راى خليفه درباره عجم

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

مالك امام و رهبر گروه مالكيه روايت كرده از كسيكه نزد او مورد اعتماد بوده كه اوشنيده از سعيد بن مسيب كه ميگفت عمر بن خطاب خوددارى ميكرد از اينكه يكى از عجمها را ميراث دهد مگر آنكه در عرب بدنيا آمده باشد.
مالك گويد: واگر زن آبستنى از زمين دشمن ميايد پس در زمين عرب ميزائيد پس عمر فرزند اورا ارث ميداد اگر مادرش ميمرد و بمادرش ارث ميداد اگر آن بچه از دنياميرفت ميراث او را در كتاب خدا
امينى طاب ثراه گويد: اين حكميست كه آنرا محدود كرده تعصب محض عربى، و بدرستى كه تورات ميان مسلمانها همگانيست عرب باشند يا عجم هر كجا بدنيا آيند و هركجا زندگى كنند و سكونت نمايند از ضروريات دين اسلام است و بر آن صادر شده آيات ضريحه كتاب و سنت ثابته خاندان رسالت.
پس عمومات كتاب تخصيص نخورده و از شروط توارت وارث بردن تولد در زمين عرب بودن از شرايط اسلام نيست و اين عصبيت و تعصب جاهلانه و امثال آن در موارد بيشمارى چنانستكه پاره ميكند ريسمانها و رشته ها اجتماع را و متفرق و پراكنده ميكند جمعيت مسلمين را و جز اين نيست كه مسلمين مانند دندانه هاى شانه هستند هيچ برترى ميان ايشان نيست مگر بتقوا و خداوند سبحان ميفرمايد: " انما المومنون اخوه " جز اين نيست كه مومنين با هم برادرند، و ميگويد: ان اكرمكم عند الله اتقاكم "، بدرستيكه گراميترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست.
و ميفرمايد: ولو جعلناه قرانا اعجميا لقالوا لو لا فصلت آياته اعجمى و عربى " و اگر ميگردانيديم آنرا قرآنى عجمى هر آينه ميگفتند چرا بيان كرده نشده آيه هايش آيا قرآنى عجمى است و مخاطب عربست و اين اعلان و فرياد پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله است از خطبه آنحضرت در روز حج بزرگ در آن اجتماع وسيع به قولش.