سخن پردازى سيد در ستايش آل الله

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

سيد مردى بلند همت و حريص در برگرداندن حق به اهلش بود و به سبب كوشش و اجتهادى كه در نشر دعوت به مبدا استوار خويش داشت و سخن پردازيهائى كه در ستايش خاندان پاك نهاد پيغمبر كرد، بر بسيارى از شعراء فزونى و برترى يافت. و ياجانبازى و فدا كارى در راه تقويت روح ايمان در مردم و زنده كردن دلمردگان از طريق نشر فضائل آل الله و پراكندن زشتيهاى دشمنان و بديهاى مخالفان آنان، بر ساير سرايندگان سيادت پيدا كرد. وى گوينده اين شعر است:
ايا رب انى لم ارد بالذى به     مدحت عليا غير وجهك فارحم
" پروردگارا من در ستايش از على و ع" چيزى جز خشنودى تو نخواسته ام پس بر من رحمت آر. "
و خوابى را كه ابو الفرج و مرزبانى از خود او سيد حميرى در گزارش زندگيش روايت كرده اند، مصدق شعر اوست.. وى گفته است: پيغمبر را در باغى خشك و خالى كه در آن نخلى بلند ديده مى شد به خواب ديدم، در كنار آن باغ زمينى چون كافور بود كه در آن درختى ديده نمى شد پيغمبر فرمود: مى دانى اين نخل از كيست؟ گفتم نه، يا رسول الله. فرمود: از آن امرء القيس پسر حجر است آن را بر كن و در اين زمين بكار و من چنين كردم. پس از آن به نزد " ابن سيرين " آمدم و خواب خود را براى او باز گفتم كه گفت آيا شعر مى گوئى؟ گفتم: نه، گفت: بزودى شعرى چون شعر امرء القيس خواهى سرود. اما اشعار تو درباره خاندانى نيكو كار و پاك نهاد است.
شعر سيد همان طوركه ابو الفرج گفته است، هيچگاه از ستايش بنى هاشم يا ذم كسانى كه به نظر وى مخالف آنان بوده اند، خالى نيست. وى از موصلى و او از عمش روايت كرده است كه گفت 2300 قصيده از سيد در مدح بنى هاشم فراهم آوردم و پنداشتم كه به جمع آورى اشعار وى دست يافته ام تا آنكه روزى مردى ژند و كهنه پوش به مجلس من در آمد و از من برخى از اشعار سيد را شنيد او نيز سه قصيده از قصائد سيد را كه من نداشتم خواند.
پيش خود گفتم: اگر اين مرد تمام قصائدى را كه من از سيد دارم مى دانست و آنگاه آنچه من فراهم نياورده ام مى خواند، شگفت مى نمود، عجيب تر اين است كه او از آن اشعار، آگاهى نداشت و فقط آن چه را كه خود بياد داشت، خواند. در اين هنگام، دريافتم كه شعر سيد را نمى توان بر شمرد و همه را فراهم آورد.
ابو الفرج گفته است: سيد به نزد " اعمش سليمان بن مهران در گذشته به سال 148، مى آمد و فضائل امير مومنان "ع" را از او مى شنيد. پس از نزد او بيرون مى آمد و در آن معانى، شعر مى سرود.
روزى از نزديكى از امراء كوفه كه وى را بر اسبى نشانده و خلقى بر اندامش پوشانده بود، بيرون آمد و در كناسه كوفه ايستاد و گفت: اى گروه كوفيان هر كس فضيلتى از على بن ابى طالب "ع" براى من بگويد كه درباره آن شعرى نگفته باشم، اين مركب تشريفى كه بر تن دارم به وى مى دهم. آنان حديث خواندن گرفتند سيد نيز شعرش را مى خواند تا آنكه مردى از ميان مردم به سوى او آمد و اين حديث را بازگو كرد:
روزى امير مومنان على بن ابى طالب "ع" خواست سوار شود. لباسش را پوشيد و يكى از كفشها را نيز بپا كرد و چون خواست ديگرى را بپوشد عقابى از آسمان بزير آمد و كفش را بر گرفت و بالا برد و سپس انداخت مارى سياه از كفش بيرون آمد و گريخت و به سوراخى خزيد. آنگاه على كفش را پوشيد.
راوى گفت: سيد در اين باره شعرى نسروده بود پس اندكى انديشيد و سپس چنين سرود:
هان اى قوم چقدر شگفت انگيز است داستان كفش على پدر حسين و مار سياه. دشمنى از دشمنان جنى و نادان كه سخت از قصد صواب بدور بود رو به كفش على آورد و در آن خزيد تا پاى على را بدندان بگزد.
تا بهترين سوار كار يعنى امير مومنان و ابو تراب را نيش بزند.
پس عقابى از عقابان يا پرنده اى همانند آن از آسمان بزير آمد و كفش را برگرفت و بالا برد و سپس بى درنگ بزمين انداخت.
آرى كفش را بزمين زد و از آن مارى برون آمد كه از ترس سنگ بيم زد رو به فرار گذاشت در سوراخى عميق و بى روزن خزيد.
مارى سياه و براق و تيز دندان و كبود و زهر آگين بود.
هر بى باكى چون او را تيزتك و پرجست و خيز مى ديد، مى ترسيد.
و درنگ مى كرد و آنگاه او را به سنگهاى سخت مى زد. سر انجام شر زهر كشنده اين مار خزنده در كفش، از ابى الحسن على دفع شد. مرزبانى گفته است: سيد پس از خواندن اين اشعار اسبش را به حركت آورد و زمامش را گرداند و اسب و هر چه كه با خود داشت به كسى كه اين خبر را روايت كرده بود، داد و گفت: من در اين باره شعرى نگفته بودم.
مرزبانى 11 بيت از تشبيب اين قصيده را ياد كرده است كه ابو الفرج غير از اين بيت كه مطلع قصيده است نياورده:
صبوت الى سلمى و الرباب     و ما لاخى المشيب و للنصابى
ابو الفرج گفته است كه اما خبر عقابى كه كفش على بن ابى طالب و رض" را ربود، احمد بن محمد بن سعيد همدانى براى من بازگو كرد و گفت: جعفر بن على بن نجيح مرا حديث كرد و گفت كه ابو عبد الرحمن مسعودى از ابى داود طهوى از ابى زغل مرادى ما را خبر داد و گفت: روزى على بن ابى طالب "ع" برخاست كه براى نماز وضو بگيرد. پس كفشش را در آورد و در اين هنگام افعى در آن خزيد و چون على برگشت كه كفشش را بپوشد عقابى بزير آمد و آن را برداشت و به بالا برد و سپس انداخت و افعى از آن برون پريد. و مانند اين حديث را درباره پيغمبر نيز روايت كرده اند.
ابن معتز در صفحه 7 طبقاتش گفته است: سيد استادترين افراد در به شعر كشيدن احاديث و اخبار و مناقب بود و نماند فضيلتى از على بن ابى طالب "ع"، مگر آنكه آن را به شعر در آورد. و حضور در انجمنى كه در ان از خاندان محمد "ص" سخن بميان نمى آمد وى را خسته مى كرد و با محفلى كه از ياد آنان خالى بود انس نداشت.
ابو الفرج از حسن بن على بن حرب بن ابى اسود دوئلى روايت كرده است: گفت: ما در خدمت ابى عمرو ابن ابى العلاء نشسته بوديم و از سيد حميرى گفتگو مى كرديم او خود آمد و نزد ما نشست، ساعتى را در ذكر زرع و نخل فرو رفتيم ناگاه سيد برخاست، گفتيم: اى ابا هشام چرا برخاستى؟ گفت: خوش ندارم در انجمنى كه در آن ذكر فضيلت آل محمد نيست، بمانم مجلسى كه از احمد و وصى و فرزندان وى ياد نشود پليد و كشنده است نابكار است آنكه، در انجمن خود تا وقتى بر مى خيزد، از آنها ياد نكند.
سيد هرگاه به شعرى از خود استشهاد مى كرد باين بيت آغاز مى نمود: ا
جد بال فاطمه البكور     فدمع العين منهمر غزير
اغانى جلد 7 صفحه 266 - 246

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page