105 «وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
ترجمه :
105. و اينكه بايد برپاى دارى روى خود را از براى دينى كه از هر جهت شايسته است، و البته نبايد باشى از زمره مشركين.
تفسير :
[در معناى اقامه دين]
«وَأَنْ أَقِمْ»، گفتند: عطف است بقوله: «وَأُمِرْتُ»[1]؛ يعنى قيل لي. و آمر و قائل خداوند تعالى است، و اقامه برپا داشتن است، چنانچه مىگويى: قد قامت الصلاة، و در آيه شريفه مىفرمايد: «أَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرِى»[2] و اقامه صلات اتيان به نماز است تام الاجزاء و الشرايط و حفظ نماز است كه متروك نشود و باقى ماند، چنانچه در زيارت مىگويى : «أشهدُ أنـّكَ قد أقَمتَ الصلاةَ»[3].
[ و مىگويى : ]
«أقمتُمُ الصلاةَ»[4].
و مراد از «وجه» در اين آيه قصد است، يعنى تمام همتت و قصدت؛ «وَجْهَكَ» مصروف دين باشد «لِلدِّينِ» از تبليغ رسالت و ارشاد و هدايت و بيان احكام و انذار و بشارت.
«حَنِيفاً» آنهم دين مقدسى كه چيزى در او فرو گذار نشده و خالى از هر عيب و نقص است و از حيث عقايد دينى و اخلاقى و احكامى تماماً موافق حكمت و مصلحت است، خدا لعنت كند كسانى را كه نگذاشتند ائمه طاهرين عليهمالسلامبيان تمام آنچه در دين است فرمايند و درب خانه آنها را بستند و مثل ابى حنيفه و مالك
و شافعى و احمد حنبل و هزارها ديگر، كه به عقل ناقص خود در تمام موارد تصرف كردند و به قياس و استحسانات و اولويت ظنيه حكم تراشيدند، چه بدعتها در دين گذاردند و آيات شريفه قرآن را به رأى خود تفسير كردند و زبان خارجه را به روى مسلمين باز كردند. نگاه كنيد در جميع احكام تصرف كردند: در نماز، در حج، در صوم، در وضو، غسل، تيمم، در باب طهارت و نجاست، در معاملات، حتى عدل الهى را منكر شدند. حتى بعض آنها قائل به تجسم شدند، بعضى جبريه، بعضى مفوضه إلى غير ذلك كه ديگر قابل اصلاح نيست مگر به ظهور موفور السرور حضرت بقية اللّه (فأظهِرِ اللهُمُّ لنا وليَّكَ و ابنِ بِنتِ نبيّكَ، المسمّى باسم رسولك، حتى لا يظفَرَ بشيءٍ من الباطل إلاّ مزّقه، ويَحِقَّ الحقَّ ويُحَقِّقَهُ، واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظلومِ عبادك، وناصِراً لمن لا يجد له ناصراً غيرك، ومجدِّداً لِما عُطِّل من أحكام كتابك، ومُشَيِّداً لِما ورد من أعلامِ دينك وسنن نبيّك صلّى اللّه عليه وآله)[5].
«وَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»، البته پيغمبر معصوم افضل تمام انبيا كه پايه ايمانش و توحيدش و معرفتش به جايى رسيد كه،
همه شاگرد و او مدرّسشان
همه مزدور و او مهندسشان
[و] از مشركين محال است بشود. اين جمله براى قطع طمع مشركين است كه گفتند: با اصنام ما مخالفت نكن ما تو را به رياست انتخاب مىكنيم و يا ثروتمندترين مرد حجاز قرار مىدهيم. و امثال اين جمله در بسيارى از آيات
اشاره شده.
---------------------------------------------------
[1] . در تفاسير «وأن أقم» را عطف بر «أن أكون» گرفتهاند. ر.ك: تفسير كشاف، ذيل آيه و تفسير بيضاوى، ذيل آيه.
[2] . برپا دار نماز را براى ياد من. سوره طه: آيه 14 .
[3] . گواهى مىدهم كه تو نماز را برپا داشتى. مصباح المتهجّد: ص501؛ كامل الزيارات: ص98 و مفاتيح الجنان: زيارت وارث.
[4] . شما نماز را برپا داشتيد. اقبال الأعمال: ج3، ص70 و بحار الأنوار: ج65، ص131 و مفاتيح الجنان، زيارت جامعه.
[5] . پروردگارا! ولىّ خود و پسر دختر پيامبر خود را، كه هم نام رسول توست، ظاهر فرما تا بر هر باطلى كه غلبه مىكند، آن را نابود فرمايد و حق را ثابت و محقق كند. خدايا! او را فريادرس بندگان مظلوم خود و ياور كسانى كه جز تو ياورى ندارند و احيا كننده دستورهاى قرآن، كه تعطيل و رها شدهاند و بر پاكننده شعاير و نشانههاى دين خود و سنت پيامبرت قرار ده. المزار الكبير: ص665با تفاوت درالفاظ و بحار الأنوار: ج53، ص96، ح111.
آیه ١٠٥ « وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَلا تَكُونَنَّ مِنَ ... »
- بازدید: 3020