لِيَسْئَلَ الصّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً أَلِيماً
ترجمه :
8. هرآينه براى اين است كه سوال مىفرمايد راستگويان را از راستى آنها و مهيا فرموده از براى كافرين عذاب دردناك را[1] .
تفسير :
]اقسام صدق[
(لِيَسْئَلَ الصّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ) از براى صدق اقسامى است: صدق در كلام ]يعنى[ آنچه مىگويد مطابق با واقع باشد، مقابل كذب كه بر خلاف واقع است ومعصيت بسيار بزرگى است كه گفتند از معاصى كبيره است ودر خبر است :
«لاَ يَجِدُ المُومِنُ طَعْمَ الاِْيمانِ حَتَّى يَتْرُکَ الكَذِبَ جِدَّهُ وهَزْلَه»[2] .
و نيز دارد :
«الكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَرَابِ»[3] .
صدق در اخلاق، ]يعنى[ صفاتى كه اظهار مىكند واقعاً دارا باشد. ]در[ ظاهر سخّى ]و در[ باطن بخيل]يا در [ظاهر دوست]و در [باطن دشمن نباشد وهكذا صدق در ايمان]كه بايد [منافق نباشد، ]در[ ظاهر مسلمان مومن، ]اما در [باطن، كافر مشرك معاند.
صدق در افعال، افعالش مطابق دستورات دين باشد] و[ بر خلاف شرع قدم بر ندارد.
صدق در صفات، جاهل عالمنما نباشد، فاسق عادلنما نباشد، ضالّ هادىنما نباشد وغير اينها. از تمام اينها سوال مىشود. در خبر از حضرت صادق است :
«إذَا سُئِلَ عَنْ صِدْقِهِ عَلَى أيِّ وَجْهٍ؟ قال: فَيُجَازَى بِحَسْبِهِ، فَكَيفَ يَكُونُ حالُ الكَاذِبِ؟»[4]
لامِ (ليَسْئَلَ) بيان وعلت اين است. ظاهراً كه عهد وميثاق انبيا براى اين است كه مومنين به آنها وكافرين به آنها ]اعم[ مطيعين، عاصين، مصدقين، مكذبين فرداى قيامت مسئول هستند. محكمه حساب، نامه عمل، بايد تمام آنچه خوب وبد از او صادر شده مورد سوال شود: (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ)[5] .
]مخلوق بودن بهشت وجهنم[
(وَأَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً أَلِيماً) يكى از ضروريات دين اين است كه بهشت وجهنم فعلاً مخلوق هستند، بلكه قبل از خلقت آدم مخلوق بودند. ومىفرمايد: (وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ * وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ)[6] ، (وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى)[7] .
[1] . ترجمه ديگر: تا راستان را از صدقشان باز پرسد، وبراى كافران عذابى دردناك آماده كردهاست.
[2] . مؤمن مزه ايمان را درك نمىكند(نمىچشد) مگر دروغ را، چه جدى وچه شوخى، ترككند. كافى: ج2، ص340، ح11؛ وسائل الشيعة: ج12، ص250، ح2 وبحارالأنوار: ج69،ص249، ح14 در اين منابع به جاى«المؤمن»، «عبد» آمده است.
[3] . دروغ از شراب بدتر است. كافى: ج2، ص339، ح3؛ وسائل الشيعة: ج12، ص244، ح 3وبحارالأنوار: ج69، ص237، ح3.
[4] . اگر از راستگويى كلامش سؤال شود كه به چه وجهى بوده است، پس گويد: به حسبكلامش به او جزا داده مىشود، با اين وصف دروغگو موقعيتش چگونه است؟ (موقعيتدروغگو معلوم است). تفسير التبيان: ج8، ص319 ومجمع البيان: ج8، ص531.
[5] . پس هر كه هموزن ذرهاى نيكى كند نتيجه آن را خواهد ديد وهر كه هموزن ذرهاى بدىكند نتيجه آن را خواهد ديد. سوره زلزال: آيات 7 ـ 8.
[6] . وآن روز بهشت براى پرهيزگاران نزديك مىگردد وجهنم براى گمراهان نمودار مىشود.سوره شعراء: آيات 90 ـ 91.
[7] . وجهنم براى هر كه بيند، آشكار گرديد. سوره نازعات: آيه 36.
آيه 8 «لِيَسْئَلَ الصّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِم...»
- بازدید: 901