وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً
ترجمه :
42. تسبيح پروردگار كنيد در صبح و شام[1] .
تفسير :
]معناى تسبيح[[2]
تسبيح تنزيه حق است از آنچه لا يليق به[3] ، كه تعبير به صفات سلبيه مىكنيم وصفات جلال كه اجلّ از اين است كه متصف به اين صفات نقص وعيب باشد، زيرا موجب احتياج مىشود چه در ذات وچه در صفات وچه در افعال. (نه مركّب بود وجسم نه مرئى، نه محل بىشريك است ومعانى تو غنى دان خالق) افعالش تمام حسن مطابق با حِكَم ومصالح.
(وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً) بعضى تفسير كردند به صلات صبح وعصر[4] ، بعضى به صلات صبح وعشا[5] ، بعضى به صلات خَمْس[6] . [7] وممكن است بگوييم كلمه (بُكْرَةً وَأَصِيلاً) نه مراد خصوص صبح وشام باشد، بلكه دلالت بر دوام كند كأنّه مىفرمايد شب وروز، چنانچه تسبيح از اقسام ذكر است ودر خبر دارد :
«ذِكرُ اللهِ حَسَنٌ عَلى كُلِّ حَالٍ»[8] .
[1] . ترجمه ديگر: وصبح وشام او را به پاكى بستاييد.
[2] . تسبيح: تسبيح در لغت به معنى منزه وپاك دانستن خدا از نقايص امكان ونشانههاىحدوث واز عيبهاى ذات وصفات است. تسبيح به معنى گفتن «سبحان الله» نيز مىباشد.مشتقّات واژه قرآنى تسبيح در قرآن 92 بار تكرار شده است. اين موارد در 88 آيه از 49سوره قرآن به اشكال مختلف در جملههاى آيات آمده است. در برخى موارد به معنى كلّىعبادت به كار رفته است. علامه طباطبايى در تبيين مفهوم تسبيح مىگويد: حقيقت كلام،كشف ما فى الضمير به نوعى اشاره به جانب آن چيز است، زيرا انسان براى بيان مقصودخويش جز از راه زبان، راه تكوينى ديگرى ندارد وناچار است كه در اين راه، از الفاظكمك بگيرد كه همان صداهاى وضع شده براى رساندن مفاهيم ومعانى است. كاربردكلماتى چون: قول، امر، ووحى در مورد پروردگار عالم اين مطلب را تأييد مىكند كه همهاين كلمات كاشف از مقاصد درونى است، گرچه از نوع قول وكلام معهود در نزد ما باشد. باتوجه به اين حقايق، همه موجودات با تسبيح حضرت حق از مقاصد خويش سخنمىگويند كه در اصل همان اقرار به وحدانيت پروردگار وتنزيه ذات اقدس الهى است. درقرآن آيات زيادى وجود دارد كه به تسبيح همه موجودات اشاره دارد، به عنوان نمونه درآيه 44 سوره اسراء آمده است: «تسبِّحُ له السموات السبع والارض ومن فيهنّ، وان من شىءٍإلّا يُسبِّحُ بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحَهُم، إنّه كان حليماً غفورا». (آسمانهاى هفتگانهوزمين وهر كه در آنهاست براى او تسبيح مىگويد، ولى شما تسبيح آنان را در نمىيابيد؛او بردبار آمرزگار است). در تفسير آيه مذكور امام باقر 7 فرمودهاند: حركت هر چيزتسبيح خداى عزوجل است. يكى از معانى واژه تسبيح، گفتن سبحان الله است ومصدر جعلى آن «سبحله» استمثل بسمله، حمدله وحوقله و... آنگاه كه از حضرت على 7 از تفسير «سبحان الله» سؤالشد، حضرت فرمودند: «هو تعظيم جلال الله عزوجل وتنزيهه عمّا قال فيه كلّ مشرك، فاذاقال العبد صلى عليه كل ملك؛ سبحان الله بزرگداشت وتعظيم خداى عزوجل وپاكدانستن او از آنچه هر مشرك مىگويد است وهر گاه كه بنده «سبحان الله» بگويد، هرفرشتهاى بر او درود مىفرستد». ر. ك: دانشنامه قرآن: ج1، ص615، مدخل «تسبيح».
[3] . لايق وسزاوار آن نيست.
[4] . ر. ك: تفسير القرآن «صنعانى»: ج3، ص119؛ مجمع البيان: ج8، ص568 وتفسير غريبالقرآن: ص229.
[5] . ر. ك: تفسير مقاتل بن سليمان: ج3، ص49؛ مجمع البيان: ج8، ص568 والكشاف«زمخشرى»: ج3، ص265.
[6] . نمازهاى پنج گانه.
[7] . ر. ك: تفسير سمرقندى: ج3، ص61؛ تفسير سمعانى: ج4، ص292 والكشاف «زمخشرى» :ج3، ص365.
[8] . ياد خدا در هر حالتى پسنديده است. علل الشرائع: ج1، ص33، ضمن ح1؛ عدة الداعى :ص254؛ وسائل الشيعة: ج1، ص311، ح2 وبحارالأنوار: ج77، ص175، ح21.
آيه 42 «وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً»
- بازدید: 940