عبدالله بن هاشم مرقال و عمرو

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

معاويه، از جريان جنگ صفين، نسبت به هاشم مرقال پسر عتبه بن ابى وقاص و فرزند او، عبدالله نفرت و كينه بدل داشت.
پس از آنكه زياد بن ابيه را از طرف خود، عامل عراق قرار داد، به او نوشت: مراقب عبدالله بن هاشم "مرقال" باش، او را دستگير كن، دستش را بگردنش ببند و به سوى من بفرست.
زياد، عبدالله را از بصره با غل و زنجير به دمشق فرستاد، دستگيرى او بدين صورت انجام شد كه زياد، شبانه بطور ناگهانى به منزل او در بصره وارد شد و او را دستگير نموده به طرف معاويه فرستاد،وقتى كه عبدالله را بر معاويه وارد نمودند عمرو بن عاص در مجلس بود، معاويه به عمر گفت: اين را مى شناسى؟
عمرو گفت: نه، معاويه گفت: اين همان كسى است كه پدرش در روز صفين اين اشعار را مى خواند:
من جان خود را فروختم، چون ملامتها و سختيهائى كه به او رسيده او را ناتوانش ساخته،
يك چشمى كه در ميان قوم خودمقامى ميجويد و بازندگى چندان دست و پنجه نرم كرده كه بستوه آمده است چاره نيست يا بايد شكست يا شكسته شد، من با نيزه بلند بر سر آنها فرو ميكوبم.
بزرگى كه در ميدان نبرد به صحنه جنگ پشت كند در نظر من چيزى ارزش ندارد.
عمرو متمثل به اين شعر شد:
بر توده هاى كثافات و پليدى ها گياه روئيده، ولى نهال واصل حيله گرى در نفوس پست، دو نپايه، خواهد ماند.
و سپس به معاويه گفت: آرى او همان شخص است، او را رها مكن يا امير المومنين او همان عنصر جسور و خشمگين و كينه توز است، او را نابودش ساز و مگذار به عراق برگردد، زيرا عراقيان دو رو و فتنه انگيزند و علاوه او هواهائى در سر دارد و از هوادارانى است كه او را اغوا مى كنند. بخدائى كه جان من در دست اوست، اگر او از قيد و بند تو رهائى يابد، سوارانى مجهز خواهد نمود و آشوبى برپا خواهد كرد.
عبدالله مرقال در حاليكه در قيد و بند اسارت بود، به عمروگفت: اى زاده پدرى كه بلا عقب بود "كنايه از زنازادگى عمرو"، اين همه حماسه و زبان آورى را چرا در روز صفين بكار نبستى؟، آنگاه كه ما تو را به نبرد دعوت كرديم و تو، مانند كنيز سيه روى و گوسفند اخته شده به پشت اسبها پناه مى بردى.
اگر معاويه مرا بكشد، مردى بزرگوار و ستوده و توانا را كشته، نه فردى ضعيف و ننگين را
عمرو پاسخ داد: اين سخنان را ول كن، فعلا در برابر شمشيرهاى برنده ما گرفتارى كه دشمن را مى درد و نيزه هامان بر بينى مى كوبند.
عبدالله گفت: آنچه مى خواهى بگو، من كه تو را مى شناسم، تو همان كسى هستى كه در موقع راحتى وكاميابى مغرورى و آنگاه كه در برابر جنگجويان قرار بگيرى، ترس تمام وجودت را فرا مى گيرد كه حاضر مى شوى براى حفظ جانت عورت خويش را نمايان سازى آيا صفين را فراموش كردى، هنگامى كه تو را به مبارزه طلبيدند تو از رزمگاه كناره گرفتى تا مبادا گرفتار دست مردان قوى پيكر و شمشيرهاى برنده گردى و گرفتار جنگجويان نشوى كه آزادى بى بند و بار را نابود و عزيزان بى جهت را به خوارى مى نشانند.
عمرو درپاسخ او گفت: معاويه خود مى داند كه من در ميدان جنگ، حريفان را چون انبوهى خار محاصره مى كنم و من خود، پدر تو را در بعضى از جنگها ديدم كه ترس سراپاى وجودش را فرا گرفته و مضطربش ساخته بود
عبدالله گفت: نه بخدا قسم، اگر پدرم در ميدان جنگ روبروى تو سبز مى شد تمام مفاصلت را از ترس مى لرزاند و جان سالم از دست او بدر نمى بردى ولى او با غير تو نبرد كرد و كشته شد.
معاويه به عبدالله مرقال گفت: اى بى مادر آيا ساكت نمى شوى
عبدالله هم گفت: اى زاده هند تو با من چنين سخن مى گوئى؟ من اگر بخواهم تو را نكوهش كنم، چنان مى كنم كه عرق شرم بر پيشانيت نقش بندد و پستى ها در چهره ات نمايان شود، آيا به بيش از مرگ مرا مى ترسانى؟
معاويه از شدت خود كاست و گفت اى برادرزاده بس كن و امر كرد او را آزاد سازند در اين موقع عمرو عاص به معاويه گفت:
من به تو از روى بينش و دورانديشى، امرى را پيشنهاد نمودم، و تو عصيان كردى و حال آنكه يكى از موفقيتهايت كشتن پسر هاشم مرقال بود.
اى معاويه مگر پدر او على را در آن جنگ خونين "كه سرها از حلقوم ها جدا مى شد" يارى نكرد تا در آن جنگ دريائى از خون ما جارى شد، و اين پسر اوست و هر مرد به بزرگ خود همانند و شبيه است، و مى ترسم كه تو "در خوددارى از كشتن او" از پشيمانى دندان بهم بكوبى.
عبدالله مرقال د رجواب عمرو خطاب به معاويه گفت:
اى معاويه اين مرد "عمرو" كينه درونيش نخوابيده كه اين چنين در كشتن من نظر دارد و اين بخلاف رسم پادشاهان عجم است كه اگر اسير تسليم ميشد، او را نمى كشتند.
در روز صفين، جريانى رخ داد كه هاشم مرقال و فرزندش كارهائى مرتكب شدند ولى گذشته گذشت و اكنون از آن حادثه جز خاطره اى خواب آلود، چيزى باقى نيست.
و اگر تو عفوم كنى به جهت خويشاوندى خود كردى و اگر هم قصد كشتنم را داشته باشى، به قرابتت اعتنائى نكرده اى.
معاويه در جواب عبدالله مرقال اين اشعار بگفت:
من، عفو وبخشش را از بزرگان قريش به ارث برده ام و آن را وسيله اى مى دانم براى نجات در آن روز سخت "قيامت" كه مورد عنايت خدايم قرار گيرم.
و تصور نمى كنم كه با كشتن تو، تلافى خونهاى ريخته شده را نموده باشم.
بلكه عفو، پس از آشكار شدن جرم بيشتر رواست.
آرى، پدر او "هاشم مرقال" در جنگ صفين چون پاره آتشى بود بر عليه ما و عاقبت هم نيزه هاى ما كار او را ساخت.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page