فصل: شفا خواستن به واسطه دعا و نوشتن آن

(زمان خواندن: 16 - 32 دقیقه)

شفا خواستن به واسطه دعا بر چند قسم است:

شفا خواستن به واسطه دعا بر چند قسم است:

اول - دفع امراض كه خود شامل دعاهايى است:

اول - دفع امراض كه خود شامل دعاهايى است:
الف - ابو نجران و ابن فضال از يكى از اصحاب ما از امام صادق - عليه السلام - روايت كرده اند كه آن حضرت هنگام مريضى مى فرمود:
701 - اللهم انك قد غيرت اقواما فقلت:قل ادعوا الذين زعمتم من دونه فلا يملكون كشف الضرع عنكم ولا تحويلا (1) فيا من لا يملك كشف ضرى ولا تحويله عنى احد غيرك صل على محمد واله و اكشف ضرى و حوله الى من يدعو معك الها اخر لا اله غيرك.
يعنى: خدايا! تو اقوامى را تغيير داده (به مرض و سختى مبتلايشان كردى و) به آنان گفتى: بگو بخوانيد غير از خدا هر كه را گمان داريد كه نه توان بر طرف كردن ضرر را از شما دارند و نه توان دگرگون ساختن آن را. پس اى كسى كه غير تو كسى توان بر طرف كردن سختى من و برگرداندن آن را ندارد، درود بر محمد و آلش بفرست و سختى مرا برطرف نما و آن را بر كسى بينداز كه به همراه تو معبود ديگرى هم دارد كه معبودى جز تو نيست.
ب - يونس بن عبد الله الرحمن از داود بن زيد روايت كرده است كه گفت:
در مدينه مرض شديدى مرا فرا گرفت، اين خبر كه خبر كه به حضرت صادق - عليه السلام - رسيد برايم نوشت:
702 - قد بلغنى علتك فاشتر صاعا من بر ثم استلق على قفاك و انثره على صدرك كيف ما انتشر و قل:.
يعنى: مرض تو به من رسيده است، يك صاع (2) گندم خريدارى كن و بر پشت بخواب و آن گندمها را بر سينه ات بريز - هر طور ريخته شود - آنگاه بگو:.
اللهم انى اسالك باسمك الذى اذا سالك به المضطر كشفت ما به من ضر، و مكنت له فى الارض، و جعلته خليفتك على خلقك، ان تصلى على محمد و اهل بيته و ان تعافينى من علتى.
يعنى: بار خدايا! از تو درخواست مى كنم و تو را سوگند مى دهم به آن نامت كه اگر انسان مضطرى تو را بدان بخواند، ضرر را از او دفع مى نمايى و بر زمين، جايگاه مناسبى به او مى دهى و جانشين خود در زمينش ‍ مى نمايى، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا از مرضم عافيت ببخشاى.
- ثم استو جالسا و اجمع البر من حولك و قل مثل ذلك و اقسمه مدا مدا لكل مسكين و قل مثل ذلك.
يعنى: آنگاه بنشين و گندمها را از اطراف خود جمع نما و همان را دوباره، بگو بعد آن را ده سير ده سير تقسيم كن و به هر مسكينى بده و همان دعا را مجددا بگو.
داوود گويد: من اين را گفتم، گويا از عمال (3) رهايى يافتم و افراد ديگر نيز آن را گفتند و از آن بهره بردند.
ج - (دعاى ذيل:)
703 - بسم الله الرحمن الرحيم، الحمد لله رب العالمين، حسبنا الله و نعم الوكيل، تبارك الله احسن الخالقين، لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم.
يعنى: به نام خداوند رحمان و رحيم، سپاس مخصوص خدايى است كه پروردگار عالمين است، خدا ما را كافى است و خوب وكيلى است، تبريك باد بر خدا كه بهترين خلق كننده است، هيچ تحول و نيرويى جز به واسطه خداوند على و عظيم وجود ندارد.
اين دعا را چهل مرتبه بعد از نماز صبح بخواند و بر محل درد بكشد كه هر چه باشد خصوصا شكافتگى و پارگى، به اذن خداوند متعال خوب خواهد شد كه اين عمل انجام گرديد و از آن بهره ها برده شد.
د - يونسى بن عمار گويد: به حضرت صادق - عليه السلام - عرض ‍ كردم فدايت شوم! مردم گمان مى كنند اين چيزى كه در چهره ام ظاهر گرديده، خداوند متعال بنده اى را كه به او حاجتى دارد، بدان مبتلا نمى سازد، فرمود:
704 - قد كان مومن آل فرعون مكنع الاصابع و كان يقول هكذا و يمد يده و يقول: يا قوم اتبعوا المرسلين (4).
يعنى: آن مرد مومن از آل فرعون، انگشتانش بريده بود، دست خود را مى كشيد و مى گفت: اى مردم! از انبيا تبعيت كنيد.
سپس فرمود:
اذا كان الثلث الاخير من الليل فى اوله فتوضا و قم الى صلائك التى تصليها فاذا كنت فى السجده الاخيره من الركعتينن الاوليين فقل و انت ساجد: يا على، يا عظيم، يا رحمن، يا رحيم، يا سامع الدعوات، يا معطى الخيرات، صل على محمد و ال محمد و اعطنى من خير الدنيا ولاخره ما انت اهله، و اصرف عنى من شر الدنيا و الاخره ما انت اهله، و اذهب عنى هذا الوجع فانه قد اغاظنى و احزننى، والح فى الدعاء.
يعنى: در ابتداى يك سوم آخر شب، وضو بساز و به نمازت بايست، به آخرين سجده از دو ركعت اول كه رسيدى در حال سجده بگو: يا على يا عظيم... اى بلند مرتبه! اى با عظمت! اى رحمان! اى رحيم! اى شنونده دعاها! و اى بخشنده خيرها! بر محمد و آل محمد درود فرست و از خير دنيا و آخرت آنچه خودت سزاوار آنى به من عطا فرما و از شر دنيا و آخرت نيز آنچنان كه خودت سزاوار آنى از من دور بگردان و اين درد را هم از من بردار كه مرا خشمگين ساخته و ناراحت كرده است. بايد در دعايت مصر باشى.
يونس بن عمار گويد: هنوز به كوفه نرسيده بودم كه خداوند متعال تمام آن را از من برداشت.
ه - داود بن زربى از حضرت صادق - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
705 - تضع يدك على الموضع الذى فيه الوجع و تقول ثلاث مرات: الله، الله، الله ربى حقا لا اشرك به شيئا، اللهم انت لها ولكل عظيمه ففرقها عنى.
يعنى: دست خود را بر محلى كه درد در آن است بگذار و سه بار بگو: الله! الله! الله خدا! خدا پروردگار حقيقى من است! كه چيزى را شريكش قرار نمى دهم، خدايا! براى اين كار و هر كار بزرگى، تو ملجا و پناهى، پس آن را از من جدا نما.
و - مفضل از حضرت صادق - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
706 - قل للاوجاع: بسم الله و بالله كم من نعمه لله فى عرق ساكن و غير ساكن على عبد شاكر و غير شاكر. و تاخذ بلحيتك اليمنى بعد الصلاه المفروضه و تقول: اللهم فرج عنى كربتى، و عجل عافيتى، و اكشف ضرى - ثلاث مرات - و احرص ان يكون ذلك مع بكاء و دموع.
يعنى: براى دردها بگو: بسم الله و بالله به نام خدا و بياورى او چه بسا نعمتى كه در رگهاى ساكن و غير ساكن بنده شاكر موجود است!. و بعد از نماز واجب، محاسنت را با دست راست خود بگير و سه مرتبه بگو: اللهم... خدايا! اندوه را از من بر طرف سا و در سلامتى ام عجله بفرما و سختى ام را بر طرف نما.
و سعى كن اين كار تو با گريه و اشك همراه باشد.
ز - ابو حمزه گويد در زانويم دردى عارضم شد آن را به حضرت باقر - عليه السلام - عرضه داشتم، فرمود:
707 - اذا انت صليت فقل: يا اجود من اعطى، و يا خير من سئل و يا ارحم من استرحم، ارحم ضعفى و قله حيلتى و اعفنى من وجعى.
يعنى: وقتى نماز گزاردى بگو: يا اجود... اى بخشنده ترين عطا كننده! اى بهترين درخواست شونده! و اى رحيم ترين كسى كه از او طلب رحمت مى شود! بر ضعف و بيچارگى من رحم كن و مرا از دردم معاف فرما.
ابو حمزه گويد: اين را گفتم و عافيت يافتم.
ح - امام باقر - عليه السلام - فرمود:
708 - مرض على - عليه السلام - فاتاه رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فقال له: قل: اللهم اين سالك تعجيل عافيتك، او صبرا على بليتك، او خروجا الى رحمتك.
يعنى: على - عليه السلام - مريض شد، رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - نزدش آمده فرمود بگو: بارالها! يا عافيتت را تسريع گردان، يا به من صبر در بلايت را عنايت كن و يا روح مرا به سوى جوار رحمتت خارج فرما.
ط - ابراهيم بن عبد الحميد از مردى نقل كرده است كه گفت: به حضرت صادق - عليه السلام - وارد شدم و از دردى كه داشتم به حضرت شكايت بردم، فرمود:
709 - قل: بسم الله، ثم امسح يدك عليه ثم قل: اعوذ بعزه الله، و اعوذ بقدره الله، و اعوذ برحمه الله، و اعوذ بجلال الله، و اعوذ بعظمه الله، واعوذ بجمع الله، و اعوذ برسول الله، و اعوذ باسماء الله، من شر ما احذر و من شر ما اخاف على نفسسى، تقولها سبع مرات.
يعنى: بگو بسم الله، آنگاه دست را بر آن بكش و سپس هفت مرتبه بگو: اعوذ پناه مى برم به عزت خدا! پناه مى برم به قدرت خدا! پناه مى برم به رحمت خدا! پناه مى برم به جلال خدا! پناه مى برم به عظمت خدا! پناه مى برم به جمع خدا! پناه مى برم به رسول خدا! و پناه مى برم به اسمهاى خدا از شر هر چه از آن حذر دارم و از شر هر چه كه از آن بر خود بيمناكم!.
آن مرد گويد: اين كار را كردم و درد از من رخت بربست.
ى - ابراهيم بن اسرائيل از حضرت رضا - عليه السلام - نقل كرده است كه فرمود:
710 - خرج بجاريه لنا خنازير فى عنقها فاتانى ات فقال لى: يا على، قل لها فلتقل: يا رووف، يا رحيم، يا رب، يا سيدى، قال: فقالته فاذهب الله عنها. قال: و قال: هذا الدعاء الذى دعا به جعفر بن سليمان.
يعنى: در گردن كنيزى از كنيزان ما غده هايى پديدار شد، ندايى غيبى به سوى من آمد و گفت: اى على! به آن كنيز بگو كه بگويد: يا رئوف! يا رحيم! يا رب! يا سيدى! كنيز اين را گفت و خداوند سبحان نيز آن مرض را از دفع كرد.
آنگاه فرمود: اين همان دعايى است كه جعفر بن سليمان، خدا را بدان مى خواند.

دوم - دعاهايى كه به واسطه اندوهها و سختيها دفع مى گردند:

دوم - دعاهايى كه به واسطه اندوهها و سختيها دفع مى گردند:
الف - ابن مسكان از ابى حمزه روايت كرده است كه حضرت باقر - عليه السلام - به او فرمود:
711 - يا ابا حمزه، ما لك اذا انابك امر تخافه الا تتوجه الى بعض زوايا بيتك - يعنى القبله - فتصلى ركعتين ثم تقول: يا ابصر الناظرين، و يا اسمع السامعين، و يا اسرع الحاسبين، و يا ارحم الراحمين، سبعين مره كلما دعوت الله مره بهذه الكلمات سل حاجتك.
يعنى: اى ابا حمزه! چه مى شود كه هرگاه امر هراسناكى به تو رسيد، به طرف گوشه اى از اتاق - يعنى به سوى قبله - نمى روى تا دو ركعت نماز بگزارى و سپس هفتاد مرتبه بگويى: يا ابصر الناظرين... اى بيننده ترين نظر كننده ها! اى شنونده ترين شنونده ها ها! اى سريعترين حسابرسها! و اى با رحمت ترين رحيمان! هر بار كه با اين كلمات، دعا كردى، حاجت خود را درخواست نما.
ب - از حضرت باقر - عليه السلام - روايت شده است كه فرمود:
712 - مردى كه شيبه هذلى گفته مى شد، نزد پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - آمد و عرضه داشت:
اى رسول خدا! من پير مرد كهنسالى و نيروى كار ندارم، تا كنون خود را به نماز و روزه و حج و جهاد، عادت داده بودم، كلامى به من بياموز كه خداوند متعال به واسطه آن به من نفع برساند و سبك هم باشد، اى رسول خدا!
پيامبر - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: دوباره بگو.
آن مرد سه مرتبه اين را گفت. رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: هيچ درخت و كلوخى در گرد تو نيست مگر آنكه از باب رحمت بر تو گريه كرده است، هرگاه نماز صبح را گزاردى بگو: سبحان الله العظيم و بحمده ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم كه خداوند و جليل به واسطه آن تو را از كورى و ديوانگى و جذام و فقر و ضعف، معاف مى دارد.
آن مرد گفت: يا رسول الله! اين براى دنيا، براى آخرت چه؟ فرمود: بعد از هر نمازى مى گويى: اللهم اهدنى من عندك، و افض على من فضلك، و انشر على من رحمتك، و انزل على من بركاتك.
يعنى: خدايا! مرا از جانب خودت هدايت نماز و از بخشش مخصوصت برمن افاضه فرما و رحمتت را بر من بگشاى و بركاتت را بر من نازل فرما.
آن مرد اين دستور را گرفت و بر آن مداومت نمود، فردى به ابن عباس گفت: اين رفيقت چه محكم اين دستور را گرفت.
رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: اگر اين مرد بتواند اين عمل را در قيامت با خود بياورد و عمدا آن را ترك نكند، هشت درب بهشت بر رويش گشوده خواهد شد به طورى كه از هر كدام بخواهد مى تواند داخل گردد.
ج - شيخ كلينى از حضرت صادق - عليه السلام - نقل كرده است كه فرمود:
713 - كان من دعاء ابى - عليه السلام - فى امر يحدث: اللهم صل على محمد و ال محمد و اغفر لى، و ارحمنى، و زك عملى، و يسر منقلبى، و اهد قلبى، و امن خوف، و عافنى فى عمرى كله، و ثبت حجتى، و اغسل خطاياى، و بيض وجهى، و اعصمنى فى دينى، و سهل مطلبى، و وسع على فى رزقى، فانى ضعيف، و تجاوز عن سيى ء ما عندى بحسن ما عندك، ولا تفجعنى بنفسى، ولا تفجع بى حميمى.
وهب لى يا الهى لحظه من لحظاتك تكشف بها ما به ابتليتنى و تردنى بها الى احسن عاداتك عندى، فقد ضعف قوتى، و قلت حيلتى، و انقطع من خلقك رجائى، ولم يبق لى الا رجاوك و توكلى عليك، و قدرتك يا رب على ان ترحمنى و تعافينى كقدرتك على ان تعذبنى و تبتلينى، الهى ذكر عوائدك يونسنى، و الرجاء لا نعامك يقوينى، و لم اخل من نعمتك منذ خلقتنى، فانت ربى و سيدى، و مفزعى و ملبحئى، و الحافظ و الذاب عنى، و الرحيم بى، و المتكفل برزقى، و عن قضائك و قدرك كلما قدرت لى فليكن سيدى و مولاى فيما قضيت و قدرت و حتمت تعجيل خلاصى مما انا فيه جميعه و العافيه فانى لا اجد لدفع ذلك احدا غيرك، ولا اعتمد فيه الا عليك، فكن يا ذا الجلال والا كرام عند حسن ظنى بك و رجائى لك، و ارحم تضرعى و استكانتى و ضعف ركنى و امنن بذلك على و على كل داع دعاك يا ارحم الراحمين، و صلى الله على محمد واله اجمعين.
يعنى: از دعاهاى هنگام پديد آمدن حادثه اين بود: اللهم... خدايا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا بيامرز و رحمت كن، عملم را پاك نما و بازگشتم از آسان گردان، قلبم را هدايت كن و ترسم را به ايمن مبدل فرما، در تمام عمرم به من عافيت عطا كن و حجت و دليلم را پا برجا قرار ده (5) خطاهايم را بشوى، چهره ام را (در قيامت) سفيد گردان، مرا در دينم حفظ فرما در دينم حفظ فرما و كارم را آسان بگردان، روزى ام را گشايش ده كه من ضعيفم و از بديهاى من به خوبى خودت در گذر، با دستم، نه بر سر خودم مصيبت وارد كن و نه بر سر فاميلم.
اى معبود من! گوشه چشمى به من نظر كن تا با آن، بلاهايت را از من بر طرف سازى و به واسطه آن، مرا به سوى بهترين عادتها بكشانى. نيرويم ضعيف و چاره ام اندك گشته است، از تمام خلق تو اميدم قطع گرديد. پروردگار من! تنها اميد به تو و توكل بر تو و قدرتت برايم باقى مانده كه بر من رحم كنى و معافم گردانى، همچنانكه قدرت بر عذاب و مبتلا كردن من دارى.
بار خدايا! ياد آورى نيكيهاى تو، مانوسم مى كند و اميد به نعمت دادنت، تقويتم مى نمايد كه از ابتداى خلقتم، لحظه اى از نعمت تو خالى نبوده ام. تو پروردگار من، آقاى من، دادرس من، پناهگاه من، حافظ من، مدافع من، رحيم بر من و كفيل روزى من هستى.
هر آنچه بر من مقدر كردى، از قضا و قدر تو سرچشمه مى گيرد، بنابر اين، اى آقا و مولاى من! تعجيل در رهايى - از تمام آنچه در آنم - و عافيت را در قضا و قدر حتمى قرارده كه من براى دفع آن، كسى جز تو را نمى يابم و بر كسى جز تو تكيه نمى كنم، اى صاحب جلال و كرامت! با من بر اساس ‍ خوش گمانى و اميدم، رفتار نما و بر زارى و زمينگيرى و سستى ام رحم كن و با اين كارت بر من و بر هر كس كه تو را مى خواند، منت بگذارى ارحم الراحمين! درود خدا بر محمد و تمام خاندانش باد.
د - عاصم بن حميد از اسماء روايت مى كند كه گفت: رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود:
714 - من اصابه هم او غم او كرب او بلاء او لاواء فليقل: الله ربى لا اشرك به شيئا، توكلت على الحى الذى يموت.
يعنى: هر كه اندوه يا غم يا سختى يا بلاء يا دشوارى به او رسيده بگويد: الله پروردگار من است، چيزى را شريك او قرار نمى دهم، توكل مى كنم بر زنده اى كه نمى ميرد.
ه - هشام بن سالم از حضرت صادق - عليه السلام - رواست كرده است فرمود:
715 - اذا نزلت برجل نازله او شديده او كربه امر فليكشف عن ركبتيه و ذراعيه وليلصقهما بالارض و ليلصق جوجوه بالارض ثم ليدع بحاجته و هو ساجد.
يعنى: هر گاه به كسى بلايى يا اندوهى يا چيز سختى رسيد، دو زانو و دو ساعد خود را برهنه سازد و آنها را به زمين بچسباند و نيز سينه اش را هم بر زمين چسبانيده در حال سجده دعا كند و حاجتش را بطلبد.
و - جهت طلب روزى از حضرت صادق - عليه السلام - روايت شده است كه (بگويد):
716 - يا الله، يا الله، يا الله، اسالك يحق من حقه عليك عظيم ان تصلى على محمد واله و ان ترزقنى العمل بما علمتنى من معرفه حقك، و ان تبسط على ما حظرت من رزقك.
يعنى: خدايا! خدايا! خدايا! از تو طلب مى كنم و به كسى كه حق بزرگى بر تو دارد سوگندت مى دهم كه بر محمد و آلش درود بفرستى و كارى را روزى من كنى كه بر اساس شناخت حق تو باشد - كه خودت آن را به من تعليم نمودى - و آن روزى را كه از من بازش داشتى بر من بگسترانى.
ز - سعيد بن زيد گويد، حضرت كاظم - عليه السلام - فرمود:
717 - اذا صليت المغرب فلا تبسط رجلك ولا تكلم احدا حتى تقول مائه مره: بسم الله الرحمن الرحيم ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم مائه مره فى المغرب و مائه مره فى الغداه، فمن قالها دفع عنه مائه من انواع البلاء ادنى نوع منها البرص و الجذام والشيطان و السلطان.
يعنى: وقتى نماز مغرب را گزاردى پايت را دراز مكن و با كسى سخن مگو تا صد بار بگويى: بسم الله الرحمن الرحيم ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم.
صد بار مغرب و صد بار صبح كه هر كس آن را بگويد: صد بلا از هر نوعش ‍ از او دفع مى گردد كه كمترين آنها پيسى (6) و جذام و شيطان و پادشاه است.
ح - براى دفع كردن عاقبت خوابهاى ناگوار بعد از آنكه از آن خواب بيدار شدى بلا فاصله به سجده برو و هر قدر مى توانى خدا ثنا كن، سپس بر محمد و آلش صلوات بفرست و به سوى خداوند منان ناله كن و از او بخواه كه آن را از تو دفع كند و از عاقبتش تو را در سلامت بدارد كه به فضل و رحمت الهى اثرى براى آن خواب نخواهى ديد.
ط - ابو قتاده حرث بن ربعى گويد: شنيدم رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - مى فرمايد:
718 - الرويا الصالحه من الله، فاذا راى احدكم ما يحب فلا يحدث بها الا من يحب، و اذا راى رويا مكروهه فليتفل عن يساره و ليتعوذ من شر الشيطان و شرها، ولا يحدث بها احد فانها لن تضره.
يعنى: خوابهاى نيك از جانب خداست، پس هر گاه كسى خواب محبوبى ديد آن را باز گو نكند مگر براى انسان محبوبى و اگر خواب بدى ديد از جانب چپش آب دهانى بيندازد و از شر شيطان و شر آن خواب، به خدا پناه ببرد و آن را براى كسى نقل نكند كه ضررى به او نخواهد رساند.
و از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:
719 - الرويا الصالحه من الله و الحلم من الشيطان.
يعنى: خواب نيك از خدا و احتلام از شيطان است.
و نيز نقل شده است كه فرمود:
720 - الرويا الحسنه من الرجل الصالح جزء من سته و اربعين جزء من النبوه.
يعنى: خواب نيك از مرد صالح يك قسمت از چهل و شش قسمت نبوت است.
ى - از اهل بيت - عليهم السلام - روايت است كه فرمودند:
721 - اذا راى احد الرويا المكروهه فليتحول عن شقه الذى كان عليه و ليقل: انما النجوى من الشيطان ليحزن الذين امنوا و ليس بضارهم شيئا الا باذن الله (7) و اعوذ بالله بما عاذت به الملائكه المقربون، و انبياوه المرسلون، والائمه الراشدون المهديون تو عباده الصالحون، من شر ما رايت، و من شر روياى ان تضرنى فى دينى او دنياى، و من الشيطان الرجيم.
يعنى: هرگاه يكى از شما خواب ناگوارى ديد از آن پهلو كه بر آن خوابيده بود بر گردد و بگويد: نجوا از شيطان است تا مومنين را اندوهناك كند ولى - به اذن خدا - هيچ ضررى به آنان نمى تواند برساند. با آنچه ملائكه مقرب و انبياى فرستاده شده و ائمه راهنمائى و هدايت گرديده، و بندگان صالح با آن پناه بردند، به خدا پناه مى برم از شر آنچه و از شر خوابم - كه در دينم يا دنيايم ضررى وارد كند - و از شر شيطان رجيم.
ك - على بن مهزيار گويد: محمد بن حمزه علوى براى من نوشت كه من براى امام باقر - عليه السلام - نامه اى بنويسم و آموزش دعايى را بخواهم كه با آن، اميد گره گشايى برود (اين كار را كردم و) حضرت در پاسخ؛ برايم مرقوم فرمودند:
722 - اما ما سالك محمد بن حمزه العلوى من تعليم دعاء يوجو به الفرج فقل له يلزم: يا من يكفى من كل شى ء ولا يكفى منه شى ء اكفنى ما اهمنى فانى ارجو ان يكفى ماهو فيه من الغم ان شاء الله تعالى.
يعنى: اما آن دعايى كه محمد بن حمزه علوى خواسته بود تا به آن، اميد گره گشايى برود، به او بگو بر اين دعا مداومت كند:
اى كسى كه از هر چيزى ما را كفايت مى كنى و چيزى ما را از تو كفايت نمى كند، پس كار مهم مرا بر عهده گير و كفايت كننده اش باش. اميدوارم كه ان شاء الله خداوند متعال، اندوهش را بر طرف نمايد.
ل - شيخ صدوق گويد پدرم از پدرش از امير المومنين - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
723 - رايت الخضر فى المنام قبل البدر بليله فقلت له: علمنى شيئا انصر به على الاعداء. فقال: يا هو، يا من لا هو الا هو، فلما اصبحت قصصتها على رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - فقال: يا على، علمت الاسم الا عظم، فكان على لسانى فى يوم بدر.
يعنى: يك شب قبل از واقعه بدر، حضرت خضر را در خواب ديدم، به او گفتم: چيزى به من بياموز كه با آن بر دشمنان پيروز گردم، گفت بگو: يا هو، يا من لا هو الا هو، چون صبح شد آن را براى رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - بازگو كردم، فرمود: اى على! اسم اعظم را آموختى (8)، لذا اين ذكر در روز بدر بر زبان من بود.
و نيز روايت شده است كه از امير المومنين - عليه السلام - وقتى از قرائت قل هو الله احد فارغ مى شد، مى فرمودند:
724 - يا هو، يا من لا هو الا هو، اغفرلى و انصرنى على القوم الكافرين.
يعنى: اى همان (مطلوب حقيقتى ما! اى كسى كه مطلوبى جز او نيست، مرا بيامرز و بر گروه كافر، ياريم فرما.
و نيز آن حضرت همين را در جنگ صفين مى گفت و دشمن را كنار مى زد.

سوم - پناه بردن (به خدا):

سوم - پناه بردن (به خدا):
الف - عبد الله بن يحيى كاهلى گويد: حضرت صادق - عليه السلام - فرمود:
725 - اذا لقيت السبع فاقرا فى وجهه ايه الكرسى و قل: عزمت عليك بعزيمه الله و عزيمه محمد - صلى الله عليه و آله و سلم - و عزيمه سليمان بن داود و عزيمه امير المومنين و الائمه من بعده، فانه ينصرف عنك ان شاء الله.
يعنى: وقتى حيوان درنده اى را ديدى، در برابرش آيه الكرسى (9) را بخوان و بگو: نفرينت مى كنم به نفرين خدا و نفرين محمد - صلى الله عليه و آله و سلم - و نفرين سليمان بن داود و نفرين امير المومنين و ائمه بعد از او. ان شاء الله آن حيوان از تو منصرف خواهد شد.
كاهلى گويد: بيرون آمدم، ناگاه درنده اى را ديدم كه معترضم گرديده، نفرينش كردم كه مبادا راه را بر ما ببندد و به ما آزار رساند، ناگهان ديدم سركش را پايين آورده بين دو پايش قرار داد و پشت كرد و از راه برگشت.
عبد الله بن سنان از حضرت صادق - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
726 - قال امير المومنين - عليه السلام -: اذا لقيت السبع فقل: اعوذ برب دانيال والجب من شر كل اسد مستاسد.
يعنى: امير المومنين - عليه السلام - فرمود: هرگاه حيوان درنده اى را ديدى بگو: پناه مى برم به پروردگار دانيال و چاه از شر هر شير درنده اى (10).
ب - حضرت صادق - عليه السلام - فرمود:
727 - الا اعلمك كلمات؟ اذا وقعت فى ورطه فقل: بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم، فان الله يصرف بها عنك ما يشاء من انواع البلاء.
يعنى: آيا براى هنگامى كه در نابودى و هلاكتى افتادى كه راه نجاتى از آن نيست، كلماتى به تو بياموزم؟ پس بگو: بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم، كه خداوند به واسطه آن، هر نوع بلائى را كه بخواهد از تو دفع مى كند.
ج - شيخ كلينى گويد: در يكى از جنگها مسلمانان به رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - شكايت كردند كه ككها آنها را مى آزارند، فرمود:
728 - اذا اخذ احدكم مضجعه فليقل: ايها الاسود الوثاب الذى لا يبالى غلقا ولا بابا عزمت عليكم بام الكتاب الا توذونى و اصحابى الى ان يذهب الليل يجى ء الصبح بما جاء.
يعنى: هر يك از شما كه خواست به خوابگاه برود، بگويد: اى سياه جست و خيز كننده! اى كه نه به قفل توجه دارى و نه به در! با ام الكتاب بر تو نفرين مى كنم كه من و ياران مرا نيازارى تا شب برود و صبح بيايد.
راوى گويد: ولى آنچه را كه ما مى دانيم اين است كه به جاى: الى ان يذهب الليل... آمده: الى ان يووب الصبح بما اب يعنى تا صبح آنچه را كه مى خواهد بياورد.
د - شيخ كلينى گويد: محمد بن هارون براى حضرت باقر - عليه السلام - نوشت تا براى بادى كه به كودكان عارض مى شود، دعايى به او بياموزد، حضرت با خط خود نوشتند:
729 - الله اكبر اشهد ان محمدا رسول الله، الله اكبر لا اله الا الله ولا رب لى الا الله له الملك وله الحمد لا شريك له سبحان الله ما شاء الله كان و ما لم يشا لم يكن.
اللهم يا ذا الجلال ولاكرام، رب موسى و عيسى و ابراهيم الذى و فى اله ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب والا سباط، لا اله الا انت سبحانك مع ما عدد من اياتك و بعظمتك و بما سالك به النبيون و بانك رب الناس ‍ كنت قبل كل شى ء و انت بعد كل شى ء اسالك بكلماتك التى تمسك السماء ان تقع على الارض الا باذنك و بكلماتك التى تحيى الموتى ان تجير عبدك فلانا (11) من شر ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها، و ما يخرج من الارض و ما يلج فيها، والسلام على المرسلين، و الحمد لله رب العالمين.
يعنى: خدا بزرگتر است، شهادت مى دهم كه محمد فرستاده خداست، خدا بزرگتر است، معبودى جز الله نيست، پروردگارى برايم جز الله نيست كه حكومت و ستايش براى اوست، شريكى ندارد، منزه است خدا، هر آنچه او بخواهد، مى شود و هر آنچه نخواهد، نمى شود.
بار خدايا! اى صاحب جلال و كرامت! اى پروردگار موسى و عيسى، و ابراهيمى كه به وعده اش وفا كرد! اى معبود ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و نوادگانش! معبودى جز تو نيست، تو منزهى با آن آياتى كه بر شمردى.
به عظمت تو سوگند! و به آنچه انبيا تو را بدان مى خواندند و به اينكه تو پروردگار مردمى، قبل از هر چيز تو بودى و بعد از هر چيزى تو هستى، به كلماتى كه آسمان را نگاه داشتى تا بر زمين قرار نگيرد - مگر به اذن تو - و به كلماتى كه مردگان را زنده مى كنى، قسمت مى دهم و از تو مى خواهم كه بنده ات فلانى را از شر آنچه از آسمان فرود مى آيد و به آن عروج مى كند نيز از شر آنچه از زمين خارج مى شود و در آن فرو مى رود، نجات بدهى. درود بر پيامبران و ستايش خدايى راست كه رب العالمين است.
ه - و نيز از آن حضرت به خاطر شريفش رسيده است:
730 - بسم الله و بالله والى الله و كما شاء الله و بعزه الله و جبروت االله و قدره الله و ملكوت الله، هذا الكتاب اجعله يا الله يا الله شفاء لفلان بن فلان (12) عبدك و ابن امتك عبد الله صلى الله على رسول الله.
يعنى: به نام خدا و به يارى او، به سوى او و آنچنان كه او بخواهد، به عزت خدا و جبروت خدا و قدرت خدا و ملكوت خدا. خدايا! اين نوشته را براى فلان، فرزند فلانى شفا قرار ده (او كه پدرش) بنده تو، مادرش كنيز تو و خودش بنده خداست، درود بر رسول خدا.
و - امير المؤ منين - عليه السلام - فرمود:
731 - رقى النبى - صلى الله عليه و آله و سلم - حسنا و حسينا فقال: اعيذكما بكلمات الله التامه و اسمائه الحسنى عامه من شر السامه و الهامه، و من شر عين لامه، و من شر حاسد اذا حسد، ثم التفت الينا فقال: هكذا كان يعوذ ابراهيم اسحاق و اسماعيل.
يعنى: پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - براى حسن و حسين دعا كرد و فرمود: شما را در پناه كلمات تامه الهى و اسماى نيكويش قرار مى دهم از شر هر چيز زهر دار و حيوانات و حشرات سمى، از شر چشم بد و از شر هر حسد كننده هنگام حسادتش. آنگاه رو به ما كرد و فرمود: اينگونه ابراهيم براى اسحاق و اسماعيل دعا مى كرد و پناهشان مى داد.
ز - از حضرت امام باقر - عليه السلام - نقل است كه فرمود:
732 - من قال: لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم، دفع الله بها عنه سبعين نوعا من انواع البلاء ايسرها الجنون، و من خرج من بيته فقال: بسم الله الرحمن الرحيم، قال له الملكان: هديت، و اذا قال: لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم، قالا له: وقيت، و اذا قال: توكلت على الله، قالا له: كيفت، فيقول الشيطان: كيف اصنع بمن هدى و وقى و كفى؟.
يعنى: هر كس كه بگويد: لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم، خداوند متعال به واسطه آن هفتاد نوع از انواع بلا را از او دفع مى نمايد كه ساده ترينش، جنون است. هر كس كه از خانه اش خارج شو و بسم الله الرحمن الرحيم بگويد، دو فرشته به او مى گويند هدايت شدى. و هر گاه بگويد: لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم، به او مى گويند: نگاه داشته شدى. و هر گاه بگويد: توكلت على الله، به او مى گويند كفايت شدى. در اينجا شيطان مى گويد: چكار كنم با كسى كه هدايت گرديد، نگاه داشته و كفايت شد.
ح - ابو حمزه گويد: از حضرت باقر - عليه السلام - اجازه ديدار خواستم، به طرفم بيرون آمد در حالى كه دو لبش حركت مى كرد، عرض ‍ كردم: چه مى گفتى؟ فرمود: آيا متوجه شدى اى ثمالى؟ گفتم: فدايت شوم! آرى، فرمود:
733 - انى والله تكلمت بكلام ما تكلم به احد الا كفاه الله ما اهمه من امر دنياه و اخرته.
يعنى: من كلامى را گفتم كه احدى آن را نگفته مگر آنكه خداوند متعال كارهاى مهمش را - اعم از دنيايى و اخروى - بر عهده گرفت..
گفتم: مرا از آن با خبر كن.
فرمود: بلى، سپس فرمود:
من قال حين يخرج من منزله: بسم الله، حسبى الله، توكلت على الله، اللهم انى اسالك خير امورى كلها، و اعوذ بك من خزى الدنيا و عذاب الاخره، كفاه الله ما اهمه من امر دنياه و اخرته.
يعنى: كسى كه هنگام خروج از منزلش بگويد: به نام خدا، خدا مرا بس ‍ است، بر او توكل مى كنم، بار الها! من از تو همه خيرهايم را مى طلبم و از خوارى دنيا و عذاب آخرت به تو پناه مى برم، خداوند متعال مهمات دنيايى و اخروى چنين شخصى را بر عهده مى گيرد.
ط - امير المؤ منين - عليه السلام - فرمود:
734 - اذا اراد احدكم النووم فلا يضعن جنبه حتى يقول: اعيذ نفسى و دينى و اهلى و ولدى و خواتيم عملى و ما رزقنى ربى و ما خولنى بعزه الله و عظمه الله و جبروت الله و سلطان و رحمه الله و رافه الله و غفران الله و قوه الله و قدره الله و جلال الله وبصنع الله و اركان الله و بجمع الله، و برسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - و قدره الله على ما يشاء، من شر السامه و الهامه، ومن شر الجن و الانس، و من شر كل ما دب على الارض و ما يخرج منها، و من شر ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها و من شر كل دابه ربى اخذ بناصيتها، ان ربى على صراط مستقيم، و هو على كل شى قدير ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم.
فان رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - كان يعوذ الحسن و الحسين بذلك، و بذلك امر رسول الله.
يعنى: هرگاه يكى از شما خواست بخوابد، پهلويش را بر زمين نگذارد مكر اينكه بگويد: اعيذ نفسى... پناه مى دهم خودم و دينم و خانوده ام و فرزندانم و پايان كارم و روزيهايى كه پروردگارم به من داده و آنچه به من بخشيده را به عزت خدا و عظمت خدا و جبروت خدا و سلطنتت خدا و رحمت خدا و رافت خدا و مغفرت خدا و قوت خدا و قدرت خدا و جلال خدا و صنعت خدا و اركان خدا و جمع خدا و رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - و قدرت خدا بر هر چه بخواهد از شر هر چيز زهردار و حيوان سمى و از شر جن و انس و از شر هر چه بر زمين مى جنبد و هر چه از آن خارج مى شود، و از شر آنچه از آسمان فرود مى آيد و آنچه بدان بالا مى رود. و از شر هر جنبنده اى كه زمام اختيارش به دست اوست كه همانا پروردگار من بر صراط مستقيم است، و همو بر هر چيز قادر مى باشد و هيچ دگرگونى و نيروى جز به واسطه خداوند على و عظيم نيست. همانا رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - اينگونه حسن و حسين را دعا مى كرد و به همين نيز دستور داده است.
ى - از امير المؤ منين - عليه السلام - نقل است كه فرمود:
735 - اذا اراد احدكم النوم فليضع يده اليمنى تحت خده الايمن و ليقل: بسم الله وضعت جنبى لله على مله ابراهيم و دين محمد و ولايه من افترض الله طاعته، ما شاء الله كان، و ما لم يشا لم يكن.
فمن قال ذلك عند منامه حفظ من اللص المغير و الهدم، و تستعفر له الملائكه.
يعنى: هرگاه يكى از شما اراده خوابيدن كرد، دست راستش را زير گونه راستش قرار بگويد: به نام خدا، پهلويم را براى خدا و بنابر آئين و دين محمد - صلى الله عليه و آله و سلم - و سر پرستى كسى كه خداوند، طاعتش را واجب فرمود، بر زمين قرار دادم كه هر چه او بخواهد شدنى است و هر چه نخواهد نا شدنى مى باشد. هر كسى، كه اين را هنگام خوابش ‍ بگويد، از دزد غارتگر و نابودى و ريختن ساختمان، حفظ گشته، ملائكه برايش استغفارى مى كنند.
ك - ابو بصير از حضرت باقر - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
736 - من قال حين يخرج من باب داره: اعوذ بما عاذت به ملائكه الله، و من شر هذا اليوم الجديد الذى اذا غابت شمسه لم يعد، و من شر نفسى، و من شر غيرى، و من شر الشيطان، و من شر من نصبه لا ولياء الله، و من شر الجن و الانس، و من شر السباع و الهوام، و من شر ركوب المحارم كلها، اجير نفسى بالله و من كل سوء، غفر الله له، و تاب عليه، و كفاه المهم و حجزه عن السوء، و عصمه من الشر.
يعنى: هر كس كه هنگام خروج از خانه اش بگويد: پناه مى برم به آنچه ملائكه خدا بدان پناه بردند از شر اين روز جديدى كه اگر خورشيدش پنهان شود ديگرى بر نخواهد گشت و از شر نفسم و از شر ديگران و از شر شيطان و از شر كسى كه با اولياى خدا دشمنى كند و از شر جنها و انسانها و از شر درندگان و حيوانات زهردار و از شر تسلط تمامى خطرها، پناه مى دهم خودم را به خدا از هر چيز بدى، خداوند چنين فردى را مى آمرزد و رحمتش را بر او بر مى گرداند و كارهاى مهمش را بر عهده مى گيرد و او را از بدى حفظ مى كند و از شر، نگاه مى دارد.

پی نوشته ها

----------------------------------------------------------------------------------
1-سوره اسراء، آيه 56.
2-تقريبا برابر با يك من تبريز است.
3-عقال ريسمانى است كه با آن ساعد شتر را مى بندند.
4-سوره يس، آيه 20.
5-يعنى اعتقاداتم استوار باشد.
6-لكه هاى سفيدى است كه روى پست بدن پيدا مى شود.
7-سوره مجادله، آيه 10.
8-بحث در اسم اعظم گذشت، رجوع شود به ص 59-61.
9-آيه 255-257 از سوره بقره را آيه الكرسى گويند.
10-شيخ صدوق (ره) ضمن حديث طويلى، ماجراى دانيال نبى-عليه السلام-را اين چنين نقل مى كند: بحث نصر، حضرت دانيال و عده ديگرى را به اسارت گرفت و چون به فضل او پى برد و شنيد كه بنى اسرائيل، انتظار ظهورش را مى كشند و فرج را در او اميد دارند، دستور داد كه آن حضرت را در چاهى بزرگ و گود، به همراه شيرى بيفكنند تا او را بخورد، اما (به امر پروردگار) ان شير به دانيال نزديك نشد و او را نخورد.
شبى بحث نصر در خواب ديد كه گويا دسته هايى از ملائكه از آسمان به چاهى كه دانيال در آن بود، بروى سلام مى كنند و بشارت فرج به او مى دهند (اين خواب در او اثر گذاشت و) صبح كه از خواب بيدار شد، از كرده اش پشيمان گشت و فرمان به آزادى دانيال داده از آن حضرت عذر خواهى نمود و علاوه بر اين، مشورت در امور مملكت و نيز قضاوت بين مردم را به او واگذار نمود كه بنى اسرائيل بدين سبب از حالت اختفا و پريشانى بد آمدند (كمال الدين و تمام النعمه، ص 157-158، طبع دفتر انتشارات اسلامى).
11-به جاى فلان نام آن مريض را بگويد.
12-به جاى فلان بن فلان، نام آن مريض و نام پدرش را بگويد.
----------------------------------------------------------------------------
جمال و السالكين شيخ احمد بن فهد حلى (قدس سره الشريف)
ترجمه: حسين غفارى ساروى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنیدsibtayn@sibtayn.com

تماس با ما
Close and go back to page