ذكر در هر زمانى استحباب دارد و در هيچ حالتى مكروه نيست. حلبى از امام صادق - عليه السلام - روايت كرده است كه فرمود:
643 - لا باس بذكر الله و انت تبول، فان ذكر الله حسن على كل حال، ولا تسام من ذكر الله.
يعنى: اشكالى ندارد كه در حال بول كردن به ياد خدا باشى كه ذكر او در هر حالتى پسنديده است و مبادا از ياد خدا ملول گردى.
و از آن حضرت است كه:
644 - فيما اوحى الله تعالى الى موسى: يا موسى، لا تفرح بكثره المال ولا تدع بذكرى على كل حال، فان كثره المال تنسى الذنوب، و ان ترك ذكرى يقسى القلب.
يعنى: در وحى خداوند متعال بر حضرت موسى - عليه السلام - آمده است: از مال زياد خوشحال نشو و ذكر مرا در هيچ حالتى ترك ننما، كه مال زياد، موجب فراموشى گناهان مى گردد و ترك ذكر من، موجب قساوت قلب مى شود.
645 - مكتوب فى التواره التى لم تغير ان موسى سال ربه فقال: الهى ياتى على مجالس اعزك و اجلك ان اذكرك فيها. فقال: يا موسى، ان ذكرى حسن على كل حال.
يعنى: در توراتى كه تحريف نشده آمده است: موسى - عليه السلام - از خداوند متعال پرسيد: الها! من در مجالس مى روم كه تو را عزيزتر و بزرگتر از آن مى دانم كه در آنجا ذكرت نمايم، خداوند متعال فرمود: اى موسى! ذكر من در هر حالى نيكوست.
و بدان كه خداوند سبحان چه بسا بنده را به بلايى دچار مى كند تا او خدا را به ياد بياورد و دعا كند، البته به شرط اينكه ذكر چنين بنده اى را دوست داشته باشد، آنچنانكه در باب دعا گذشت (1).
ابو الصباح گويد به حضرت صادق - عليه السلام - عرض كردم: آيا بلايى كه به مومن مى رسد، به خاطر گناه اوست؟ فرمود:
646 - لا ولكن يسمع الله انينه و شكواه و دعاءه ليكتب له الحسنات و يحط عنه السيئات.
يعنى: نه بلكه به خاطر اين است كه خداوند متعال ناله و شكايت و دعايش را بشنود تا برايش حسنه بنويسد و گناهانش را محو نمايد.
- و ان الله ليعتذر الى عبده المومن كما يعتذر الاخ الى اخيه فيقول: لا و عزتى ما افقرتك لهوانك على فارفع هذا الغطاء فيكشف فينظر ما فى عوضه فيقول: ما ضرنى يا رب ما زويت عنى (2).
يعنى: همچنانكه برادر مومن از برادرش عذر خواهى مى كند، خداوند متعال نيز از بنده مومنش عذر خواهى كرده مى فرمايد: به عزتم قسم! كه تو را به خاطر حقارت و ذلتت فقير نكردم، پرده را كنار بزن، در اين هنگام پرده را كنار زده، پاداش الهى را كه مى بيند، مى گويد: پروردگارا! آنچه را كه از من باز داشتى، بر ضررم تمام نشده است.
- و ما احب الله قوما الا ابتلاهم.
يعنى: هيچ قومى را خداوند متعال دوست ندارد مگر آنكه آنها را به بلا مبتلا مى نمايد.
- و ان عظيم الاجر لمع عظيم البلاء.
يعنى: همانا پاداش بزرگ، با بلاى بزرگ همراه است.
- و ان الله يقول: ان من عبادى المومنين لمن لا يصلح لهم امر دينهم الا بالغنى و الصحه فى البدن فابلوهم به، و ان من العباد لمن لا يصلح لهم امر دينهم الا بالفاقه و المسكنه و السقم فى ابدانهم فابلوهم فيه فيصلح لهم امر دينهم.
يعنى: خداوند متعال مى فرمايد: برخى از بندگان من دينشان پايدار نمى ماند مگر آنكه غنى و تندرست باشند، من هم از اين راه، آنان را مى آزمايم در مقابل برخى از بندگانم، دينشان پايدار نمى ماند مگر آنكه فقير و مسكين و داراى بدنى مريض باشند، اينان را هم از اين راه آزمايش مى نمايم، در نتيجه دينشان برايشان برقرار مى ماند.
- و ان الله اخذ ميثاق المومن ان لا يصدق فى مقالته ولا ينتصر من عدوه.
يعنى: خداوند سبحان از مومن عهد گرفت كه سخنش تصديق نشود و از دشمنش انتقام نگيرد.
- و ان الله اذا احب عبدا غته بالبلاء، فاذا دعا قال له: لبيك عبدى انى على ما سالت لقادر، و ان ما دخرت لك فهو خير لك.
يعنى: هرگاه خداوند متعال بنده اى را دوست بدارد، او را در بلا غوطه ور مى سازد كه وقتى دعا كرد مى گويد: لبيك اى بنده ام! من بر در خواست تو قدرت دارم اما آنچه برايت ذخيره ساخته ام بهتر است.
و ان حواريى عيسى شكوا اليه ما يلقون من الناس فقال: ان المومنين لا يزالون فى الدنيا منغصين.
يعنى: حواريين حضرت عيسى - عليه السلام - در مورد آزارهايى كه از مردم به آنان مى رسيد به آن حضرت شكايت كردند، فرمود: مومنين در دنيا هميشه غصه دارند.
از پيامبر اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - روايت است كه فرمود:
647 - ان فى الجنه منازل لا ينالها العباد باعمالهم، ليس لها علاقه من فوقها ولا عماد من تحتها. قيل: يا رسول الله، من اهلها؟ فقال - صلى الله عليه و آله و سلم -: هم اهل البلاء و الهموم.
يعنى: در بهشت، منزلهايى است كه نه از طرف بالا به چيزى بند است و نه از طرف پائين ستونى دارد و بندگان خدا با اعمالشان بدان نخواهند رسيد، سوال شد: اى رسول خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - اهالى آنجا كيايند؟ فرمود: اهل بلا و سختيها.
----------------------------------------------------------------------------------
1-ر.ك. حديث 37.
2-شبيه اين حديث در حديث 289 گذشت.
----------------------------------------------------------------------------
جمال و السالكين شيخ احمد بن فهد حلى (قدس سره الشريف)
ترجمه: حسين غفارى ساروى
فصل: استجباب ذكر در هر وقت
- بازدید: 1573