يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نَكَحْتُمُ الْمُوْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَما لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَها فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَراحاً جَمِيلاً
ترجمه :
49. اى كسانى كه ايمان آوردهايد، زمانى كه نكاح كرديد زنهاى مومنه را پس از آن طلاق داديد، آنها را پيش از آنكه نزد آنها رفته باشيد و با آنها جماع كرده باشيد، پس نيست براى شما بر آنها عدّهاى كه عدّه نگاه دارند، پس آنها را به يك مقدار مال متمتّع كنيد و به آنها دهيد و آنها را رها كنيد به رهايىِ خوبى و با زبان خوش و دوستى[1] .
تفسير :
]مسئله طلاق واقسام عِدّه[
در باب عدّه[2] چند طايفه هستند كه عدّه ندارند، از آن جمله غير مدخوله كه در اين آيه بيان مىفرمايد. واز آن جمله يائسه كه سنش به حد يأس رسيده باشد. در هاشميات شصت سال «ستين سنة» ودر غير هاشميات پنجاه سال «خمسين سنة» واين در عدّه طلاق است وآنهايى كه بايد عدّه نگه دارند در حُرّة[3] سه مرتبه حيض شود وپاك شود ودر كنيز دو مرتبه، اما در عدّه وفات،
تمام ]زنها [براى احترام زوج بايد چهار ماه وده روز عدّه نگه دارند، چنانچه مىفرمايد : (وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً)[4] ويكى از احكام غير مدخوله كه طلاق داده شده اينكه مهرى كه براى او قرار داده شده نصف مىشود، چنانچه مىفرمايد: (وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ...)[5] الآية.
]مسئله مهريه قبل از بهرهمند شدن مرد از زن[
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) خطاب به مومنين است. كفار احكام نكاح وطلاق آنها مختلف است. (إِذا نَكَحْتُمُ الْمُوْمِناتِ) چون نكاح كافره جايز نيست.
(ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ) «مس» كنايه از دخول است، چون نطفه ريخته نشده ورحم پاك است (فَما لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَها) همان روزِ طلاق مىتوانند تزويج غير شوند وزوج هم حق رجوع ندارد.
(فَمَتِّعُوهُنَّ) در اخبار دارد كه اين تمتع واجب است در صورتى كه مهر براى آنها معيّن نشده باشد والّا همان نصف مهر را محقه هستند[6] ، لكن در فقه متعرض هستند كه زن بدون مهر نمىشود، اگر مهرى بر او معيّن نشده مهر المثل بايد داد، بنابراين تمتع يك احسانى است كه تا دلنگران نباشد.
(وَسَرِّحُوهُنَّ سَراحاً جَمِيلاً) كه لازم نيست در خانه زوج بماند، ولى بايد با كمال رأفت ومهربانى از خانه زوج بيرون رود.
[1] . ترجمه ديگر: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر زنان مؤمن را به نكاح خود در آورديد،آنگاه پيش از آنكه با آنان همخوابگى كنيد، طلاقشان داديد، ديگر بر عهده آنها عدهاى كهآن را بشماريد، نيست. پس مَهرشان را بدهيد وخوش وخرم آنها را رها كنيد.
[2] . عدّه : در لغت به معنى شمردن ودر قرآن وفقه به معنى انتظار ودرنگ كردنى است كه زنبايد با از بين رفتن نكاح ]وفات همسر يا طلاق[ نگه دارد.
[3] . حُرّه : زن آزاد، يعنى زنى كه كنيز نيست.
[4] . وكسانى كه از شما مىميرند وهمسرانى بر جاى مىگذارند، همسران چهار ماه وده روزدر انتظار مىبرند. سوره بقره: آيه 234.
[5] . واگر پيش از آنكه با آنان نزديكى كنيد، طلاقشان گفتيد، در حالى كه براى آنان مَهرىمعيّن كردهايد، پس نصف آنچه را تعيين نمودهايد به آنان بدهيد. همان: آيه 237.
[6] . كافى: ج6، ص106، ح2؛ من لا يحضره الفقيه: ج3، ص506، ح4778؛ تهذيب الاحكام :ج8، ص145، ح100 ووسائل الشيعة: ج21، ص315، ح1.
آيه 49 «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نَكَحْتُمُ ...»
- بازدید: 837