آیه 65 «قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللهُ .....»

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

ƒ65 «قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيّانَ يُبْعَثُونَ»
 
ترجمه :
65. بفرما: نمى‌داند هر كه در آسمان‌ها و زمين است غيب را مگر خداوند تبارك و تعالى و اين‌ها شعور ندارند؛ نمى‌دانند در چه موقع اين‌ها مبعوث مى‌شوند[1] .
 
تفسير :
[شرح و تفسير علم غيب و اختلاف شيعه و سنى]
در موضوع علم غيب آيات و اخبار مختلف است :
در بعض آيات منحصر مى‌فرمايد علم غيب را به خداى متعال، مثل همين آيه و در بعضى استثنا دارد، مثل قوله تعالى: (عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إلّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ)[2]  آنچه بر هر كس مكشوف است و بر غير او  مستور، بر آن‌ها غيب است، مثلاً علم ذات به ذات بر خداوند غيب نيست، ولى بر ممكنات غيب است و مثل آن از علمى كه مختص به اوست و آنچه انبيا و ائمه مى‌دانند و بر غير آن‌ها مستور است، غيب است نسبت به آن‌ها و بر انبيا و اوليا غيب نيست و بلكه نسبت به مؤمنين و كفار و نسبت به علما و جهال.
(قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِى السَّمواتِ) از ملائكه و عالم ارواح و عالم عقول (وَ الاَْرْضِ) از جن و انس (الْغَيْبَ) از علمى كه لا يظهر على احد (إِلّا اللهُ) چون علم او عين ذات است و محدود به حدى نيست.
(وَ ما يَشْعُرُونَ) از براى اين ماده اطلاقات و معانى بسيارى است در آيات و اخبار و السنه: شعائر الهيه، مشعر الحرام، شعر مقابل نثر، شعره به معنى مو، مشاعر انسان [به معنى] حواس ظاهره، شعور به معنى ادراك، ليت شعرى به معنى علم، شَعِير به معنى جو مقابل حنطه [= گندم] و غير اين‌ها و در اينجا يعنى لا يدركون و لا يفهمون و لا يعلمون[3] .
 
[اختلاف مذاهب در كيفيت بعث روز قيامت]
(أَيّانَ يُبْعَثُونَ) در موضوع «بعثِ» يوم القيامة مذاهب و مسالك بسيارى است. بعضى به كلى منكر بعث هستند كه آيات شريفه بسيار موارد نقل كلام آن‌ها را مى‌كند، مثل طبيعى و دهرى و لامذهب و بسيارى از كفار. بعضى بعث را ترقى و تعالى مى‌دانند، چنانچه مثنوى مى‌گويد :
از جمادى مردم و نامى شدم         و از نمو مردم به حيوان سر زدم
مردم از حيوانى و آدم شدم         پس چه ترسم كى زمردن كم شدم
بار ديگر هم بميرم از بشر         سر بر آرم از ملائك بال و پر
بار ديگر از ملك پران شوم         آنچه اندر وهم نايد آن شوم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون         گويدم كإنّا إليه راجعون
بعضى جسم هور قليايى[4]  گفتند مثل شيخ احمد احسائى[5]  ]رئيس [مذهب  شيخيه، بعضى قالب مثالى و مُثُلِ افلاطون صورت بلا ماده[6] ، بعضى معاد روحانى دون جسمانى گفتند[7] ، بعضى عكس آن جسمانى دون روحانى گفتند،  بعضى منكر خلود شدند، بعضى گفتند كه اهل عذاب و جهنم پس از مدتى جسم آتشى پيدا مى‌كنند و از آتش لذت مى‌برند[8]  و غير اين‌ها از مزخرفات و دين مقدس اسلام و صريح بسيارى از آيات و اخبار متواتره به تواتر اجمالى، و ضرورت دين و معاد [كه] يكى از اصول دين است دلالت دارد كه انسان با همين بدن عنصرى جسمانى و همين روح انسانى محشور مى‌شود و اگر بهشتى شد هم لذايذ روحانى دارد و هم جسمانى و ديگر فنا ندارد و هميشه باقى است و اگر اهل عذاب شد، اگر ايمان باشد بالاخره نجات پيدا مى‌كند و بهشتى مى‌شود و اگر ايمان ندارد مخلّد در عذاب است مگر قاصرين از آن‌ها، مثل اطفال و مجانين كفار.

____________________________________________________________________

[1] .  بگو: هر كه وآسمان‌ها وزمين است جز خدا غيب را نمى‌شناسند ونمى‌دانند كِى برانگيخته خواهند شد؟
[2] .  داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمى‌كند * جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد. سوره جن: آيات 26 ـ 27.
[3] .  درك و شعور و فهم و علم و آگاهى ندارند.
[4] .  هورقليايى: اين واژه يونانى و به معناى «مُلك ديگر» است . البته ، گفتنى است كه اين واژه فقط اصطلاح است و مراد آن انكار معاد جسمانى نيست ؛ زيرا آنچه ضرورى اسلام ومذهب و حتى ساير اديان ابراهيمى است ، جسمانى بودن معاد است ، نه نوع جسم آن .كيفيت جسم آدمى كه در روز قيامت محشور مى‌شود، هميشه محل بحث و گفت وگوى علماى اسلام بوده و هست و بحث كيفيت جسم محل نظر است . تشريح كيفيت و حالت جسم اخروى با اقرار به جسمانيت آن تداخلى ندارد و غالباً از اين مطلب غافلند. حتى علمايى مانند علامه مجلسى و علامه حلى و خواجه نصير طوسى نيز براى آدمى دو جسم قائل هستند و يكى را اصلى و ديگرى را به اصطلاح عَرَضى مى‌نامند. جسم اصلى هماناست كه در قيامت محشور مى‌شود و ربطى به اين جسم عنصرى دنيايى ندارد كه از آب ونان و پنير ساخته شده است . زيرا در همين دنيا هم بدن انسان هميشه در حال تغيير وتحول است . به هر حال ، برخى نام جسم اخروى انسان را «جسم اصلى» ناميده‌اند وبرخى «جسم هور قليايى». بنابر آنچه گذشت ، ملاك ، اقرار به جسمانى بودن معاد است .حال ، چه با جسم اصلى و چه با جسم هور قليايى . براى آگاهى بيشتر به كتاب حق اليقين علامه مجلسى و شرح تجريد علامه حلى و شرح الزيارة الجامعة الكبيرة شيخ احمداحسايى ، ج4، شرح فقره «وأجسادكم في الأجساد...» رجوع كنيد.
[5] .  براى آشنايى مختصرى با زندگى نامه وى ر. ك: همين تفسير: ج9، ص474.
[6] .  ر. ك: الملل والنحل: ج2، ص446.
[7] .  ر. ك: شرح المقاصد فى علم الكلام: ج2، ص211؛ بحار الأنوار: ج7، ص52 و شرح الاسماءالحسنى (ملا هادى سبزوارى) : ج1، ص277.
[8] .  ر. ك: نهاية النهاية: ج2، ص22.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page