شيخ ما، " مفيده " در رساله اش در معنى كلمه مولى، گفته است: " كميت " از شخصيتهائى است كه به شعر او در "فهم معانى" قرآن استشهاده كرده اند و دانشمندان به فصاحت و لغت شناسى و سر آمدى او در شعر، و بزرگواريش در عرب، اجماع نموده اند و چنين كسى آنجا كه مى گويد:
و يوم الدوح، دوح غدير خم ابان له الولايه، لو اطيعا
امامت " على " را به خبر غدير واجب دانسته و حضرتش را، از سوى كلمه مولى به رياست ستوده است. و بر كميت با آن جلالتى كه در لغت و عربيت دارد، روانيست كه وضع عبارت در معنى كند كه در لغت هيچگاه بدان معنى به كافر نرفته و پيش از او عربى دان ديگرى استعمال نكرده و آن را آنچنان كه يكى از اعراب دريافته است در نيافته باشد. چه، اگر چنين كارى بركميت روا بود، بر ديگرى جز از كه هماننداز و يا بالاتر و پائين تر از وى بود، نيز، روا مى نمود و سر انجام به فساد تمام لغت مى گرائيد و راهى در شناخت حقيقت لغت عرب براى ما نمى ماند و اين در بسته مى شد.
" كراجكى " در صفحه 154 " كنز الفوائد " به اسناد خود از " هناد بن سرى " روايت كرده است كه گفت: امير مومنان " على بن ابى طالب " را در خواب ديدم به من فرمود: اى هناد گفتم لبيك، اى امير مومنان فرمود: آن شعر كميت را برايم بخوان كه: با اين بيت شروع مى شود:
من خواندم. و او فرمود: اى هناد گوش فرا ده، گفتم: بفرما سرور من فرمود:
و لم ار مثل ذاك اليوم يوما و لم ار مثله حقا اضيعا
" شيخ ابو الفتوح " در صفحه 193 جلد دوم تفسيرش گفته است: از كميت روايت كرده اند كه گفت: امير مومنان "ع" را در خواب ديدم به من فرمود قصيده عينيه ات را برايم بخوان. من خواندم تا به اين شعر رسيدم كه:
و يوم الدوح دوح غدير خم ابان له الولايه لو اطيعا
و او كه درود پيوسته خدا بر او باد - فرمود: درست گفته اى و خودش "ع" چنين خواند:
و لم ار مثل ذاك اليوم يوما و لم ار مثله حقا اضعيا
" سيد " در " الدرجات الرفيعه " و " عقيلى " به نقل از " منهاج الفاضلين " و " مرآت
الزمان " ابن جوزى " اين روايت را آورده اند و " سبط ابن جوزى حنفى " نيز در صفحه 20 " تذكره اش " از شيخ خود " عمرو بن صافى موصلى " از ديگرى نقل كرده است و " مرزبانى " در صفحه 348 " معجم الشعراء " گفته است: مذهب كميت در تشيع و ستايش او از خاندان پيغمبر "ص" در روزگار بنى اميه - مشهور است و از سخنان او درباره آنهاست كه:
فقل لبنى اميه حيث حلوا و ان خفت المهند و القطيعا
اجاع الله من اشبعتموه و اشبع من بجوركم اجيعا
و آورده اند كه چون كميت اين قصيده را براى ابى جعفر محمد بن على "الامام - الطاهر" "رض" خواند، حضرت درباره او دعا كرد.
و در " الصراط المستقيم " " بياضى عاملى است كه فرزند كميت روايت كرده است كه: پيغمبر را در خواب ديده و به وى فرموده اند: قصيده عينيه پدرت را برايم بخوان و او خوانده و چون به اين جا رسيده است كه:
پيغمبر "ص" به سختى گريسته و گفته اند: پدرت درست گفت، خدايش رحمت كناد، آرى بخدا سوگند:
قصيده عينيه هاشميان
- بازدید: 920