ماجَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِى جَوْفِهِ وَما جَعَلَ أَزْواجَكُمُ اللّائِى تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِكُمْ وَما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ وَاللهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِى السَّبِيلَ
ترجمه :
4. قرار نداده خداوند از براى رجلى دو قلب در داخل او و قرار نداده زنهاى شما را كه با آنها ظهار مىكنيد و مىگوييد: «أنتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ اُمّي» ؛ مادرهاى شما. و قرار نداده پسر خواندههاى شما را پسران شما. اينكه مىگوييد به دهان خود از پيش خود مىگوييد و خداوند آنچه مىفرمايد حق است و او هدايت مىفرمايد راه مستقيم را .
تفسير :
]جمع نشدن كفر وايمان[
(ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِى جَوْفِهِ) انسان يك قلب بيشتر ندارد]و[ جمع بين ضديْن ومتناقضيْن نمىتواند بكند. ]نمىتواند بين[ ايمان وكفر ]جمع كند؛ يعنى [بگويد به يك دل مومن هستم وبه يك دل كافر ]همچنين نمىتواند [بين هدايت وضلالت] و[ بين حب وبغض ]را جمع كند؛ يعنى بگويد[ هم على را دوست دارم ودوستان او را وهم دوست دارم دشمنان او را، هم از مَوالى او هستم هم از معاندين او.
يا مسلمان باش يا كافر دو رنگى تا به كى؟ يا حريف كعبه شو يا ساكن بتخانه باش
]مسئله ظهار[
(وَما جَعَلَ أَزْواجَكُمُ اللّائِى تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِكُمْ). مسئله «ظِهار» در ميانه آنها رواج داشت كه موقعى كه از زنهاى خود انزجارى پيدا مىكردند به آنها مىگفتند: «أنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ اُمّي» وديگر حكم مادر بر آنها بار مىكردند واين ظهار اولاً، در شريعت مطهّره حرام است و]ثانياً،[ اگر كرد، بايد كفاره ظهار دهد پيش از آنكه نزد آن زن برود، وكفاره او عِتْق رَقَبه است واگر متمكن نيست، دو ماه پى در پى روزه]بگيرد[ واگر نمىتواند، شصت فقير اطعام كند، چنانچه در سوره مجادله آيه 2 الى آيه 4 بيان مىفرمايد.
(وَما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ) بچههايى از سر راه برمىداشتند كه پدر ومادر آنها معلوم نبود وفرزند خود مىگرفتند واحكام فرزند بر او بار مىكردند، چنانچه پيغمبر9 زيد را گرفت وفرزندخوانده او بود. خداوند مىفرمايد: فرزند شما نيست، فرزند پدر ومادر خود است واگر نمىشناسيد برادر دينى شماست، چنانچه مىفرمايد در آيه بعد كه بيايد.
(ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ) اين قول سر زبانى شماست، مدركى ودليلى وبرهانى بر طبق آن نداريد.
(وَاللهُ يَقُولُ الْحَقَّ) آنچه مىفرمايد موافق حكمت ومصلحت وبر طبق حق وحقيقت ومطابق با واقع وعين صلاح است (وَهُوَ يَهْدِى السَّبِيلَ) راه را كاملاً نشان مىدهد، راهى كه هيچگونه اعوجاجى وخلاف واقعى در او نيست.
آيه 4«ماجَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ...»
- بازدید: 935