داستان سيد با پدر و مادرش

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

ابو الفرج در صفحه 230 جلد 7 اغانى به اسناد خود از " سليمان بن ابى شيخ " روايت كرده است كه: پدرو مادر سيد اباضى مذهب بودند و منزل آنها در غرفه بنى ضبه بصره بود و سيد مى گفت:
در اين غرفه، امير مومنان را بسيار دشنام داده اند و چون از او پرسيدند كه تشيع از كجا به تو روى آورد، گفت: رحمت خداوند مرا فرا گرفت، چه فرا گرفتنى. و نيز از سيد روايت كرده اند كه چون پدر و مادرش از آئين وى آگاهى يافتند، انديشه كشتنش كردند او بنزد " عقبه بن مسلم هنائى " آمد و او را آگهى داد. عقبه سيد را پناه بخشيد و او را در منزلى كه به وى ارزانى ذداشت، جا داد.
سيد در آنجا ماند تا پدر و مادرش مردند و وارث آنها شد.
و مرزبانى در " اخبار السيد " به اسناد خود از " اسماعيل بن مساحر "، راويه سيد، روايت كرده است كه گفت: چاشتگاهى با سيد در خانه اش غذا مى خورديم. به من گفت: در اين خانه، امير مومنان را فراوان دشنام داده اند و لعنت كرده اند. گفتم چه كسى چنين كرده است؟ گفت: پدر و مادر اباضى مذهب من. گفتم پس تو چگونه شيعه شدى؟ گفت: رحمت حق بر من فرو باريد و مرا بيدار و هشيار كرد.
باز " مرزبانى " از " حودان حفار " پسر " ابى حودان " و او از پدرش كه راستگوترين مردم بود، روايت كرده است كه گفت: سيد به من شكايت آورد كه شبها مادرم مرا از خواب بيدار مى كند و مى گويد: مى ترسم كه بر آئينى كه دارى بميرى و به دوزخ درافتى، زيرا تو دل به مهر على و فرزندانش بسته اى كه نه دنيا خواهى داشت، نه آخرت.
او با اين كار خوردن و آشاميدن را بر من ناگوار كرده و من ديگر به نزد او نخواهم رفت و قصيده اى سروده ام كه برخى از ابيات آن چنين است:
به خاندانى "دل بسته ام" كه مومنين از مردم را، در ولايت از آنان گريز نيست،
بسا برادرى كه مرا در عشق اين خاندان، ملامت كرده است و مادر نكوهش گرم نيز هر شب به سر زنشم مى نشيند.
مى گويد و بسيار هم مى گويد و از روى گمراهى سرزنش مى كند و آفت اخلاق زنان، همان سرزنش است.
مى گويد: از همسايه و آشنا و خاندانيكه به آنها منسوب بودى و ترا به نام آنان مى خواندند، جدا شدى پس تو در ميان آنان غريب و دور افتاده اى، و گوئى گرزده اى كه از تو پرهيز مى كنند.
تو بر آئين آنان خرده مى گيرى و آنها نيز به دينى كه به آن گرويده اى، ترا عيبجوتر و سرزنش كننده ترند.
گفتم: مرا رها كنيد كه تا آنگاه كه حاجيان راهى خانه خدايند، سخن را به ستايش ديگرى جز اين خاندان نمى آرايم.
مرا از مهر خاندان محمد باز مى داريد؟ حال آنكه محبت آنان وسيله تقرب من است.
دوستى آنها چون نماز است و به راستيكه اين دوستى پس از نماز، از همه چيز واجب تر است. مرزبانى گفته است: " عباسه " دختر سيد براى من حديث كرد و گفت: پدرم به من مى گفت: در روزگارى كه كودك بودم مى شنيدم كه پدرم و مادرم امير مومنان را دشنام مى دهند، من از خانه بيرون مى آمدم و گرسنه مى ماندم و اين گرسنگى را بر بازگشت به جانب آنها ترجيح مى دادم و چون علاقه به دور بودن داشتم و از آنها بدم مى آمد شبها را در مساجد بروز مى آوردم، تا گرسنگى ناتوانم مى كرد و به خانه ميرفتم و خوراكى مى خوردم و بيرون مى آمدم. چون كمى بزرگ شدم و به عقل خود رسيدم و شاعرى را آغاز كردم، به پدر و مادرم گفتم:
مرا بر شما حقى است كه نسبت به حقى كه شما به گردن من داريد، ناچيز است. بنابر اين چون به حضورتان آيم، مرا از بد گوئى به امير مومنان بر كنار داريد. چه اين كار، مرا رنج مى دهد و دوست نمى دارم كه به مقابله با شما، عاق شوم. آنها به گمراهى خويش ادامه دادند و من از نزد آنان بيرون آمدم و اين شعر را براى آنها نوشتم:
اى محمد از شكافنده عمود صبح بترس. و تباهى دين خويش را با سامان بخشيدن به آن از بين ببر.
آيا برادر و جانشين محمد را دشنام مى دهى؟ و با اين كار، به رسيدن رستگارى اميد مى دارى.
هيهات، مرگ بر تو و عذاب و عزرائيل به تو نزديك باد.
تا آخر ابياتى كه در غديريات مذكور افتاد. آنها تهديد به قتلم كردند و من به نزد " عقبه بن مسلم " آمدم و آگاهش كردم، گفت: ديگر به نزد آنهامرو و منزلى براى من فراهم كرد كه به دستور وى همه چيزهائى كه به آن نياز داشتم، در آن خانه آماده شده بود. و وظيفه اى برايم معين كرد كه كمك هزينه زندگيم بود.
و نيز مرزبانى گفته است: پدر و مادر سيد به على "ع" كينه من ورزيدند و سيد شنيده بود كه آنها پس از نماز بامدادى، على را لعن مى كنند. پس اين چنين سرود:
خدا پدر و مادرم را لعنت كند و آنها را به عذاب دوزخ در اندازد.
حكم بامدادى اينها اين است كه چون نماز صبح گزراند، جانشين پيغمبر باب علوم او را دشنام دهند.
اينها بهترين انسان روى زمين و محرم طواف گر ركن حطيم را ناسزا مى گويند. اين دو از آن زمان كافر شدند كه خاندان پاك و معصوم پيغمبر خدا و جانشين او را، كه زمين، به بركت وجود او برجاست و اگر وى نبود زمين چون استخوان پوسيده اى از هم مى پاشيد و خانواده وى را كه اهل علم و فهم و راهنمايان راه راست، و نمايندگان عادل و دادگسترى خدا، در روزگار ستمگرانند، ناسزا گفتند.
درود هميشگى خداوند همراه با سپاس و سلام او بر آن خاندان باد.
و ابن شاكر در صفحه 19 جلد 1 " الفوات " اين روايت را آورده است
بزرگوارى سيد و كسانى كه در گزارش زندگى او كتاب نوشته اند
شيعه همواره، سخت كوشان در مهر امامان اهل بيت را محترم مى شناخته و پايگاه آنان را والا مى داند. و به همان اندازه كه خداى سبحان و پيغمبرش، اين گونه افراد را بزرگ شمردند، بزرگ مى شمرد. به اين ويژگى بيفزاى، آنچه را كه شيعه در خصوص سيد ديده و شنيده است، كه پيشوايان راستين "ع" چگونه وى را گرامى شمرده و منزلت بخشيده و به خويشتن نزديك دانسته اند و از كوشش قابل ستايشى كه او در بزرگداشت يا در جانبدارى از اين خاندان، نشان داده است وسعيى كه در نشر فضائل و تظاهر به دوستى آنان كرده است و سخن پردازيهاى بسيارى كه در مدح آنان نموده است، تقدير فرموده اند.
با آنكه سيد، صله هائى را كه در برابر اين زرفين هاى زرين به وى داده اند رد كرده است، زيرا آنچه از اين امور از او به ظهور مى پيوست، جز براى خدا و اداء اجر رسالت و پيوند با پيغمبر "ص" نبوده و در تمام اين موارد، با پدر و مادر ناصبى خارجى خويش نيز، به ستيز برخاسته است. پس او با در اختيار داشتن اين همه آثار نيك و برون آمدن از اين مظهر پاك - با آن زادگاه ناپاكى كه داشته است - معجزه روزگار خود بوده و شيعه ديروز و امروز بزرگداشت وى و فروتنى در برابر عظمت او را از واجبات دينى خود دانسته و مى داند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page