إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ وَمِنْکَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْراهِيمَ وَمُوسى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً
ترجمه :
7. و ياد كن زمانى را كه گرفتيم از جميع انبيا عهد و ميثاق آنها را و از شخص تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم و گرفتيم از تمام ]انبيا[ ميثاق شديد محكمى[1] .
تفسير :
]منظور از عهد وميثاق الهى[
در جاى ديگر مىفرمايد: (وَإِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُوْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرِى قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشّاهِدِينَ)[2] . عهد وميثاق[3] الهى اين است كه به دستورات او عمل كنيد ودر تبليغ احكام كوتاهى نكنيد ودر بليات وواردات صبر كنيد ودر بشارات[4] وانذارات[5] مسامحه نكنيد وساير وظايف وتكليفات كه من جمله بشارت به وجود پيغمبر اكرم وتصديق انبياى سلف[6] وبشارت به اوصياء المعصومين ]است[ حتى ]اخبار[ دوره ظهور ودوره رجعت وتنبيه امت بر اوضاع قيامت وغير اينها.
(وَإِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ) جمع به الف ولام افاده عموم مىكند از جميع انبيا از آدم تا خاتم، هر كدام وظايف شخصيه خود را.
]برترى پيامبر اسلام بر پيامبران اُولوالعزم[
(وَمِنْکَ) در بيان انبيا، پنج پيغمبر اولوالعزم را بالخصوص ذكر فرمود وحضرت رسول را مقدم ذكر فرمود براى اهميت وافضليت وخاتميت واينكه طرف خطاب بود.
(وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْراهِيمَ وَمُوسى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ) اولوالعزم من الرسل (وَأَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً).
[1] . ترجمه ديگر: وياد كن هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، واز تو واز نوح وابراهيموموسى وعيسى پسر مريم، واز همه آنان پيمانى استوار گرفتيم.
[2] . وياد كن هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هر گاه به شما كتاب وحكمتىدادم، سپس شما را فرستادهاى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد، البته به او ايمان بياوريدوحتماً يارى اش كنيد. آنگاه فرمود: «آيا اقرار كرديد ودر اين باره پيمانم را پذيرفتيد؟» گفتند :«آرى، اقراركرديم». فرمود: «پس گواه باشيد ومن با شما از گواهانم». سوره آل عمران: آيه 81.
[3] . ميثاق : انسان با قبول دين وكتب آسمانى وبيعت با پيامبران، عهد وميثاق الهى رامىپذيرد وتعهد مىكند كه به اوامر وشرايط وميثاق الهى عمل نمايد ودر برابر، خداوندگذشته از نعماتى كه تا كنون به انسان داده وعده فرموده كه بندگان صالح ووفاكنندگان بهعهد وميثاق را وارث زمين گرداند وبه تمدن واقتدار برساند ودر آخر پاداشهايى نيكووعظيمتر عطا فرمايد. در مقابل، كسانى كه عهد الهى را فراموش واز شياطين پيروى كنند،بركات الهى، تمدّن واقتدار از آنان گرفته وبه كيفر وعذاب اخروى دچار گردند. ميثاق درقرآن از جهات زير داراى اهميت است: همانطور كه گفته شده ميثاق اساس كتب آسمانىاست؛ ميثاق از سويى ارتباط ميان خدا وانسان است كه در نتيجه آن، انسان خليفهونماينده خدا به طور فردى وجمعى خواهد گشت؛ از سوى ديگر ميثاق رشته ارتباطىحيات، استقلال، اقتدار، تمدّن ملّتها به وفادارى آنان به پيمان الهى بستگى دارد ومادامىكه ملتى صالح باشد، خداوند آن ملت را به هلاكت نمىرساند. ميثاق كليد همبستگى آياتقرآن است، وقتى به ظاهر آيات يك سوره مىنگريم علىرغم اينكه آنها را بيگانه از هممىبينيم، چنانچه آنها را در دستگاه وفرمول ميثاق قرار دهيم مىبينيم كه چگونه اينآيات به هم مربوط هستند ودر سوى يك هدف، اجزا ومواد مختلف ميثاق را تشكيلمىدهند. ر. ك : دانشنامه قرآن: ج2، ص2190، مدخل «ميثاق در قرآن».
[4] . بشارات (جمع بشارت): مژدهها.
[5] . انذارات (جمع انذار): عواقب ناگوار امرى را گوشزد كردن وترساندن وبرحذر داشتن.
[6] . سلف : گذشته.
آيه 7 «وَإِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ...»
- بازدید: 864