب هفتاد زن[9]  وهمچنين بدون مهر كه شرحش بيان شد[10]  ودر صفاياى ملوك[11]  كه اختصاص به نبى دارد ومصداق (وَما مَلَكَتْ يَمِينُکَ مِمّا أَفاءَ اللهُ عَلَيْکَ) كه در آيه قبل بيان شد وجزء فَىْ است.
(وَكانَ اللهُ غَفُوراً) گناهان مومنين را گذشت مى‌كند. (رَحِيماً) آن‌ها را مشمول رحمت‌هاى خود مى‌فرمايد.
 
سوال:
در اين آيات ذكرى از عقد انقطاع نشده.
 
جواب:
عقد انقطاع هم نكاح است وهم مهر لازم دارد واز ضروريات مذهب شيعه است واخبار متواتره بر طبق آن داريم وآنكه حرام كرد خود تصريح كرد كه :
«مُتْعَتانِ كانَتَا في عَهْدِ رَسُولِ اللهِ مُحَلَّلَتانِ، وأنا اُحَرِّمُهُما واُعاقِبُ عَلَيْهِما: مُتْعَةُ النِساءِ ومُتْعَةُ الحَجِّ»[12] .

[1] .  ترجمه ديگر: اى پيامبر، ما براى تو آن همسرانى را كه مَهرشان را داده‌اى حلال كرديم،وكنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده، ودختران عمويت ودخترانعمّه‌هايت ودختران دايى تو ودختران خاله‌هايت كه با تو مهاجرت كرده‌اند، وزن مؤمنىكه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد. اينازدواج از روى بخشش، ويژه توست نه ديگر مؤمنان. ما نيك مى‌دانيم كه در مورد زنانوكنيزانشان چه بر آنان مقرّر كرديم، تا براى تو مشكلى پيش نيايد، وخدا همواره آمرزندهمهربان است.
[2] .  اول: مخدره مكرّمه جناب «خديجه كبرى » بنت خويلد بن اسد بن عبدالعزّى بن قصىبود كه نسبش با پيغمبر  9، در قصى متحد مى‌شود. اولين همسر پيامبر  9 آن محترمهبود وتا آن مخدره در دنيا بود، آن حضرت زوجه ديگرى اختيار نفرمود، چنانكه تا صديقهكبرى  3 در دنيا بود، حضرت اميرالمؤمنين 7 زوجه ديگرى اختيار نفرمود. وجنابخديجه ، افضل زوجات آن حضرت بود وتمام اولاد حضرت رسول  9 از آن مخدرهبود، غير جناب ابراهيم كه از كنيزى بود مسما به ماريه قبطيه .ازدواج پيامبر  9 با آن مخدره در دهم ربيع الاول بود ودر آن حال از سن شريفحضرت پيغمبر 9، بيست وپنج سال گذشته بود واز سن شريف جناب خديجه بيستوهشت سال گذشته بود. ودر اخبار اهل سنت است كه خديجه كبرى ، در شصت وپنج سالگى رحلت فرمود،لكن در منابع شيعى وبعضى منابع اهل سنت سن وى را كمتر ذكر نموده‌اند. واز زوجاتحضرت پيغمبر 9، همين مكرّمه در مكه معظمه رحلت فرمودند ودر قبرستان معلّى دفنشدند.دوم  : «سوده » دختر زمعه بود واين مخدره را، حضرت رسول  9 يك سالبعد از رحلت خديجه كبرى وقبل از هجرت تزويج فرمود؛ نسب جناب سودهمنتهى مى‌شود به جناب لُؤى بن غالب ، جد هشتم حضرت خاتم انبيا. اين مخدرهدر مدينه طيبه ، در اواخر حكومت وخلافت عمر بن خطاب از دنيا رحلت فرمود؛وقبل از حضرت رسول ، اين مخدره ، زوجه سكران بن عمرو بود وسكران در حبشه ازدنيا رفت .سوم  : «عايشه » دختر ابابكر بود؛ ومادر عايشه وعبدالرحمان بن ابى بكر،«اُمّ رومان » بنت عامر بن عمير بود وپيغمبر 9 در مكه معظمه بعد ازرحلت خديجه كبرى وقبل از تزويج سوده ، در ماه شوال او را تزويج فرمودوزفافش بعد از تزويج سوده ، در ماه شوال سال اول هجرت در مدينه طيبهواقع شد، در حالتى كه عايشه ده ساله بود، پيغمبر9 پنجاه وسه ساله بودندودر ميان زوجات آن بزرگوار، همين يك زن باكره بود؛ باقى بيوه بودند كه زوجهآن حضرت شدند وعايشه در سنه پنجاه وهفت هجرى در مدينه از دنيا رفت ودر بقيعدفن شد.چهارم  : «حفصه » دختر عمر بن خطاب بود. مادر حفصه وعبدالله بن عمروعبدالرحمان بن عمر، «زينب » بنت مظعون ، خواهر جناب عثمان بن مظعون بود.پيغمبر 9 او را در سال سوم پس از هجرت ، در مدينه تزويج فرمود وقبل از حضرترسول  9، حفصه زوجه خنيس بن عبدالله بن سهمى بود وحفصه در سنه چهل وپنجهجرى ، در مدينه طيبه از دنيا رفت .پنجم  : مخدره محترمه «ام سلمة » دختر ابى اُمية حذيفة بن مغيرة بن عبدالله بن عمروبن مخزوم بن يقظة بن مرة ، جد ششم حضرت رسول  9 بود. والده ماجده آن محترمه«عاتكه بنت عبدالمطلب » است وبعضى گفتند بنت عامر بن ربيعة بن مالك بوده واينمخدره ، بعد از خديجه كبرى ، افضل زوجات آن بزرگوار بود.آن مخدره ، ابتدا زوجه پسر عمش ابو سلمة بن عبدالاسد بن مغيرة بن عبدالله بود؛ پسجناب ابوسلمه وام سلمه پسر عمو ودختر عموى يكديگر بودند.وحضرت پيامبر  9، او را به سال چهارم از هجرت در مدينه طيبه تزويج فرمود ودرسنه شصت ويك هجرى ، در مدينه طيبه از دنيا رفته ودر بقيع دفن شد وگفته شد كه اينمخدره ، آخرين زوجات آن حضرت بود كه از دنيا رحلت فرمود».ششم  : «زينب » بنت خُزيمة المكنّاة به اُم المساكين بود كه حضرت پيغمبر 9 او را درسال سوم از هجرت ، در مدينه طيبه تزويج فرمود واول ، زوجه عبدالله بن جحش بود. بعدكه عبدالله در غزوه اُحد شهيد شد، حضرت پيغمبر او را تزويج فرمود. آن مخدره بعد ازچند ماه ، از دنيا رحلت كرد ودر بقيع دفن شد.هفتم  : «رملة » المكنّاةُ به اُم حبيبه بنت ابى‌سفيان وخواهر معاويه است ؛ وبعضى اسماو را هند گفته‌اند. او اول ، زوجه عبدالله بن جحش بن رباب بود ودر سال هفتم از هجرت ،آن جناب او را تزويج فرمود ودر سال چهل وچهارم هجرى ، در مدينه از دنيا رحلتفرمود.هشتم  : «زينب » دختر جحش بن رباب ، المكنّاة به اُمّ الحكم بود ووالده ماجده آنمخدره ، «اُميمه » بنت جناب عبدالمطلب است واين مكرّمه خواهر ابوينى عبدالله بنجحش است . پيغمبر 9 آن محترمه را در سال پنجم از هجرت تزويج فرمود وقبل ازحضرت پيغمبر 9، جناب زينب زوجه زيد بن حارثه بود. پيغمبر 9 او را براىغلامش زيد بن حارثه ، خواستگارى نمود، آن مخدره حاضر نشد وگفت : من دختر عمهتو باشم وزوجه غلام شما بشوم ؟ برادرش جناب عبدالله هم راضى نشد، آيه شريفه نازلشد: (وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى آللهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ آلْخِيَرَةُمِنْ أَمْرِهِمْ...) الى ان قال تعالى : (فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَراً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَىْ لاَ يَكُونَعَلَى آلْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِى أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ)، چون زيد را مردم ، پسر پيغمبرمى‌خواندند. وجناب زينب بنت جحش ، در سال بيستم هجرت از دنيا رحلت فرمود ودربقيع دفن شد.نهم  : مكرّمه «ميمونه » بنت حارث بن جون بود وقبل از حضرت رسول ، زوجه عميربن عمرو ثقفى بود، بعد زوجه ابى‌زيد بن عبدالعامرى شد وبعد زوجه حضرترسول  9. اين مخدره دو خواهر ابوينى داشت : يكى ، لبابة الكبرى ، زوجه عباس بنعبدالمطلب وديگر لبابة الصغرى است كه زوجه وليد به مغيرة بن عبدالله بن مخزوم ووالدهخالد بن وليد است . وايضاً اين مكرّمه سه خواهر اُمّى داشتند: يكى ، جناب اسماء وجنابسلمى وجناب سلامه كه بنات عميس بودند.واسماء، اول زوجه جناب جعفر بن ابى طالب  7 ]بود[ وعبدالله بن جعفر از او متولدشد، بعد زوجه ابابكر ]شد[ ومحمد بن ابابكر از او متولد شد وبعد زوجه حضرتاميرالمؤمنين 7 شد ويحيى بن على از او متولد شد.وسلمى بنت عميس زوجه جناب حمزة بن عبدالمطلب است .وسلامه زوجه جناب عبدالله بن كعب است ووالده اين شش مخدره ، «هند» بنت عوفبن زهر بن حرب بود كه پيغمبر 9 درباره او فرمود: «إنها أكرم الناس أصهاراً؛ دامادهاىاو(هند) جوان مردترين دامادها هستند».جناب ميمونه بعد از خديجه كبرى وجناب ام سلمه ، افضل زوجات پيغمبر 9 بودودر سنه هفتم هجرى به پيغمبر 9 تزويج شد ودر سنه پنجاه ويك هجرى از دنيا رحلتفرمود وقبر شريفش در ارض سرف است كه از نواحى مكه است .وزوجات ديگر هم از براى حضرت پيغمبر گفته‌اند.دهم  : «صفيه » دختر حُيىّ بن اخطب كه از سباياى خيبر واز اسباط لاوى بن يعقوبواز ذرارى جناب هارون برادر حضرت موسى است ودر سال هفتم هجرى نيز حضرترسول  9 او را تزويج فرمود وقبل از آن حضرت ، زوجه سلام بن مسلم بود وبعد زوجهكنانة بن ربيع شد وبعد زوجه حضرت پيغمبر 9. ايشان در سال پنجاهم هجرى از دنيارحلت فرمود ودر بقيع دفن شد.يازدهم  : «جويريه » دختر حارث بن ابى ضرار است كه در سنه پنجم از هجرت نيز اورا تزويج فرمود ودر سنه پنجاه وشش هجرى ، در مدينه از دنيا رحلت فرمود وقبل از آنحضرت ، زوجه مالك بن صفوان بود.و از حضرت صادق  7 روايت است كه صداق همسران پيامبر  9 دوازده اوقيه ونيمبوده واوقيه چهل درهم است كه مجموع ]آن  [پانصد درهم مى‌شود.واما ماريه قبطيه بنت شمعون ، كنيز آن حضرت بود كه فرمانرواى اسكندريه، مقوقس ،آن مخدره را با بغله شهبا واشياى ديگر، به رسم هديه خدمت آن بزرگوار فرستاد وجنابابراهيم از آن مكرّمه متولد شد؛ وآن محترمه در سال هجدهم هجرى از دنيا رحلت فرمودوقبرش در بقيع است . براى آگاهى بيشتر درباره تاريخ همسران پيامبر  9 وتاريخ آنحضرت وساير معصومين : به كتاب منتخب التواريخ (در دست پژوهش اين مؤسسه)مراجعه فرماييد.
[3] .  به تعبير ديگر: زنان پيامبر سه دسته بودند: گروه اول كه مهر داشتند وگروه دوم كنيزان آنحضرت وگروه سوم كسانى كه خود را به آن حضرت هبه مى‌كردند ومى‌بخشيدند كه ايننوع ازدواج، مخصوص به آن حضرت بود.
[4] .  در اينجا به معنى بيشترين است.
[5] .  سَريّه : كنيز. البته سَريّه به معنى كنيز سوگلى است كه پيامبر چنين كنيزى نداشتند وبا همهبه عدالت رفتار مى‌كردند.
[6] .  الخصال: باب نهم، ص457، ح13؛ وسائل الشيعة: ج20، ص244، ح11 وبحارالأنوار :ج22، ص191، ح5.
[7] .   هر چه از زنان ديگر كه شما را پسند افتاد، دودو، سه سه، چهار چهار، به زنى گيريد. پساگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، به يك زنِ آزاد اكتفا كنيد. سوره نساء: آيه 3.
[8] .  اِماء (جمع اَمة): كنيزان.
[9] .  ذكر اين نكته در اينجا ضرورى است كه پيامبران همانند پادشاهان حرم‌سرا نداشته‌اندواين تعداد زن را كه براى اين دو پيامبر در اينجا ذكر شده است، بايد با توجه به شرايطزمان ومكان لحاظ كرد. ضمناً شايد اين دو پيامبر در تمام مدت عمر خود اين تعداد همسررا داشته‌اند نه هم زمان همه را با هم.
[10] .  ر. ك: صفحه قبل.
[11] .  هداياى پادشاهان.
[12] .  دو متعه در عهد پيامبر خدا  9 حلال بودند، لكن من آن‌ها را حرام نمودم وكسى را كهآن‌ها را انجام دهد، تنبيه مى‌كنم: متعه زنان ومتعه حج. مسند احمد بن حنبل: ج1، ص52؛علل الدارقطنى: ج2، ص156 وتذكرة الحفاظ: ج1، ص396.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page