6 «وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ»
ترجمه :
6. و محققاً تو تلقى كردهاى قرآن را از نزد حكيم عليم[1] .
تفسير :
[سير نور مقدس پيامبر گرامى (صلی الله علیه و آله و سلم) در دوازده حجاب]
نوع مفسرين تفسير كردند به اينكه [قرآن] توسط وحى و روح الامين از جانب پروردگار[2] ولو به واسطه [بر پيغمبر نازل شده است]، لكن آنچه به نظر مىرسد اين آيه شريفه مرتبه اول نزول قرآن را بيان مىفرمايد[3] كه خداوند چون نور مقدس حضرت رسالت را خلق فرمود و انوار مقدسه ائمه را، تمام علوم و كمالات را به آنها عنايت كرد كه فرمود :«أولُ ما خَلَقَ اللهُ نوري»[4] .
پيش از اينكه مَلَكى يا عرش و كرسى و لوح و قلم را خلق فرمايد و در خبر از اميرالمؤمنين است كه پس از خلقت نور آن حضرت، خداوند دوازده حجاب خلق فرمود و اين نور مقدس را در اين دوازده حجاب سير داد و در هر حجابى ذكرى داشت، پس از آن عرش را آفريد و او را در عرش قرار داد. دارد در حجاب اول دوازده هزار سال تا در حجاب دوازدهم هزار سال و در عرش هفت هزار سال كه مجموع آنها هشتاد و پنج هزار سال مىشود و يكى از حجابها را حجاب نبوت مىفرمايد. در آن حجاب مقام نبوت به او عنايت شد[5] و معناى نبوت خبر داشتن از جانب خداوند به جميع دستورات كه مِن جمله، قرآن مجيد است و اين انوار مقدسّه ائمه با نور مقدس رسالت يك نور بود، چنانچه [پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)] فرمود :
«أَنا و عليٌّ مِن نورٍ واحدٍ»[6] .
و در زيارت جامعه :
«خَلَقَكُم اللهُ أنواراً، و جَعَلَكُم بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ، حتّى مَنَّ علينا فجعلَكُم في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أن تُرْفَعَ و يُذْكَرَ فيها اسمُهُ»[7].
و از شواهد اين دعوى فرمايش حضرت است كه فرمود :
«كنتُ نبيّاً و آدمُ بينَ الماءِ و الطينِ»[8] .
و از شواهد اينكه چون اميرالمؤمنين متولد شد و پيغمبر آمد، زبان در دهان على گذاشت [و] مكيد. بعد فرمود: «اقرأ». اميرالمؤمنين قرائت كرد سوره مؤمنون را: (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * قَدْ أَفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ)[9] ، حضرت فرمود :
«قَدْ أفلَحُوا بِکَ يا عَليُّ»[10] .
و نيز از شواهد اينكه على (علیه السّلام) استاد جبرئيل بود كه دارد جبرئيل بر پيغمبر نازل شده بود، اميرالمؤمنين وارد شد، جبرئيل برخاست و احترام گذاشت. حضرت سببش را پرسيد. عرض كرد: موقعى كه خداوند مرا خلق فرمود، خطاب رسيد: «مَن أَنَا و مَنْ أَنْتَ؟»[11] . من ندانستم چه جواب بگويم، نور على حاضر شد و فرمود: بگو: «أنتَ الرَبُّ الجليلُ، و أنا العبدُ الذَليلُ»[12] .
[معناى «تلقّى»]
لذا مىفرمايد: (وَ إِنَّکَ) شخص شما (لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ). «تلقى» اخذ و گرفتن است. (مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ) بىواسطه از جانب خداوندى كه حكيم است كه تمام افعال او از روى حكمت و مصلحت است كه اين قرآن را القا به تو فرمود [و انزال آن] عين صلاح بود و تمام دستورات و فرمايشات قرآن حكيمانه است و عالمانه است و اين در جواب آنهاست كه گفتند كه شياطين اين قرآن را نازل كردند كه در سوره قبل بيان شد كه فرمود: (وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ) الى قوله: (عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ) شرحش بيان شد[13] .
_____________________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: وحقاً تو قرآن را از سوى حكيمى دانا دريافت مىدارى.
[2] . تفسير التبيان: ج8، ص76 و تفسير الآلوسى: ج10، ص155.
[3] . براى آگاهى از كيفيت نزول قرآن و مراتب آن: ر. ك: همين تفسير، ج1، گفتار نهم، ص165 ـ 170.
[4] . اولين چيزى كه خداوند آفريد، نور من بود. تفسير قمى: ج1، ص17؛ تفسير ابن عربى: ج1،ص417؛ عوالى اللالى: ج4، ص99؛ بحار الأنوار: ج1، ص97، ح7 و مستدرک سفينة البحار :ج2، ص14.
[5] . الخصال: باب دوازدهم، ص524، ح54؛ معانى الأخبار: ص307؛ مدينة المعاجز: ج2،ص369 و بحار الأنوار: ج15، ص4، ح4.
[6] . من وعلى از نور واحدى هستيم. تفسير قمى: ج1، ص18؛ امالى صدوق: ص307؛ الخصال :ص41، باب اول، ح108؛ تفسير الآلوسى: ج6، ص186.
[7] . خداوند شما را آفريد به صورت نورهايى و محيط به عرش خود گردانيد تا اين زمان كه به نعمت وجود شما بر ما منت گذاشت پس شما را در خانههايى قرار داد كه امر به رفعتش فرمود و به ذكر نام خدا در آن خانهها فرمان داد. من لا يحضره الفقيه: ج2، ص613؛ تهذيب الأحكام: ج6، ص98؛ المزار «مشهدى»: ص529 وهدية الزائرين: باب (8)، ص390.
[8] . وقتى آدم بين آب و گل بود، من پيغمبر بودم. مناقب آل ابى طالب: ج1، ص266؛ عوالى اللالى: ج4، ص121، ح200 و بحار الأنوار: ج16، ص402، ضمن ح1.
[9] . به نام خداوند بخشنده مهربان. به راستى كه مؤمنان رستگار شدند. سوره مؤمنون: آيه 1.
[10] . به تحقيق مؤمنين به واسطه تو اى على رستگار شدند. امالى طوسى: ص708؛ مناقب آل ابى طالب: ج2، ص23؛ حلية الأبرار: ج2، ص22 و بحار الأنوار: ج35، ص18. در منابع «ياعلى» ذكر نشده است.
[11] . من چه كس هستم و تو چه كس هستى؟
[12] . تو پروردگار منزه هستى و من بنده ذليل و خوار هستم. مستدرک سفينة البحار: ج2، ص 23(به نقل از بستان الكرامة) و الغدير: ج7، ص340.
[13] . ر. ك: همين جلد، ص252 ـ 254، ذيل تفسير آيات 210 ـ 212 سوره شعراء.
آیه 6 «وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ»
- بازدید: 931