27 «وَ أَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»
ترجمه :
27. و اعلان ده و ندا كن در جميع ناس بيايند تو را به حج بيت الله پيادهها و بر شتران لاغر سوارهها بيايند از هر راه دورى (1) .
تفسير :
[اهميت حج ومسائل آن]
يكى از فروع مهمه اسلام بلكه از زمان ابراهيم مسئله حجّ است كه واجب است بر هر كه استطاعت داشته باشد و منكر آن كافر است (2) ، و تارك آن از سال استطاعت كبيره موبقه (3) ، و اگر ترك شد در اخبار دارد كه در صفّ يهود محشور مىشود (4) كنايه از اينكه بىايمان از دنيا مىرود. و ثواب حج بسيار است به هر قدمى هفتصد حسنه و اگر سواره بيايد به هر خطوه (5) هفتاد حسنه (6) ، و خداوند مُسىء (7) آنها را به محسن (8) آنها مىبخشد و آنچه بخواهند به آنها عطا مىشود و چون برگردند مثل اينكه از مادر متولد شدهاند، هيچ گناهى براى آنها نيست و مثوبات ديگر (9) .
[در بيان واجبات حج وعمره]
و اما واجبات حج، بيست واجب دارد: پنج راجع به عمره تمتّع و پانزده راجع به حج تمتّع.
اما عمره:
1. احرام از مواقيت (10) ، لباس احرام بپوشد نيت احرام كند تلبيه (11) بگويد.
2. طواف عمره هفت شوط دور كعبه.
3. نماز طواف خلف مقام ابراهيم.
4. سعى صفا و مروه هفت شوط از صفا شروع كند به مروه ختم كند.
5. تقصير به اخذ شارب و قطع ناخن.
و اما حج:
1. احرام از مسجد الحرام ، حجر اسماعيل يا خلف مقام.
2. وقوف عرفات از ظهر تا مغرب ؛ روز عرفه (12) .
3. بيتوته به مشعر (13) شب عيد.
4. رَمْىْ جَمَره عقبه (14) روز عيد.
5. ذبح.
6. تقصير؛ حلق رأس.
7. طواف حج.
8. نماز طواف.
9. سعى صفا و مروه (15) .
10. وقوف شب يازدهم به مِنا.
11. رمى جمرات ثلاث روز يازدهم.
12. وقوف به منا شب دوازدهم.
13. رمى جمرات ثلاث روز دوازدهم.
14. طواف نسا.
15. نماز طواف.
(وَ أَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجِّ)، تمام ناس تا دامنه قيامت صداى ابراهيم را در اصلاب آبا شنيدند، هر كه لبّيك گفت مشرف شود، هر چه زيادتر گفت زيادتر مشرف مىشود، و تلبيه در حال احرام جواب ابراهيم است (16) .
(يَأْتُوکَ رِجالاً)، يعنى پياده ؛ «بأرجلهم » (17) .
(وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ) عطف به (رِجالاً) است، يعنى سواره، و (ضامِرٍ) شتر لاغر است، يعنى بر شتر سوار. و البتّه اين موضوع پياده و سواره از ميقات است و امروزه با مراكب ديگر مشرف مىشوند.
(يَأْتِينَ) بيايند از اطراف (مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ) راه دور از جنوب و شمال مشرق و مغرب شهرى و دهاتى و باديه نشين به شرايطى كه در كتاب حج مذكور است.
_______________________________________________________________________________________
1. ترجمه ديگر: ودر ميان مردم براى حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و[سوار] بر هرشتر لاغرى ـ كه از هر راه دورى مىآيند ـ به سوى تو روى آورند.
2. مجمع البيان: ج7، ص128.
3. كافى: ج4، ص271، ح2 و وسائل الشيعة: ج8، ص13، ح1.
4. كافى: ج4، ص268، ح1 و 5 و وسائل الشيعة: ج11، ص29، ح1.
5. گام ؛ قدم .
6. مجمع البيان: ج7، ص129.
7. گنهكار.
8. نيكو كار؛ احسان كننده .
9. كافى: ج4، ص252، باب فضيلت حج وعمره وثواب آن دو.
10. مواقيت : 1 ـ مسجد شجره . 2 ـ جُحفه . 3 ـ وادى عتيق . 4 ـ يلملم . 5 ـ قرن المنازل .
11. تلبيه به معناى لبيك گفتن است : لبّيک اللّهمّ لبّيک .
12. روز نهم از ماه ذى حجه وروز قبل از عيد قربان .
13. محلى كه حاجيان در آن مناسك حج به جاى آورند.
14. رمى جمره عقبه : در سرزمين منا روز عيد قربان هفت سنگ به جمره عقبه به تبعيت ازعمل ابراهيم خليل الله زده مىشود.
15. بين دو كوه صفا ومروه هفت بار برود وبرگردد.
16. ر. ك : تفسير البرهان: ج5، ص279 به بعد.
17. با پاهايشان .