محمد بن عبدالله حميرى "عديل و رفيق عمرو عاص" گمان مى رود پسر قاضى عبدالله بن محمد حميرى است، همان كسى كه معاويه، ديوان خاتم خود را به عهده او گذارد و به طوريكه جهشيارى در كتاب " الوزا و الكتاب " ص 15 متذكر شده عبدالله داراى مقام قضاوت بوده: گويد:
معاويه اول كسى است كه ديوان خاتم را تاسيس كرد و علت اين كار اين بود كه معاويه ضمن فرمانى كه به زياد بن ابيه، عامل خود در عراق صادر نمود، دستور داد كه يكصد هزار درهم به عمرو بن زبير كارسازى دارد.
عمرو بن زبير، پس از دريافت اين فرمان سر آن را گشود و يكصد هزار را به دويست هزار افزايش داد و هنگامى كه زياد صورت حساب خود را براى معاويه فرستاد و اين رقم را ديد گفت: من فقط يكصد هزار درهم حواله نمودم و مراتب امر را به زياد نوشت و امر نمود كه يكصد هزار درهم اضافى را بگيرد و او را هم زندانى كند، در نتيجه اين جريان، معاويه ديوان خاتم تاسيس كرد و سرپرستى آن را همانطور كه گذشت به عبدالله بن محمد حميرى واگذار نمود كه علاوه بر منصب قضاوت اين سرپرستى را هم قبول نمود و به احتمال قوى صاحب اشعار فوق الذكر، خود قاضى عبدالله بن محمد حميرى باشد و در تاريخ نام پدر را به جاى پسر گذارده اند.
و اما ديوان خاتم كه معاويه بناى آن را نهاده:
ابن طقطقى در " الاداب السلطانيه " ص 72 گويد كه:
از جمله امورى كه معاويه تاسيس كرد، ديوان خاتم است، اين ديوان از بزرگترين ديوانها بود و داراى اعتبار و رسميت شد و پيوسته تا اواسط دولت بنى عباس برقرار بود و كار اين ديوان اين بود كه دفاترى تشكيل ميداد كه به مسئوليت نواب خاص سلطان اداره ميشد و اگر امرى از طرف خليفه راجع به موضوعى صادر مى شد ابتدا آن امريه را به ديوان مى بردند و نسخه اى از آن را مهر و موم كرده و با نخ مى بستند و در ديوان نگه مى داشتند چنانكه همين رويه در بين قضاة اين زمان معمول است.
شرح حال شاعر
- بازدید: 1166