و مقصود عبدى از "صديق" امير مومنان صلوات الله عليه است چه وى صديق اين امت و اين لقب خاص اوست " محب الدين طبرى ر دركتاب رياضش گفته است: همانا رسول خدا، على را صديق ناميد و نيز در ص 155 آورده است. كه " خجندى گفت: على "ع" به لقب " يعسوب الامه " و " صديق اكبر " ملقب است و در اين باره اخبار فراوانى رسيده است كه برخى از آنها را ياد ميكنيم:
1- " ابن سجاد و " احمد " در كتاب " المناقب " از قول ابن عباس روايت كرده اند كه رسول خدا "ص" فرموده اند، صديقان سه تن اند، حزقيل كه مومن آل فرعون است و حبيب كه صاحب آل ياسين است، و على بن ابى طالب. و " ابو نعيم " اين روايت در " المعرفه " آورده و " ابن عساكر " نيز آن را از قول " ابى ليلى " نقل كرده و اين دو عبارت را برحديث افزوده اند كه پيغمبر فرمود، و على بالاتر از آنها است. محب - الدين طبرى در 2 ص 154 " رياض " و پنجى " در ص 47 " كفايه "، روايت را با عبارت ابى ليلى، و سيوطى در " جمع الجوامعش " بطورى كه در ج 6 ص 152 ترتيب آن آمده است و " ابن حجر " در ص 74 " صواعق "، آن را به عبارت " ابن عباس " آورده اند، و در ص 75 " صواعق " نيز اين حديث به عبارت " ابى ليلى " تكرار گرديده است.
2- رسول خدا "ص" فرمود همانا اين " على " نخستين كسى است كه بمن ايمان آورد و اولين كسى خواهد بود كه در روز رستاخيز با من مصافحه مى كند، و اوست صديق اكبر و اين است فاروق اين امت كه حق را از باطل جدا مى كند و اين است يعسوب مومنان " طبرانى " اين روايت را از " سلمان " و " ابى ذر " و " بيهقى " و " عدنى " از " حذيفه "، و " هيثمى " در 9 ص 102 مجمع و " حافظ گنجى " در ص 79 كفايه اين روايت را از طريق " حافظ ابن عساكر " آورده اند و در پايان حديث چنين آمده است كه پيغمبر فرمود: و اوست باب " مدينه علم من كه از جانب آن وارد مى شوند و او است خليفه من پس از من " متقى هندى " اين روايت را با عبارت اول در ص 6 65 كتاب " اكمال كنز العمال " آورده است.
3- " ابن عباس و ابى ذر " گفته اند: از پيغمبر "ص" شنيديم كه به على مى فرمود: انت الصديق الاكبر و انت الفاروق الذى يفرق بين الحق و الباطل: توئى صديق اكبر و توئى فاروقى كه حق را از باطل جدا مى كند.
" محب الدين " در ص 155 " رياض " روايت را آورده و گفته است: و در روايتى چنين است كه فرمود و انت يعسوب الدين. حاكمى و قرشى نيز در ص 35 شمس الاخبار اين خبر را آورده و افزوده اند كه فرمود و انت يعسوب المومنين شيخ الاسلام حموئى در باب 24 "الفرائد" آورده و ابن ابى الحديد نيز در شرح نهج البلاغه 3 ص 257 روايت را ازقول " ابى رافع ر ياد كرده و عبارتش اين است: ابو رافع گفت براى خدا - حافظى به خدمت ابى ذر آمدم چون خواستم از نزد او بيرون آيم بمن و جمع همراهانم گفت: بزودى فتنه اى پديد مى آيد، از خداوند بترسيد و بر شما باد كه از بزرگ مردى چون على بن ابى طالب پيروى كنيد چه من از رسول خدا "ص" شنيدم كه به او مى فرمود: تو نخستين كسى هستى كه بمن ايمان آوردى و در رستاخيز اولين كسى خواهى بود كه با من مصافحه مى كنى و توئى صديق اكبر و توئى فاروقى كه حق و باطل را از هم جدا مى كند و توئى يعسوب مومنان، و ثروت يعسوب كافران است. و توئى برادرو وزير من و بهتر كسى كه پس از من مى ماند و پيمان مرا نگه مى دارد. قاضى ايجى در ص 276 ج 3المواقف و صفوريدرص 25 ج 2، نزهه المجالس اين روايت را آورده اند.
4- پيغمبر "ص" فرمود: در شب معراج، پروردگارم بمن گفت، اى محمد چه كسى را بخلافت خود بر امت، گمارده اى گفتم پروردگارا تو دانا ترى، گفت: اى محمد من ترا به رسالت نيز بر گزيدم و براى خويش انتخابت كردم، تو پيغمبر من و برگزيده من از ميان آفريدگان منى، و پس "از تو" آن صديق اكبر و آن پاك و پاكيزه نهادى است كه او را از سرشت تو آفريدم و وى را وزير تو ساختم و پدر دو سبط پاك و پاكيزه نهاد تو، - آن دو سرور جوانان اهل بهشت قرار دادم و همسر او بهترين زنان جهان است تو، درختى، و على شاخه و فاطمه برگ و حسن و حسين بار آن درخت اند. آن دورا از سرشت عليين آفريدم و شيعه شما را از "طينت" شما ساختم، جه اگر گردنهاى آنان را به شمشير بزنند بر مهرشان نسبت بشما مى افزايند، گفتم: پروردگارا صديق اكبر كيست؟ فرمود: برادرت على بن ابى طالب است. قرشى در ص 32 شمس الاخبار، اين روايت را آورده است.
5- على "ع" فرمود: من بنده خدا و برادر پيغمبر و صديق اكبرم و كسى به "اين لقب" پس از من قائل نخواهد شد، مگر آنكه دروغگو و دروغ پرداز باشد. من هفت سال پيش از همه مردم نماز گزارده ام.
ابن ابى شيبه، بسند صحيح اين روايت را آورده و نسائى نيز در ص 3 خصائص با سنديكه رجال آن ثقه اند و ابن ابى عاصم در كتاب " السنه " و حاكم در ص 112 ج 3 " المستدرك ر روايت را آورده و آن را صحيح دانسته است. ابو نعيم نيز در المعرفه و ابن ماجه در ص 57 ج 1 سنن خود به سند صحيح آورده. طبرى در ص 213 ج 2 تاريخش با اسناد صحيح و عقيلى و خلعى نيز. ابن اثير در ص 22 ج 2 الكامل و ابن ابى الحديد در ص 257 ج 3 شرح النهج و محب الدين طبرى در ص 6 ذخائر و ص 155 و 167 و 158 ج 2 رياض و حموئى در باب 49 فرائد و سيوطى، آنطور كه در ص 394، ج 6 ترتيب جمع آمده است در الجمع بذكر اين حديث پرداخته اند. و در ص 2 55 طبقات شعرانى چنين است كه على "رض" گفت: انا الصديق الاكبر، لا يقولها بعدى الا كاذب.
6- معاذه گفت: از على آنگاه كه بر منبر بصره خطبه مى خواند، شنيدم كه مى گفت: منم صديق اكبر كه ايمان آوردم پيش از آنكه ابو بكر ايمان آورد و اسلام آوردم پيش از آنكه ابو بكر اسلام آورد. ابن قتيبه در ص 73 " معارف " و ابن ايوب و عقيلى و محب الدين در ص 85 ذخائر و ص 155 و 157 ج 2 " رياض " اين روايت را آورده اند و ابن ابى الحديد درص 251 و 257 ج 3 شرح نهج البلاغه و سيوطى در جمع الجوامع، بنابر آنچه در ص 405 ج 6 ترتيب آن آمده است به ذكر اين روايت پرداخته اند.
فاطمه صديقه و علي بزرگ صديق و فاروق امت است
- بازدید: 766