28 «إذْهَبْ بِكِتابِى هذا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ»
ترجمه :
28. حضرت سليمان فرمود به هدهد كه اين نوشته مرا ببر پس بينداز به سوى آنها، پس از آن دور شو از آنها، ولى به اندازهاى كه متوجه شوى كه چه نظرى مىگيرند در جواب اين نامه.
تفسير :
[نامه سليمان به ملكه سبأ]
نوشت نامه را حضرت سليمان و مهر و امضا نمود و داد به هدهد. به منقار گرفت و برد بالاى سر بلقيس، انداخت نامه را در دامن بلقيس و اين قانون انبيا بود كه بايد اولاً دعوت كنند و اقامه معجزه و دليل. اگر مخالفت كردند بايد جهاد كنند به هر نحوى كه مقتضى باشد يا به عذاب الهى آنها را خداوند هلاك كند و حضرت سليمان مىتوانست قاصدى از مسلمين بفرستد و [لى] به هدهد داد، يكى براى اينكه همين معجزه باشد كه ببينند طائرى اين نامه را آورده و مخصوصاً در دامن بلقيس انداخته و آن طائر دور شده و در محل نزديكى توقف كرده و ديگر آنكه سريعتر اين نامه به دست بلقيس برسد و غرض حضرت سليمان فقط دعوت بلقيس نبود، بلكه جميع اهل سبأ را دعوت به دين حق مىكرد، لذا به خطاب جمع فرمود: (اذْهَبْ بِكِتابِى هذا)؛ اين نامه كه نوشتهام و مهر كردهام (فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ) ضمير جمع آورد و همچنين جمله بعد كه فرمود: (ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ) ضمير جمع و كذا (فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُونَ) و چون عالم به زبان حيوانات بوده، البته عالم به جميع لغات بود و به تمام السنه صحبت مىكرد، چنانچه در خبر است كه به زبان فارسى، عربى، عبرانى، سريانى و ساير لغات در موارد مختلفه صحبت مىكرد[1] و نظر به اينكه اهل سبأ، يمن و شام لسان آنها عربى بود، كتابت و نامه سليمان به لسان عرب نوشته شد. بلقيس باز كرد و ديد. رو كرد به وزرا و امراى مملكت :
_________________________________________________________________________
[1] . ر. ك : ناسخ التواريخ (كتاب هبوط): ج2، ص242.
آیه 28 «إذْهَبْ بِكِتابِى هذا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ .....»
- بازدید: 946