آیه 44 «قِيلَ لَهَا ادْخُلِى الصَّرْحَ فَلَمّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً .....»

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

44 «قِيلَ لَهَا ادْخُلِى الصَّرْحَ فَلَمّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ»
 
ترجمه :
44. گفته شد براى بلقيس كه داخل شو قصر سليمان را، پس چون كه نزديك قصر آمد گمان كرد كه آب زيادى است و كشف كرد از دو ساق پا، يعنى پوشش پا را بالا زد تا ساق پا. حضرت سليمان فرمود: به درستى كه اين صرح از بلور است ساخته شده[1] .
    
[در معناى صرح]
(قِيلَ لَهَا ادْخُلِى الصَّرْحَ) «صرح» سعه مقابل عمارت است به زبان ما صحن تعبير مى‌كنيم كه غير مسقف است. گفتند قصر سليمان صحن آن از بلور ساخته شده بود و زير آن آب بود، مثل حوضى كه روى او را پوشانيده باشند به شيشه و در زير آن حوض ماهيان و حيوانات آبى قرار داده بود و تخت خود را در آن صرح نصب كرده بود. موقعى كه بلقيس رسيد پاى اين صرح (فَلَمّا رَأَتْهُ) چشمش افتاد (حَسِبَتْهُ لُجَّةً) گمان كرد كه آب است، پوشش خود را بالا كرد (وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها) تا ساق پاى او ظاهر شد كه از آب رد شود، حضرت سليمان از بالاى تخت فرمود: (قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ) اين صرح از بلور صاف ساخته شده. (مُمَرَّدٌ) صاف است كه هيچ چيز روى او نباشد از گرد و غبار و از همين باب است جوانِ اَمرَد، يعنى هنوز مو بر صورتش روييده نشده.
 
مسئله:
[مذمت تراشيدن ريش]
امروز معمول [شده است] بسيارى [از مردان] شايد صد نود، بلكه زيادتر شده حلق لحاء [يعنى] تراشيدن ريش و اين در شريعت اسلام حرام است و در اخبار، عمل بنى‌مروان و بنى‌عباس شمرده شده و بنى‌مروان يك دسته از بنى‌اميه هستند كه بعد از آنكه معاويه پسر يزيد چهل روز خلافت كرد، خود را خلع كرد و گفت من لياقت خلافت ندارم. مروان حكم مدعى خلافت شد و شش ماه بيشتر نگذشت كه به درك واصل شد و پس از او اولادش خلافت كردند[2]  كه  آخرى آن‌ها مروان حمار بود [كه] به دست احمد سفاح[3]  كشته شد و در دوره آن‌ها حضرت سجاد و حضرت باقر (علیهما السلام) بودند.
 
[ايمان آوردن بلقيس]
(قالَتْ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ) گفت بلقيس: پروردگار من! به درستى كه من به خود ظلم كردم و اسلام آوردم با سليمان از براى الله كه پروردگار عالمين است.
[عاقبت بلقيس]
(قالَتْ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى) كه اولاً، آفتاب پرست بودم و ثانياً، به مجرد نامه سليمان تسليم نشدم و ايمان نياوردم و ثالثاً، با مشاهده اين معجزات باز هدايت نشدم ولى فعلاً حق براى من كاملاً مكشوف شد. (وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ) به وحدانيت حضرت پروردگار عالميان و رسالت حضرت سليمان. اختلاف شد كه بلقيس پس از اسلامش چه شد؟ بعضى گفتند: حضرت سليمان با او ازدواج فرمود[4]  و دستور داد تأسيس نوره[5]  كنند براى ذهاب شَعرهاى[6]  او كه بسيار بود و دارد اول كسى كه اختراع نوره كرد سليمان بود و [بلقيس] ملكه تمام دنيا شد [چرا] كه زوجه سليمان كه تمام دنيا در تحت سلطنت سليمان در آمده بود شد. بعضى گفتند: تزويج كرد او را به سلطانى كه نام او سبع بود، بعضى گفتند: او را روانه كرد به طرف سبأ و او را بر سلطنت اوليه خود مستقر نمود و امير جن كه نامش ذوبعه بود امر كرد براى او مصانعى در يمن تأسيس كند[7] . لكن ما هيچ مدركى براى اين اقوال دست نياورديم از اخبار و غير از آنكه به شرف دين حق مشرف شد و البته مورد عنايات حضرت سليمان واقع شد، ولى احتمال اول در نظر اقرب مى‌آيد چون در تفسير[8]  على بن ابراهيم[9]  است كه مى‌گويند بطون اخبار اهل بيت است.
پايان قصه سليمان و بلقيس و بقاياى قضاياى سليمان، يك قسمت در سوره انبيا در ضمن پنج آيه از آيه 78 الى 82 از قوله تعالى: (وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ) الى قوله : (وَ كُنّا لَهُمْ حافِظِينَ) گذشت بيان آن[10]  و يك قسمت در سوره ص در طى يازده آيه از آيه 30 الى آيه 40 از قوله تعالى كه مى‌فرمايد: (وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ) الى قوله تعالى: (وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ) إن شاء الله شرحش مى‌آيد بحوله و قوته.

_________________________________________________________________________________

[1] .  ترجمه ديگر: به او گفته شد: «وارد ساحتِ كاخ پادشاهى شو» و چون آن را ديد، بركه‌اى پنداشت و ساق‌هايش را نمايان كرد. سليمان گفت: «اين كاخى فرش شده از آبگينه است». ملكه گفت: «پروردگارا من به خود ستم كردم و اينك با سليمان در برابر خدا، پروردگارجهانيان، تسليم شدم».
[2] .  ر. ك: الاختصاص «مفيد»: ص131؛ مناقب آل ابى طالب: ج3، ص311 و بحار الأنوار :ج31، ص528.
[3] .  مختصرى از زندگى‌نامه وى در همين جلد، ص193، پاورقى (1) گذشت.
[4] .  زاد المسير: ج6، ص78.
[5] .  نوره: داروى نظافت براى ازاله موهاى زائد.
[6] .  ذهاب شعر : از بين بردن مو.
[7] .  ر. ك: مجمع البيان: ج7، ص351.
[8] .  تفسير قمى: ج2، ص104.
[9] .  مختصرى از زندگى‌نامه وى در همين تفسير: ج1، ص74 وهمين جلد، ص311 گذشت.
[10] .  ر. ك: همين تفسير: ج13، ص394 ـ 401.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page