عدالت ريشه در فطرت انسان دارد. هر انساني به طور فطري تشنه عدالت است. اين تشنگي وشيفتگي از اعماق وجود او نشأت مي گيرد.
عدالت قانوني است فراگير که همه ابعاد زندگي اجتماعي را در بر مي گيرد ونظام هستي بر محور آن مي چرخد.
اگر در جامعه اي حق هر صاحب حقي به او برسد، عدالت اجتماعي در ميان آن ها رعايت شده است.
عدالت اجتماعي مفهوم بسيار گسترده اي دارد که همه ابعاد روحي، جسمي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، قضايي و... را در بر مي گيرد.
همان گونه که فرشتگان به هنگام خلقت انسان بر روي زمين پيش بيني کردند وگفتند:
(اتجعل فيها من يفسد فيها ويسفک الدماء)(51)؛ (آيا بر روي زمين کساني را قرار مي دهي که در آن فساد مي کنند وخون مي ريزند؟)
از همان آغاز، فساد حاکم شد؛ جور وستم آغاز گرديد، پسر آدم، قابيل برادرش، هابيل، را به قتل رسانيد وتا کنون اين فساد وتباهي سرتاسر گيتي را فرا گرفته است. اگر در زمان خاصي در مکان معيني (چون عهد رسالت وايام خلافت مولاي متقيان) عدالت حاکم بوده، از نظر زمان ومکان آن قدر محدود بوده که در برابر جور وستم حاکم بر کره خاکي در طول قرون واعصار بسيار ناچيز است.
بنابراين به جرأت مي توان گفت هدف نهايي از بعثت پيامبران هنوز جامه عمل پوشانده نشده است.
قرآن کريم هدف از ارسال رسل وانزال کتب را (ليقوم الناس بالقسط)(52) بيان فرموده.
بر اين اساس، هدف از بعثت پيامبران هنگامي تحقق مي يابد که شالوده زندگي مردمان بر اساس (عدل) و(قسط) استوار شود.
اين معني جز در حکومت عدل حضرت بقيه الله ـ ارواحنافداه ـ اتفاق نيفتاده واتفاق نخواهد افتاد.
- پاورقی -
(51) بقره، 30.
(52) حديد، 25.
گستره عدل مهدوي
- بازدید: 1296