خطبه ى أميرالمؤمنين در مسجد

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

محدث قمى در بيت الاحزان از كتاب روضه ى كافى كلينى قدس سره كه به اسناد خود از ابوالهثيم به تيهان روايت مى كند كه أميرالمؤمنين در مسجد رسول خدا خطبه خواند
و بعد ان ذكر كلامه فى التحميد لله و الصلوة على رسول الله الى ان قال: مخاطبا للناس اما و الذى فلق الحبة و برء النسمة لو اقتبستم العلم من معدنه و شربتم الماء بعذوبته و ادخرتم الخير من موضعه و أخذتم من الطريق واضحه و سلكتم من الحق منهجه لنهجب بكم السبل و بدت لكم الاعلام و أضاء لكم الاسلام فأكلتم رغدا و ما عال فيكم عائل و ما ظلم منكم مسلم و لا معاهد و لكن سلكتم سبيل الظلام فاظلمت عليكم دنياكم برحبها و سدت عليكم أبواب العلم فقلتم بأهوائكم و اختلفتم فى دينكم فافنيتم فى دين الله بغير علم و اتبعتم الغواة فاغوتكم و تركتم الأئمة فتركوكم فاصبحتم تحكمون بأهوائكم اذا ذكر الأمر سئلتم أهل الذكر فاذا افتوكم قلتم هو العلم بعينه فكيف و قد تركتموه و نبذتموه و خالفتموه رويدا عما قليل تحصدون جميع ما زرعتم و تجدون وخيم ما اجترمتم و ما جلبتم فو الذى فلق الحبة و برء السنمة لقد علمتم انى صاحبكم و الذى به امرتم و انى عالمكم و الذى بعلمه نجاتكم و وصى نبيكم و خيرة ربكم و لسان نوركم و العالم بما يصلحكم فعن قليل رويدا ينزل بكم ما وعدتم و ما نزل بالامم قبلكم و سيسئلكم الله عز و جل عن ائمتكم معهم تحشرون و الى الله عز و جل غدا تصيرون أما و الله لو كان لى عدة أصحاب طالوت او عدة اهل بدر و هم اعدادكم لضربتكم بالسيف حتى تولوا الى الحق و تنيبوا للصدق فكان ارتق للفتق و آخذ بالوفق، اللهم فاحكم بيننا بالحق و أنت خير الحاكمين.
ترجمه- خلاصه فرمايش آن حضرت به فارسى اين است كه ابوالهيثم گويد آن حضرت در مسجد خطبه ى انشاء فرمود و بعد از حمد و ثناى الهى و صلوات بر حضرت رسالت پناهى روى با مهاجر و انصار نمود و گفت اى مردم به حق آن خدائى كه دانه را شكافته و خلق را آفريده اگر شما احكام دين را از آل محمد اخذ مى كرديد و زلال علم را از ايشان تعلم مى نموديد و طريق واضح را از دست نمى داديد و آب حيوة جاودانى را در حالت عذوبت و گوارائى مى آشاميديد و خيرات و نيكوئى را از محل خود ذخيره و اندوخته مى كرديد و از شاهراه حق و طريق روشن سلوك مى نموديد در اين صورت راهها بر شما روشن مى شد و نشانه هاى دين براى شما آشكار مى گرديد و اسلام براى شما مى درخشيد و بدون زحمت و مشقت به طور فراوانى از نعم خداوند مى خورديد و هرگز خانواده اى از مسلمانان به فقر و درويشى مبتلا نمى شد و هيچ مسلمانى از شما ستم نمى ديد و بر او ظلم نمى شد حتى كفار ذمى و معاهد هم در امان بودند و بر ايشان ستم نمى شد و ليكن چكنم كه شما راه ستمكاران را پيش گرفتيد از اين جهت دنياى به آن وسعت بر شما تنك گرديد و ابواب معارف و علوم به روى شما مسدود شد از اين جهت به دلخواه خود تكلم كرديد و در دين خدا اختلاف نموديد و راه نفاق پيموديد و بدون علم و دانش در احكام خدا فتوى داديد و پيروى گمراهان و مضلين نموديد بالاخره شما را گمراه نمودند و از راه راست منحرف ساختند، اين وقت مقتدايان شما نيز شما را به حال خود گذاشتند اكنون صبح كرده ايد در حالى كه به هواى نفس خويش فتوى مى دهيد و مابين مردم حكم مى كنيد هرگاه مشكلى بر شما روى دهد و آل محمد مشكل شما را حل بنمايند مى گوئيد علم اين است لا غير در اين صورت چه شما را بر اين داشت كه آل محمد را ترك كرديد و آنها را پس پشت انداختيد و اوامر آنها را مخالفت نموديد؟!! هان آهسته باشيد كه عنقريب كشتهاى خود را مى درويد و جزاى اعمال خود را مى يابيد و وزر و وبال اعمال شنيعه خود را خواهيد ديد و آن مكرها و خدعه ها كه به كار بستيد نتيجه ى او را به او مى رسيد، قسم به آن خدائى كه دانه را شكافته و آفريدگان را از كتم عدم به عرصه وجود آورده كه شما حتما و جز ما مى دانيد كه أميرالمؤمنينم و ربانى اين امت و وصى حضرت رسالت و عالم به كتاب و سنت من هستم و منم كه از انوار علوم من براى شما نجات حاصل شود و منم برگزيده پروردگار و مترجم قرآن و مفسر آيات خداوندگار و عالم به مصالح ليل و نهار از اصلاح و فساد امور شما و اكنون نزديك است آنچه وعده شد بر شما فرود آيد از عذاب و امتحان چنانچه بر امم سالفه نازل شده و عنقريب است كه خداوند متعال شما را در مورد حساب درآورد و از ائمه و مقتدايان شما سئوال نمايد و مؤاخذه نمايد كه با آنها محشور خواهيد شد و به سوى خداوند عز و جل بازگشت خواهيد نمود آگاه باشيد به خدا قسم كه اگر به عدد اصحاب طالوت يا اصحاب بدر كه سيصد و سيزده نفر بيش نبودند مرا يار و ناصر بود شما را با شمشير خود مى زدم تا آنكه رو بحق آريد و به سوى دين صحيح و صدق بازگرديد چه آنكه ضربات شمشير مسدود كننده را كفر و نفاق باشد و از براى رفق و مدارا بهتر است (پس فرمود) بار الها حكم فرما مابين ما و اين گروه بدانچه سزاوار است و تو نيكوترين حاكمى.
راوى گويد: كه أميرالمؤمنين بعد از اين خطبه از مسجد بيرون آمد در اثناى عبور از زمين ريگزارى گذشت سى عدد گوسفند در آنجا مى چريدند حضرت فرمود به خدا قسم اگر به عدد اين گوسفندان مرا ناصر و معين بود هر آينه پسر خورنده مگسها را از منبر رسول خدا به زير مى آوردم و او را از ملك و سلطنت خلع مى كردم.
راوى گفت: چون أميرالمؤمنين آن روز را به آخر رسانيد سيصد و شصت نفر با آن حضرت بيعت كردند كه تا دم مرگ ايستادگى داشته باشند أميرالمؤمنين آنها را فرمود كه فردا سرهاى خود را بتراشيد و در احجار الزيت نزد من آئيد چون فردا روز برآمد أميرالمؤمنين سر خود را بتراشيد در موعد خود حاضر شد ولى هيچكدام از قوم سر خود را نتراشيدند و در ميعادگاه حاضر نشدند مگر ابوذر و عمار و مقداد و سلمان و حذيفة بن يمان چون آن حضرت اوضاع را چنان ديد هر دو دست به طرف آسمان بلند كرد و عرض كرد (اللهم ان القوم استضعفونى كما استضعف بنو اسرائيل هارون اللهم فانت تعلم ما نخفى و ما نعلن و ما يخفى عليك شيى ء فى الارض و لا فى السماء توفنى مسلما و الحقنى بالصالحين) و ازين پيش ياد كرديم اين قصه را و به جاى حذيفه در آن روايت زبير مذكور است و بردن أميرالمؤمنين فاطمه را به در خانه مهاجر و انصار ايضا سبق ذكر يافت و اين مطلب در نزد اهل سنت ايضا مسلم است.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى گويد: أميرالمؤمنين نيمه شبى فاطمه را بر درازگوشى سوار كرده همراه خود برمى داشت به در خانه مهاجر و انصار برده و از آنها طلب يارى مى نمود و فاطمه نيز آنها را به نصرت على عليه السلام مى خواند در جواب مى گفتند كه اى دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ما با ابوبكر بيعت كرديم و امر گذشته و اگر قبل از اين بيعت پسر عم تو ما را به بيعت خود مى خواند با او بيعت مى كرديم و از او نمى گذشتيم أميرالمؤمنين فرمود چگونه براى من جائز بود كه جنازه رسول خدا را بگذارم و در طلب خلافت بشتابم فاطمه فرمود على عليه السلام نكرد مگر آنچه را كه شايسته او بود و كردند آنچه را كه خداى تعالى پاداش اعمال آنها را خواهد داد.
و نيز ابن ابى الحديد گويد: كه از كلام معويه مشهور است كه به على عليه السلام نوشت از شام به اين مضمون «عهد و زمان ديروز تو هنوز از ياد بدر نرفته كه زوجه خود را شبانه همراه برمى داشتى و بر درازگوشى سوار مى نمودى و هر دو دست تو در دست دو فرزندت حسن و حسين بود هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت مى كردند و تو باقى نگذاشتى احدى از اهل بدر و سابقين را مگر آنكه آنها را به يارى خود خواندى و تو با زوجه ات براى انتصار به نزد آنها رفتى و گفتى بيائيد و مرا نصرت كنيد و همى خواستى مردم را كوچ دهى ولى كسى ترا اجابت نكرد مگر چهار نفر يا پنج نفر به جان خودم قسم اگر تو بر حق بودى هر آينه ترا اجابت مى نمودند ولى ادعاى تو در اين امر بر باطل بود!! و حرفى را ندانسته بر زبان جارى كردى و امر خلافت را كه بدان نرسى نشانه گذاشتى و هدف بساختى!!

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page