28 « الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »
ترجمه :
28. كسانى كه ايمان آوردند و قلوب آنها مطمئن شده به ذكر خدا . آگاه باشيد كه به ذكر خداوند دلها مطمئن مىشود!
تفسير:
[ در معناى اطمينان و سبب آن ]
از براى اطمينان دو معناست: يكى به معناى ظنّ متآخم [ = پيوسته ] به علم كه او را علم عرفى مىشمارند و ملاكِ احكام اغلب بر اين اطمينان است كه احتمال خلاف آن ضعيف است به حدى كه عقلا اعتنا به آن نمىكنند. حجيت اخبار در نزد متقدمين كه قريبالعهد بودند به زمان ائمّه عليهمالسلامبر اين اطمينان بود و خبر مطمئنالصدور نزد آنها صحيح بود و غير آن ضعيف؛ چون به احوال روات آشنا بودند، لكن متأخرين چون از اين بهره محروم بودند، اخبار را چند دسته كردند. اگر تمام روات عدل امامى باشند صحيح؛ اگر در بين آنها عدل غيرامامى باشد موثق؛ اگر امامى غير ثابتالعدل باشد حَسَن؛ اگر ذكر روات نشده مرسل؛ اگر بين روات فاصله واقع شده مقطوع؛ اگر بعض روات فاسد باشند ضعيف؛ و اصطلاحات ديگرى هم دارند و اگر اخبار ، مخالف نص قرآن يا ضرورت يا دليل معتبر باشد مردود و اگر اخبار معتبره معارض يكديگر باشد بايد رجوع كرد به باب مرجحات و ارجح را گرفت.
معناى دوم اطمينان، فوق علم است؛ چون علم هم ذىمراتب است: بسا علم هست لكن خلجاتهايى و خطوراتى و خيالاتى و وساوسى در قلب خطور مىكند، لكن اطمينان از اين عوارض مصون و محفوظ است و به همين معناست آيه شريفه در حق ابراهيم عليهالسلام: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِى كَيْفَ تُحْىِ الْمَوْتى قالَ أَوَلَمْ تُؤمِنْ قالَ بَلى وَلكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِى»[1].
اقول: كم فرق بين هذا و بين من قال: « لو كُشف الغطاء ما ازددت يقيناً »[2] .
و لذا يقين را سه مرتبه براى او گفتند: علماليقين، عيناليقين، حقاليقين[3] .
لذا مىفرمايد: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ» كه اطمينان قلب، فوق ايمان است و راه تحصيل اطمينان ذكر خداست كه مىفرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» و مراد فقط ذكر لسانى نيست، بلكه ذكر قلبى [است] كه در هيچ حال خدا را فراموش نكند. لذا مىفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»[4].
---------------------------------------------------------
[1] . و]ياد كن] آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا ! به من نشان ده چگونه مردگان را زنده مىكنى؟ فرمود: مگر ايمان نياوردهاى؟ گفت: چرا، ولى تا دلم آرامش يابد. سوره بقره: آيه 260.
[2] . چه قدر فرق است بين اين [ گفته ابراهيم ] و بين كسى كه گفت : اگر پردهها كنار رود، بر يقين من افزوده نخواهد شد. الروضة فى فضائل أميرالمؤمنين عليهالسلام: ص235 ضمن ح193؛ الصراط المستقيم: ج1، ص230؛ بحار الأوار: ج40، ص153 و ج46، ص134، ح15.
[3] . ر . ك : كافى: ج2، ص33، ح1؛ بحار الأنوار: ج66، ص24 و مستدرك الوسائل: ج11، ص150.
[4] . محققاً كسانى كه پرهيزكار هستند زمانى كه با آنها تماس گرفتند جماعتى از شياطين، متذكر مىشوند، پس اينها بينا مىشوند. سوره اعراف: آيه 201.
آیه ٢٨ « الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا ... »
- بازدید: 1931