2 « اللّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الاْياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ »
ترجمه :
2 . خداوند آن خدايى است كه بالا برده آسمانها را بدون ستون كه مشاهده مىكنيد . پس از آن احاطه قدرت فرمود بر عرش و مسخر فرمود خورشيد و ماه را تمام اينها در جريان هستند تا مدت معينى . تدبير امر مىفرمايد و آيات قدرت خود را تفصيل مىدهد . باشد كه شما به ملاقات پروردگار، يعنى رحمت و عذاب قيامت يقين پيدا كنيد.
تفسير:
[ در سماوات و ارض و استواء على العرش و تسخير جميع كرات و كواكب ]
اين آيه شريفه از مشكلات آيات است و هر دسته به مذاق خود تفسير كردهاند و اخبار بسيارى در ذيل اين آيه وارد شده[1] كه از فهم حقير خارج است و بايد بگوييم كه اهلالبيت أدرى بما فىالبيت[2] و آنچه به نظر مىرسد ، اكتفا مىكنيم .
«اللّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمواتِ» اصلاً « سماء » به معناى ارتفاع است كه سموّ يعنى مرتفع و ارتفاع سماوات به مناسبت اهل زمين است كه در هر نقطه زمين باشند آسمان بالاى سر آنهاست و اينها هفت آسمان است به نصّ قرآن كه
«قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ»[3] ، «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ»[4] ؛ و تمام اين كرات جويه ، كواكب و ستارهها در آسمان اول هستند به دليل قوله تعالى : «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَمواتٍ فِى يَوْمَيْنِ وَأَوْحى فِى كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَزَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ»[5] ، «إِنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ»[6] .
«بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» بدون ستون ، تمام اين كرات حتى كره زمين و آب در اين فضاى وسيع به حفظ الهى نگاه داشته شده . نه پايه دارد كه بر جايى قرار گيرد و نه بند و علاقه دارد كه به جايى بسته شده باشد و نه تكيهگاهى دارد كه به جايى تكيه داده باشد [و] نه مثل ميخ در آسمان كوبيده شده باشد كه حكماى قديم مىگفتند و اين جمله را تفسير كردند كه عَمَد [ = ستون] دارد لكن شما نمىبينيد لكن معنا ظاهراً اين است كه عَمَد ندارد كه شما ببينيد.
«ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ» ، اين جمله را مجسمه گفتند [ كه ] خداوند روى عرش نشسته و حكم مىكند . لكن معنا قيام به تدبير است و عرش محيط به عالم جسمانى است كه مىفرمايد : «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ»[7] و در همين آيه تصريح دارد.
«وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ» « شمس و قمر » از باب مثال است . تمام اين كرات مسخّر امر الهى هستند ؛ چنانچه مىفرمايد : «وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّراتٌ»[8] ، «وَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ»[9] ، «أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِى جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاّ اللّهُ»[10] و غير اينها از آيات.
«كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُسَمًّى» « كل » يعنى اين كرات جويه از شمس و قمر و نجوم و كره ارض ، و جريان اينها سه قسم جريان است : يك قسم وضعى [يعنى ]دور خود مىچرخد ، مثل كره زمين در شبانه روز يك دور مىزند ؛ يك قسم انتقالى ، مثل منظومههاى شمسى كه دور كره شمس مىچرخد ؛ يك قسم استقامتى كه تمام اين كرات به طرف كره وِگاء[11] كه نصرالطائرش گويند ، سير مىكنند.
«لِأَجَلٍ مُسَمًّى» ، فناى دنيا و قيام قيامت كه تمام از حركت و سير مىافتند.
«يُدَبِّرُ الْأَمْرَ» ، تدبير امور تنظيم تمام كارهاست بر وفق حكمت و مصلحت به نحو مرتب و منظم كه ذرهاى تخلفپذير نيست [و] تمام به جا و به موقع و عين صلاح است .
«يُفَصِّلُ الاْياتِ» ، تمام مصنوعات الهى و مخلوقات ربوبى و افعال و دستورات حق آيات حق است:
وفي كل شىء له آية
تدلّ على أنه واحد
چه آيات تكوينى و چه آيات قرآنى و چه فرامين تشريعى ؛ لكن چشم بصيرت مىخواهد و قلب روشن . كور و كر و تاريكدل مشاهده نمىكند .
خداوند تمام آنها را تفصيل داده و بيان فرموده .
«لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ» « لعلّ » براى ترديد نيست ، بلكه بايد است و « لقاى ربّ » نه اين است كه مجسمه قائل هستند ، بلكه لقا ، عظمت و رحمت و سعادت و بهشت و جهنم و عالم آخرت است كه بازگشت تمام به سوى اوست و غرض اصلى از خلقت عالم ، همان رجوع به عالم آخرت است والاّ دستگاه خلقت لغو مىشود : «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَأَنَّكُمْ إِلَيْنا لاتُرْجَعُونَ»[12].
---------------------------------------------
[1] . ر.ك : تفسير البرهان : ج4 ، ص243 .
[2] . اهل خانه به آنچه كه در خانه است، آگاهترند. بحار الأنوار: ج78، ص274؛ إجازات الحديث: ص4.
[3] . بفرما به آنها : كيست پروردگار آسمانهاى هفت گانه و پروردگار عرش عظيم ؟ سوره مؤنون : آيه 89.
[4] . آسمانهاى هفت گانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند . سوره اسرا : آيه 44.
[5] . پس تقدير فرموديم هفت طبقه بالا را كه هفت آسمان باشد در مدت دو روز و وحى نموديم در هر طبقه كار او را و زينت داديم طبقه پايين را به چراغها كه ستارهها و كرات جويّه باشند . سوره فصلت : آيه 12.
[6] . محققاً ما زينت دادهايم آسمان دنيا را به زينت ستارگان . صافات : آيه 6 .
[7] . پس از آن پرداخت بر عرش ، تدبيرِ امر فرمود . سوره يونس : آيه 3.
[8] . و مسخر فرمود براى شما شب و روز و شمس و قمر را و تمام ستارهها مسخر هستند . سوره نحل : آيه 12.
[9] . و خورشيد و ماه و ستارگان تماماً زير فرمان او هستند . سوره اعراف : آيه 54.
[10] . آيا نمىبينيد و نگاه نمىكنيد به سوى پرندگان در وسط آسمان نگاهدارى نمىكند آنها را مگر خداوند تبارك و تعالى . سوره نحل : آيه 79.
[11] . براى اطلاع از توضيح كلمه « وگاء » ر . ك : همين تفسير ج10 ص28 .
[12] . آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمىشويد ؟ سوره مؤنون : آيه 115.
آیه ٢ « اللّهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى ... »
- بازدید: 2440