قصيده بائيه هاشميات

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

طربت و ما شوقا الى البيض اطرب     و لا لعبا منى و ذو الشيب يلعب
" ابو الفرج " در صفحه 124 " اغانى " به اسناد خود از " ابراهيم بن سعد اسعدى " آورده است كه گفت: از پدرم شنيدم كه من گفت: پيغمبر "ص" خدا را در خواب ديدم فرمود: از كدام مردمى؟ گفتم: از عرب، فرمود: مى دانم از كدام عربى؟ گفتم: از بنى اسد، فرمود: از قبيله اسد بنى خزيمه اى؟ گفتم: آرى، فرمود: هلالى هستى؟ گفتم: آرى، فرمود: كميت را مى شناسى؟ گفتم: آرى، اى رسول خدا او عموى من و از قبيله من است، فرمود: شعرى از او به ياد دارى؟ گفتم: آرى، فرمود: برايم بخوان " طربت و ما شوقا الى البيض اطرب " قصيده را خواندم تا به اين بيت رسيدم كه: مرا جز خاندان پيغمبر اوليائى، و جز راه حق، راهى نيست.
پيغمبر "ص" فرمود: چون صبح كردى، به كميت سلام برسان و به او بگو كه: خداوند ترا به سبب اين قصيده، آمرزيده است. " عباسى " در صفحه 27 جلد 2 " معاهد التنصيص " و ديگران، اين روايت را آورده اند.
و در صفحه 124 جلد 15 " اعانى " از " دعبل خزاعى " است كه گفت: پيغمبر "ص" را در خواب ديدم فرمود: ترا با كميت بن زيد چكار است؟ گفتم: اى رسول خدا در ميان من و او غير از همان "معارضه اى" كه ميان همه شعراء هست، چيز ديگرى نيست، فرمود: چنين مكن، مگر او گوينده اين بيت نيست كه:
فلا زلت فيهم حيث يتهموننى     و لا زلت فى اشياعكم اتقلب
براستى كه خداوند او را به بركت اين بيت آمرزيده است. و من پس از اين خواب، دست از معارضه كميت برداشتم.
اين بيت از ابياتى است كه دستگاه نشر مصرى، آن را از قصيده كميت پس از بيت:
و قالوا ترابى هواه و رايه     بذلك ادعى فيهم و القب
انداخته است. " سيوطى " در صفحه 13 شرح شواهد المغنى " گفته است: " ابن عساكر " به اسناد خود از " محمد بن عقير " آورده است كه:
بنى اسد مى گفتند: در ما فضيلتى است كه در عالم نيست. هيچ خانه اى از خانه - هاى ما نيست كه در آن بركت وراثت كميت نباشد، زيرا او پيغمبر را در خواب ديده و رسول خدا به وى فرموده اند: شعر " طربت و ما شوقا الى البيض اطرب " را بخوان و خوانده است و پيغمبر فرموده اند. بوركت و بورك قومك " تو و خويشاوندانت را بركت باد. "
و نيز در صفحه 14 شرح شواهد است كه ابن عساكر از " ابى عركمه ضبى " از پدرش آورده است كه مى گفت: در " كوفه " مردم را چنان يافتم كه هر كس قصيده طربت... را نمى خواند هاشمى نبود. " سيد " در " درجات الرفيعه " اين روايت را آورده و در آنجا است كه "هر كس اين قصيده را نمى خواند" شيعى نبود.
و نيز " سيوطى " در صفحه 14 كتاب " الشرح " گفته است: ابن عساكر از محمد بن سهل آورده است كه كميت گفت: پيغمبر را در روزهائى كه پنهان مى زيستم به خواب ديدم، فرمود: از چه مى ترسى؟ گفتم: ى رسول خدا از بنى اميه و اين بيت را براى حضرت خواندم كه:
الم ترنى من حب آل محمد     اروح و اغدوا خائفا اترقب
" آيا نمى بينى كه به جهت دوستى خاندان پيامبر، صبح و شام را به ترس مى گذرانم و هميشه مراقب احوال خويشم. "
فرمود: بدر آى كه به راستى، خداوند ترا در دنيا و آخرت امان داده است. و در صفحه 14 گويد: " ابن عساكر " از قول جاحظ آورده است كه در احتجاج را كسى جز كميت با اين شعر خود به روى شيعه بازنكرد.
فان هى لم تصلح لحى سواهم     فان ذوى القربى احق و اوجب
يقولون لم يورث و لولا تراثه     لقد شركت فيها " بكيل " و " ارحب "
" اگر صلاحيت خلافت را ديگرى جز آنان نداشتند. هر آينه خويشاوندان پيغمبر به خلافت شايسته تر و بايسته تر بودند ".
" مى گويند پيغمبر ارث نگذاشت، اگر ارثى در كار نبود كه بايد قبيله هاى " بكيل " و " ارحب " و... نيز در خلافت شريك باشند. "
و شيخ ما " مفيد " نيز آن طور كه در جلد 2 " فصول المختار " صفحع 84 است سخن جاحظ را ياد كرده و مى نمايد كه جاحظ وقوف بر مواردى كه شيعه بهمين حجت و حجتهاى فراوان ديگرى كه از روزگارهاى گذشته كه به زمان پيغمبر منتهى مى شود احتجاج كرده اند، كارى نداشته يا مقصودش از اين گفتار آن است كه گذشته شيعه را از صدر اول اسلام، انكار كند. ليكن تاريخ پرداخته و آثارى كه از صاحب رسالت در فضيلت آنان بجا مانده جاحظ را رسوا كرده است.
گذشته از اين، احتجاج به حجت مذكور و غير از آن را حتى پيش از آنكه نطفه جاحظ بسته شود، در شعر و كلمات منثور صحابه و تابعانى كه به نيكوئى از صحابه پيروى كرده اند، مثل " خزيمه بن ثابت " ذو الشهادتين " عبد الله بن عباس " و " فضل بن عباس " و " عمار ياسر " و " ابى ذر غفارى " و " قيس بن سعد انصارى " و " ربيعه بن حرث بن عبد المطلب " و " عبد الله بن ابى سفيان بن حرث بن عبد المطلب " و " زفر بن زيد بن حذيفه " و " نجاشى پسر حرث بن كعب " و " جرير پسر عبد الله بجلى " و " عبد الرحمن بن حنبل " همپيمان " بنى جمع " و بسيارى ديگر، بخوبى مى توان ديد.
و اين امير المومنين على "ع" است كه هر دو لنگه اين در را، به نفع شيعه درنامه ها و خطبه هاى لبريز و سرشار از اين گونه استدلالهايش كه در لابلاى كتب و زواياى سخنرانيها و رساله ها مضبوط است، گشود. شيخ ما " مفيد " آنچنانچه در صفحه 85 " فصول " است فرموده است: كميت فقط معنى گفتار امير مومنان را كه در كلام منثور حضرتش در حجت آورى بر معاويه است به رشته نظم كشيده و پس از امير مومنان خاندان محمد "ص" و متكلمان شيعه پس از كميت و در زمان او و پس از وى اين گونه استدلالها مى نموده اند، و نمونه آن در اخبار ماثور، و روايات مشهور، موجود است و هر كس به آن حديث از دروغ رسد كه جاحظ رسيده است، سخن وى را اعتبارى نيست.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page